‌صادقی افزود: «مناسبات سیاسی جمهوری اسلامی ایران و ‌پادشاهی عربستان سعودی از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است. در واقع اکنون در جهان اسلام ‌و دنیای عرب دو کشور ایران و عربستان توان این را دارند تا ایفای نقش کنند. چون سایر ‌کشورها یا درگیر مسائل اقتصادی یا درگیر موضوع‌های امنیتی یا بی‌ثباتی سیاسی و البته ‌جنگ‌های داخلی‌اند و فقط ایران و عربستان‌اند که استثنا هستند و به‌نوعی ثبات دارند.‌»

‌او با بیان اینکه ظرفیت‌های مشترک زیادی بین دو کشور وجود دارد، ابراز کرد: «هم ایران پتانسیل بالایی دارد و هم عربستان ظرفیت زیادی را در خود جای داده است. به همین ‌دلیل هرگاه این دو کشور مناسباتی عادی داشته‌اند، هم ایرانی‌ها و عربستانی‌ها، هم مردم ‌منطقه، هم مسلمانان و هم در واقع کل دنیا از یک امنیت قابل قبولی برخوردار شده‌اند. حالا ‌چرا نمی‌توانند باهم به همصدایی برسند. باید از چند جهت این مشکل ریشه‌یابی شود تا ‌مشخص شود چرا دو کشور همسایه و مسلمان با وجود علم بر منافع تعامل، باهم به اشتراک‌‌نظر نمی‌رسند و روزبه‌روز فاصله‌شان بیشتر هم می‌شود.»

صادقی در بیان چرایی این مشکلات بین دو کشور افزود: «یکی از علت‌ها این است که  دو کشور نمی‌توانند به یکدیگر رویکردی «دیده‌انگارانه» (تایید طرف مقابل) داشته ‌باشند و با کنار گذاشتن تمامیت‌خواهی فضا را به سمت گفت‌وگو سوق بدهند. این در شرایطی ‌است که اگر یک کشوری بخواهد نقش هژمونی داشته باشد، مشکلات زیادی برای طرفین و ‌منطقه به وجود خواهد آورد که الان می‌توان آثار چنین سیاستی را به وضوح دید. البته در ‌عربستان تفکرات سلفی‌گری به این موضوع بیشتر دامن می‌زنند. این رویارویی در شرایطی ‌است که برای امنیت منطقه، لازم است همه خاورمیانه‌ای‌ها تلاش کنند، حتی بحرینی که ‌مساحتش یک سوم جزیره قشم است. اما یکسری عوامل داخلی در دو کشور و همچنین ‌یکسری اقدام‌های بیرونی هستند که نقش زیادی در فضای کدر بین ایران و عربستان دارند.‌» 

سفیر سابق ایران در عربستان که به دلیل قطع روابط دو کشور در دی ماه ۹۴ به تهران بازگشت، افزود: «‌ایران و عربستان باید همدیگر را به‌عنوان واقعیتی ‌غیرقابل انکار بدانند و به این نتیجه برسند که تعامل‌شان ضرورت است. البته بنده بر این باورم که ‌خود سلمان و محمد بن‌سلمان نهایتا به این نتیجه می‌رسند که چاره‌ای غیر از این ندارند که ‌مشکلات‌شان با ایران را حل کنند.‌»