شکست برجام شکست اروپاست
سیاست ایالاتمتحده فلج کردن اقتصاد ایران و وادار کردن این کشور به پذیرش شرایط آمریکا برای یک توافق جدید است. ایرانیها نیز به نوبه خود، برای ماندن در توافق به استفاده از مزایای اقتصادی آن نیاز دارند و همه این اتفاقات اتحادیه اروپا را در موقعیت دشواری قرار داده است.
گزینه نظامی؟
مهمترین میراث ۱۲ سال مذاکرات هماهنگ شده توسط اتحادیه اروپا، حذف گزینه نظامی در قبال ایران از روی میز بود. وقتی بیشتر قدرتهای بزرگ - اتحادیه اروپا، چین، فرانسه، آلمان، بریتانیا و ایالاتمتحده - پای میز مذاکره هستند، معمولا هیچ مداخله نظامی صورت نمیگیرد. سه وزیر امورخارجه اروپایی در سال ۲۰۰۳ تصمیم گرفتند برای ممانعت از اتخاذ گزینه نظامی، شرایط را برای آغاز مذاکرات فراهم کنند. اتحادیه اروپا و ایران در سال ۲۰۰۵ و پیش از آنکه آمریکا تصمیم بگیرد به مذاکرات بپیوندد، به توافق بسیار نزدیک شده بودند.
اکنون با خروج آمریکا از برجام، گزینه نظامی مجددا روی میز برگشته است. ایالاتمتحده بهصورت مستقیم و غیرمستقیم به تغییر نظام در ایران ابراز تمایل میکند و حتی ممکن است درصدد تکرار تجربه عراق در ایران البته با همکاری متحدان جدید، برآید. این درحالی است که ایران با یکسری مشکلات داخلی هم مواجه است و مشکلات اقتصادی مضاعف میتواند به تظاهرات بیشتر در اعتراض به دولت بینجامد و موضع اصولگرایان را در سیاستهای ایران تقویت کند.
توافق هستهای ایران تا اینجای کار منطقه را از نظر هستهای باثباتتر کرده است و اگرچه محدودیتهای اعمال شده بر ایران تاریخ انقضا دارند، اما تعهدات ایران به عضویت در پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای همچنان باقی میماند. یک ایران مسلح به تسلیحات هستهای در خاورمیانه برای امنیت ملی اروپا خوب نیست و گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه هم عواقب خوبی نخواهد داشت. تا اینجا، برجام اروپا را در دستیابی به هر دو هدف یاری کرده است. اگر محیط امنیتی بدتر شود، پیامدهای بدی برای اروپا خواهد داشت. خروج ایران از برجام میتواند به معنای آغاز یک مسابقه تسلیحات هستهای در خاورمیانه باشد. ایران ممکن است برنامه هستهای خود را از سر بگیرد و عربستان سعودی هم که به داشتن تسلیحات هستهای ابراز تمایل کرده است.
اعتبار داشتن بهعنوان یک بازیگر جهانی
یک سال پس از حصول برجام، اتحادیه اروپا در ژوئن ۲۰۱۶ با اتخاذ یک استراتژی جدید جهانی موسوم به «چشمانداز مشترک، اقدام مشترک: اروپایی قویتر»، از پرونده ایران بهعنوان الگوی خود برای مشارکت در سیاست خارجی و امنیتی یاد کرد. توافق هستهای ایران این مساله را به اروپاییها آموخته است که با تسلیم شدن در برابر ایالاتمتحده، استقلال عمل خود را از دست میدهند. این اتفاق در سال ۲۰۰۶ و با اصرار آمریکا به گزارش دادن ایران به شورای امنیت رخ داد و اکنون بار دیگر با خروج آمریکا از توافق هستهای ایران درحال تکرار است. اگر اروپا برای پیشبرد اهداف خود مجبور باشد منتظر تغییر رئیسجمهوری آمریکا باشد، تمایل اروپاییها به استقلال استراتژیک معنای چندانی نخواهد داشت.
چالش روابط در دو سوی اقیانوس اطلس
با آشکار شدن اولین نشانههای احتمال خروج آمریکا از توافق هستهای ایران، دیوید اُ سولیوان در مصاحبه با «آتلانتیک» بر این مساله تاکید کرد که اعمال مجدد تحریمهای لغو شده مرتبط با برنامه هستهای ایران، اقدامی قانونی نیست و اتحادیه اروپا همه ابزار موجود برای محافظت از منافع مشروع شرکتهای اروپایی را مورد بررسی قرار خواهد داد.
اتحادیه اروپا اکنون همه تلاش خود را برای محافظت از بانکها و شرکتهای فعال در ایران از تحریمهای ایالاتمتحده به کار گرفته است. قانون انسداد و طراحی یک خط اعتباری ویژه برای شرکتهای فعال در ایران توسط بانک سرمایهگذاری اروپا از جمله این اقدامات است. اتحادیه اروپا همچنین مبلغ ۵۰ میلیون یورو برای کمک به ایران در مواجهه با مشکلات مالی در نظر گرفته است. اما بهنظر میرسد هیچ یک از این اقدامات در فراهم آوردن مزایای مورد نظر ایران از توافق هستهای، نتیجهبخش نبودهاند. پاسخ فاجعهآمیز به همه این تلاشها این بوده که اتحادیه اروپا از نداشتن استقلال مالی رنج میبرد. آزمون نهایی برای اروپا سامانه پیامهای فرامرزی مالی (سوئیفت) بود که مقر آن در بلژیک است و شامل قوانین اروپایی میشود. سوئیفت هم در نگرانی از تحریمهای ایالاتمتحده، دسترسی ایران را قطع کرده است. همین مساله سبب شده اروپا درصدد استفاده از یک ابزار ویژه مالی موسوم به «ابزار هدف خاص / اسپیوی» برآید. اما حتی در این زمینه هم نگرانیها از تحریمهای آمریکا سبب شده که این نهاد میزبان قطعی نداشته باشد.
مصالحه؟
درخصوص توافق هستهای ایران، مصالحه در دو سوی اقیانوس اطلس ممکن نیست. ایالاتمتحده با خروج از برجام ارزشهای اساسی اتحادیه اروپا را به چالش کشیده و با اعمال مجدد تحریمها علیه ایران، عدم استقلال مالی اتحادیه اروپا را آشکار ساخته و مانع از اجرای آن به تعهداتش شده است. مصالحه به معنای تحقیر اروپاییهاست. سیاست مشترک آمریکایی-اروپایی هم ایران را مجبور به ترک توافق میکند که این مساله امنیت اروپا را به خطر میاندازد و میتواند به رقابت برای تسلیحات هستهای در خاورمیانه تبدیل شود.
اتحادیه اروپا باید پیش از هر اقدامی، روابط با آن سوی اقیانوس اطلس را به تعلیق درآورد و بپذیرد که تضاد جدی بین ارزشها و منافع اروپایی و آمریکایی وجود دارد. اتحادیه اروپا میتواند پس از آن درصدد تحکیم روابط جدید در نظم نوظهور جهانی برآید. بهطور واضحتر، اروپا باید برای محافظت از برجام و دفاع از چندجانبهگرایی در مقابل یکجانبهگرایی آمریکا، با چین و روسیه همکاری کند. اتحادیه اروپا باید از این دو سال یا حتی شش سال ریاستجمهوری دونالد ترامپ برای بازتعریف نقش خود در جهانی متلاطم استفاده کند.
ارسال نظر