به گزارش گروه اقتصاد بین‌الملل روزنامه «دنیای‌اقتصاد»، اندیشکده شورای آتلانتیک در گزارشی با ناکارآمد خواندن تحریم‌های ترامپ علیه ایران برای رسیدن به اهدافش نوشت: دولت ترامپ موج جدیدی از تحریم‌ها را علیه ایران در راستای هدف تنبیه این کشور اجرایی کرده است که شاهراه‌های حیاتی اقتصاد ایران از جمله صادرات نفتی و بانک‌ها را هدف قرار می‌دهد. ترامپ از زمان ورود به کاخ‌سفید تاکید کرده است که می‌تواند ایران را به دستیابی به یک توافق بهتر از برجام وادار سازد تا بتواند موضوعاتی همچون دخالت نظامی این کشور در منطقه و توسعه برنامه موشکی بالستیک این کشور را نیز محدود کند. مایک پمپئو، وزیرخارجه آمریکا گامی فراتر برداشت و ۱۲ شرط را برای اینکه آمریکا با ایران وارد مذاکره شود، مطرح کرد. از این‌رو مشخص است که هدف دولت ترامپ آن است که اقتصاد ایران را فلج کند.

پیامد مشخص این تحریم‌ها فقیرتر شدن ایران خواهد بود. با این حال باور اینکه تحریم‌ها قادر خواهند بود تا رژیم ایران را که با گذشت چهل سال، براساس مقابله با هژمونی آمریکا هویت خود را بنا کرده است با آسیب مواجه کند، نشان‌دهنده نبود درک درستی از عواملی است که سیاست‌خارجی ایران و روند تصمیم‌گیری در این کشور را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. قمار ترامپ با شکست مواجه می‌شود.یکی از اهداف اعلام‌شده در رابطه با از سرگیری تحریم‌های ایران کاهش نفوذ این کشور بوده است. آمریکا به همراه متحدانش که شاخص‌ترین آنها عربستان‌سعودی و اسرائیل هستند، ایران را یک بازیگر بد در سوریه، عراق،لبنان و یمن می‌دانند. آنها معتقدند که برجام ثروت ایران و ابزار آن را برای حضور نظامی موثرتر در خاورمیانه افزایش داده است. از این‌رو تمایل شدید این کشورها برای کاهش درآمدهای خارجی ایران از طریق تحریم صادرات نفتی این کشور به آن دلیل است تا ایران نتواند ارز خارجی لازم را دریافت کند و بنابراین در این صورت باید میان هزینه درآمد اندک خارجی خود برای تامین غذا و دارو یا اختصاص آن به افزایش نفوذ خود در منطقه یکی را انتخاب کند.

با این حال تهران، نفوذ خود در عراق و سوریه را به مثابه تضمینی برای امنیت‌ملی خود می‌بیند. اغلب فرماندهان نظامی ایرانی در طول جنگ هشت ساله با عراق در دهه ۸۰ میلادی کارکشته شده‌اند. جنگی که عراق آن را آغاز کرد و حتی به‌تازگی حملات تروریستی که از سوی گروه‌های جهادی سوریه در خاک ایران انجام گرفت در ذهن مقامات و فرماندهان نظامی ایران نقش بسته است. آنها سلفی‌های افراطی را به‌عنوان تهدیدی برای ایران شیعه می‌دانند. با اینکه شاید برخی در ایران با حضور نیروهای نظامی کشورشان در کشورهای دیگر منطقه مخالف باشند، بسیاری دیگر نیز هستند که ادامه حضور ایران در سوریه، عراق و لبنان را برای مبارزه علیه تروریسم در خارج از مرز‌های ایران ضروری می‌دانند. در واقع جورج بوش پسر نیز همین دلیل را برای حمله به عراق و افغانستان مطرح کرد تا مجبور نباشد با تروریست‌ها در خاک آمریکا بجنگد.

این نکته را نباید فراموش کرد که ایران، حزب‌الله را در اوایل دهه ۸۰ میلادی در زمانی ایجاد کرد که از همیشه منزوی‌تر بود و مرز‌های آن از سوی صدام حسین نیز مورد حملات سنگین قرار داشت. حتی زمانی که بانک‌های ایرانی با مشکل نقدینگی مواجه بودند و غذا در سطح کشور سهمیه‌بندی شده بود، تهران توانست جاپای خود را در لبنان محکم کند.

بین سال‌های ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ دولت اوباما نیز ایران را مورد هدف شدید‌ترین تحریم‌ها در تاریخ معاصر قرار داد و بر خلاف تحریم‌های دونالد ترامپ آن تحریم‌ها با حمایت‌های اتحادیه اروپا و جامعه بین‌المللی نیز همراه شد. با این حال ایران به حمایت از بشار اسد در سوریه، شیعیان در عراق و حزب‌الله در لبنان ادامه داد. همه این حمایت‌ها زمانی انجام شد که تهران در کسب درآمدهای خارجی دچار مشکل بود و اقتصاد خود را درحال سقوط می‌دید. جمهوری اسلامی ثابت کرده است که با کمترین‌ها به اهداف خود دست می‌یابد.

از ماه مه دولت ترامپ به‌طور مداوم مدعی شده است که این دور از تحریم‌ها صادرات نفتی ایران را به صفر می‌رساند. طی چند ماه اخیر نیز برخی از مقامات دولت ترامپ این‌‌طور این موضوع را اعلام کردند که دولت برای خریداران نفت ایران معافیت در نظر نمی‌گیرد. استراتژی ظاهری آنها این بود تا درآمدهای خارجی ایران را کاهش دهند که تامین‌کننده ۷۰ درصد از ارز ایران به‌شمار می‌آید. با این حال این استراتژی هرگز واقع‌گرایانه نبود چراکه برای ۵/ ۱ میلیون بشکه نفت تولیدی ایران جایگزینی در بازار نفت وجود ندارد. اگر ترامپ بخواهد به وعده خود در رابطه با به صفر رساندن تولید نفت ایران عمل کند بهای نفت می‌تواند به بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه برسد.

با استناد بر این موضوع، وزارت خزانه‌داری آمریکا معافیت‌هایی را برای هشت وارد‌کننده عمده نفت ایران از جمله چین، ژاپن، کره‌جنوبی و هند صادر کرد. انتظار می‌رود که این کشورها میزان واردات نفت خود را از ایران کاهش دهند و همچنین این معافیت تنها برای ۱۸۰ روز آتی معتبر است که می‌تواند تمدید شود. یکبار دیگر این استراتژی در دوران اوباما نیز به‌کار گرفته شد و با اینکه در کاهش درآمدهای ایران مثمرثمر واقع شد اما از حضور نظامی ایران در منطقه جلوگیری نکرد، بلکه ایران از طریق روش‌های دیگری به صادرات نفت ادامه داد. درحالی‌که دولت ترامپ می‌گوید به‌دنبال آن است تا تنها به دولت صدمه وارد کند نه مردم، افرادی همواره می‌توانند به قاچاق نفت ادامه دهند. براساس گفته نگارنده این مطلب اقتصاد ایران به‌زودی وارد یک پسرفت خواهد شد اما میزان صادرات نفت ایران هرگز به صفر نخواهد رسید، نه تا زمانی که نفت یک کالای قابل معاوضه بماند.

تحریم‌ها زمانی کارساز خواهند بود که مورد حمایت جامعه بین‌المللی باشند و یک هدف شفاف را دنبال کنند. دلیلی که تحریم‌ها توانستند تا اهرم موثری را در دوره اوباما ایجاد کنند این بود که استدلال دولت اوباما برای تحریم ایران مورد موافقت جامعه بین‌المللی برای رسیدن به یک هدف قابل‌دستیابی قرار گرفت و آن نیز عقد توافقی در رابطه با محدود ساختن برنامه هسته‌ای ایران بود.

امروز اما دولت ترامپ در تحریم ایران تنها مانده است و خواسته‌های مطرح‌شده نیز بسیار گسترده هستند. این موضوع به ایران فضای لازم برای مانور در میان رقبای ژئوپلیتیک آمریکا را می‌دهد تا بتواند موافقت آنها را برای تقابل با سلطه آمریکا بر سیستم مالی بین‌المللی دریافت کند. اروپا اکنون اعلام کرده است که قصد دارد یک مکانیزم مالی جدید را که نسبت به آمریکا ایمن است برای تجارت با ایران راه‌اندازی کند و چین نیز تمایل خود را برای پیوستن به آن اعلام کرده است. از سوی دیگر خروج ادامه‌دار ترامپ از معاهدات بین‌المللی موجب شده است تا ایران از فرصت پیش‌آمده به بهترین نحو استفاده کند و خود را یکی از قربانیان این بدعهدی آمریکا نشان دهد. دولت ترامپ با این اقدامات دستیابی به یک راه‌حل دیپلماتیک با ایران را بسیار دشوار ساخته است. دولت ترامپ نتوانسته است به درستی میزان مقاومت ایران در برابر تحریم‌ها را ارزیابی کند. ترامپ می‌توانست با ماندن در برجام برای ایجاد یک ائتلاف بین‌المللی برای مقابله با برنامه موشکی ایران و نفوذ این کشور در منطقه تلاش کند. او همزمان می‌توانست تا از روش‌های دیپلماتیک نیز با ایرانی‌ها گفت‌و‌گو کند.