نشنال اینترست بررسی کرد
بیحاصلی تحریمهای ضدایرانی رئیسجمهور آمریکا
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد»، نشریه نشنالاینترست با تاکید بر اینکه خروج از برجام در راستای منافع دولت ترامپ نبود، نوشت: در ۲۶ سپتامبر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا ریاست نشست شورای امنیت سازمانملل را بر عهده داشت که بر مباحث «ایران» و «عدم اشاعه تسلیحات کشتار جمعی» متمرکز بود. این نشست متعاقب تصمیم او برای خروج از توافق هستهای با ایران در ماه مه برگزار شد؛ توافقی که تحت عنوان «برجام» میان دولت اوباما با ایران و دیگر قدرتهای جهانی حاصل شد. ترامپ تلاش داشت تا از این نشست برای پیشبرد اهداف خود در راستای بازخواست ایران برای آنچه او آن را اقدامات بیثباتکننده این کشور در خاورمیانه میداند، استفاده کند. از همین رو دولت او تلاش میکند تا برای همراه ساختن جامعهجهانی در اجرای تحریمها علیه ایران ائتلافی ضدایرانی را ایجاد کند.
تاکنون گزارشها نشان میدهد که تحریمهای ترامپ توانسته به صنعت نفت ایران ضربه وارد کند. همچنین قرار است از ۴ نوامبر تحریمهای ثانویه آمریکا نیز علیه شرکتهایی که در ایران به تجارت ادامه میدهند، اجرایی شود. با توجه به وجود این تهدید بسیاری از این شرکتهای خارجی پای خود را از بازار ایران بیرون کشیدهاند. همچنین آمارهای اعلامشده از کاهش ۲۵ درصدی میزان فروش نفت ایران از ماه ژوئن تا سپتامبر در بازارهای جهانی خبر میدهند. از سوی دیگر پیشبینی میشود که پس از عملی شدن تحریمهای ثانویه آمریکا صادرات نفت ایران در سال ۲۰۱۹ بیش از پیش کاهش یابد.
البته هدف نهایی اعمال تحریمها علیه هر کشوری تنبیه آن نیست، بلکه وادار ساختن این کشورها به تغییر سیاستهایی است که در تضاد با منافع آمریکا است. با این حال اگرچه تحریمهای ضدایرانی ترامپ اقتصاد این کشور را تحت فشار شدیدی قرار خواهد داد، اما بعید بهنظر میرسد که این دور از تحریمها بتواند موجب سرخم کردن تهران در برابر خواستههای ترامپ شود. به دو دلیل روندی که در حصول برجام موثر بود بعید است که برای بار دوم نیز با نتیجهای همراه باشد.
دلیل نخست آن است که درخواستهای ترامپ از ایران بهطرز شگفتانگیزی جاهطلبانه است. درحالیکه برجام تنها در رابطه با محدود ساختن برنامه هستهای ایران حاصل شد دولت ترامپ نشان داده است که در هرگونه توافق جدید، تهران باید علاوه بر فعالیتهای هستهای، برنامه موشکی بالستیک خود را نیز متوقف سازد و همچنین از حمایت گروههای شبهنظامی مانند حزبالله و حوثیها در یمن دست بردارد. اما به این دلیل که بسیاری از ایرانیها این اقدامات را برای امنیت خود بسیار ضروری تلقی میکنند، ممکن نیست که تهران برای دستیابی به توافقی وارد مذاکره شود که همه آزادی عمل این کشور را در بسیاری از حوزهها محدود کند.
اما موضوع مهم دیگری که کارآمدی تحریمهای ترامپ را زیرسوال میبرد خروج یکجانبه آمریکا از برجام است که در واقع موجب بیمیلی ایران برای ورود احتمالی به هرگونه توافق با آمریکا است. از ابتدا حتی برای حصول توافق برجام با دولت اوباما نیز بدبینی و انتقادهای زیادی نسبت به این مساله در میان تندروهای ایران وجود داشت. در چنین شرایطی اینگونه مخالفتها برای مذاکره با آمریکا افزایش یافته است. خروج دولت ترامپ از برجام به این نگرش که آمریکا را نمیتوان بهعنوان یک شریک قابل اعتماد نگریست، اعتبار بخشیده است. بنابراین اینکه مقامات ایران حتی مایل به ورود به مذاکرات جدید با دولت کنونی آمریکا نیستند جای تعجب ندارد. از آنجاکه دولت ترامپ احتمالا قادر نخواهد بود که به توافق جامع مورد نظر خود با ایران دست یابد، بهنظر میرسد که ایرانیها اطمینان دارند تا به اقداماتی که مورد مخالفت آمریکا است ادامه دهند. اکنون سوال اساسی آن است که آمریکا باید چگونه به این اقدامات بهویژه حمایت از گروههای شبهنظامی در خاورمیانه پاسخ دهد.
در پاسخ به این سوال به یاد داشتن این نکته بسیار ضروری است که ایدئولوژیای را که ایران در منطقه بهکار میبرد، نمیتوان یک تهدید قابلتوجه برای منافع حیاتی آمریکا دانست. اگر چه واشنگتن مایل است تا با استقرار دولتهای غربگرا در عراق، سوریه و یمن، سلطه خود بر منطقه را تحکیم ببخشد؛ اما بیثباتی کنونی در این کشورها زیانهای اقتصادی و سیاسی اندکی را برای آمریکا درپی دارد. بهعلاوه درحالی که ایران همواره خواستار از بین رفتن اسرائیل است، اما حمایت این کشور از گروههای حزبالله و حماس تهدید جدی برای بقای نزدیکترین متحد آمریکا در منطقه محسوب نمیشود.
با این حال دولت ترامپ مانند بسیاری از دولتهای پیشین او راغب است تا با اقدامات ایران در منطقه مقابله کند، اما اگر بخواهیم تاریخ را راهنما قرار دهیم این اقدام آمریکا با پیامدهای عکس مواجه خواهد شد. در خلال جنگ سرد، وسواسها برای مقابله با توسعهطلبی کمونیستها موجب تشدید درگیریها در کشورهای جهان سوم شد و آمریکا را وارد باتلاق ویتنام کرد. بهتازگی نیز آمریکا با حمایت از ائتلاف عربی به رهبری عربستان علیه حوثیهای مورد حمایت ایران، موجب ایجاد یک بحران انسانی شده است که در حال تشدید است و میلیونها انسان را با قحطی و بیماری مواجه ساخته است. با درنظر گرفتن سالهای گذشته خروج نظامی آمریکا از خاورمیانه باید بسیار سنجیده انجام بگیرد. بر خلاف وارد شدن در جنگهای نیابتی بیثمر، آمریکا باید بر راهکارهایی برای افزایش حوزه نفوذ خود در جهت کاهش اختلافات فرقهای در کشورهایی مانند عراق تمرکز کند. در طولانیمدت توسعه اقتصادی در خاورمیانه را میتوان کلید صلح و ثبات در این منطقه قلمداد کرد.
ارسال نظر