حالا او تعلیق تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران را تمدید کرده است اما در عین حال تلویحا ابراز داشته که این یک تغییر عقیده نبوده است، بلکه آخرین تعلیق از این دست خواهد بود. ترامپ می‌گوید خواستار یک توافق جدید است تا اصلاحی باشد بر معاهده سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام و در ازای آن تحریم‌ها را به‌صورت محدود از میان بردارد. یکی از موارد درخواستی ترامپ، حذف بندهای محدودیت زمانی در این توافق است که به‌عنوان مثال به ایران اجازه می‌دهد پس از ۱۵ سال اورانیوم را در سطح بالاتر از ۶۷/ ۳ درصد غنی‌سازی کند؛ سطحی که برای مصارف تجاری است. از دیگر موارد از این دست می‌توان به ممنوعیت آزمایش موشک‌های بالستیک و دسترسی بی‌قید و شرط بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به همه سایت‌های نظامی اشاره کرد. به رغم وجود همه شواهد مبنی بر اینکه ایران از مفاد برجام پیروی می‌کند، ترامپ تاکنون دو بار از تایید پیروی ایران از مفاد برجام سرباز زده است؛ در دوران دولت اوباما مقرر شده بود که هر ۹۰ روز یکبار این موضوع تایید شود.  اکونومیست بر این باور است که بدون اصرار ترامپ به مداخله کنگره در این موضوع- وضعیتی که هم‌اکنون شاهدش هستیم- این امتناع ترامپ از تایید پیروی ایران بیشتر به یک ژست مخالفت شبیه است تا تهدید جدی برجام. از سوی دیگر اگر ترامپ به‌طور یکجانبه اعمال تحریم‌ها را از سر گیرد، آمریکا به‌عنوان یکی از شش طرف امضاکننده برجام در کنار بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه و چین، به وضوح از تعهدات خود تخطی خواهد کرد. این اقدام به‌طور متقابل ایران را از تعهداتش معاف و آن را مجاز خواهد کرد در صورت تمایل، آن دسته از فعالیت‌های هسته‌ای‌اش را که در چارچوب برجام متوقف کرده بود، از سرگیرد. این برای اروپایی‌ها یک کابوس خواهد بود. آنها همچون روسیه و چین به توافقی‌که بارنج بسیار حاصل شد کاملا متعهد مانده‌اند و متقاعد شده‌اند که مزایای این توافق بیش از اشکالاتش است. یک روز پیش از اعلام تصمیم ترامپ، در نشستی در بروکسل که با حضور وزرای خارجه بریتانیا، آلمان و فرانسه و با حضور همتای ایرانی آنها محمد جواد ظریف تشکیل شد، آنها بر حمایت قاطع خود از برجام تاکید و به این نکته اشاره کردند هیچ‌یک از آنهایی که با برجام مخالف هستند، هیچ جایگزین بهتری برای برجام پیشنهاد نکرده‌اند. گر چه آنها انکار نکردند که در دنیای ایده‌آل‌شان، رسیدن به نکاتی که ترامپ بر آنها تاکید دارد، خوب بود، اما از سوی دیگر به شدت این ایده را رد می‌کنند که اگر آنها و اوباما بر ایران سختگیری بیشتری اعمال می‌کردند، دستیابی به یک توافق برتر میسر می‌شد.

دیپلمات‌هایی که در آن نشست حاضر بودند به این موضوع اعتقاد داشتند حتی اگر تحریم‌های بین‌المللی زندگی اقتصادی ایرانیان را از هم می‌پاشید، با وجود سایه جنگ هم نمی‌شد تیم مذاکره‌کننده ایران را بیشتر تحت فشار گذارد، چون توافق تحت فشار، از سوی گروه‌های محافظه‌کار داخلی و رهبری مورد قبول واقع نمی‌شد. در شرایطی که هیچ حمایت بین‌المللی از اعمال دوباره تحریم‌های هسته‌ای وجود ندارد، اروپایی‌ها این تصور را به مثابه یک فانتزی تلقی می‌کنند که ایرانی‌ها به خواست‌های ترامپ تن دهند، چون آن را بیشتر یک تلاش عجولانه در راستای تحقق وعده‌های انتخاباتی ترامپ می‌دانند تا دیپلماسی دنیای واقعی. البته ترامپ این موضوع را روشن کرده است که از متحدان اروپایی آمریکا توقع دارد وی را در رسیدن به آنچه می‌خواهد یاری کنند. او گفته است: «اگر کشورهای دیگر این بار نتوانند اقدام کنند، من توافقمان را با ایران متوقف خواهم کرد.» در این بین فرانسوی‌ها و انگلیسی‌ها درحالی‌که خود را مشتاق نشان می‌دهند، می‌گویند که علاقه‌مند به بحث درباره دور دوم توافقات با ایران در زمینه توسعه موشک‌ها و مداخلات منطقه‌ای هستند. البته تاکید آنها بر این است که هرگونه از این توافقات باید پایان باز داشته باشد و به هیچ‌وجه به برجام ربط داده نشود، چون برجام درحال تحقق دقیق ثمراتی است که قرار بود در پی داشته باشد.  هنوز مشخص نیست چطور چنین چیزی میسر است. هیچ‌کس هنوز نمی‌داند که تیم امنیت ملی ترامپ که خواستار حفظ برجام است، می‌تواند رئیس‌جمهور را قانع کند شرایطی را بپذیرد که برای آمریکا حفظ وجهه کند یا نه. شرایطی که طی آن به جای خروج از برجام اشخاص مرتبط با برنامه موشکی یا آنان که آمریکا حامی تروریسم خوانده است مورد تحریم قرار گیرند و در عوض اروپایی‌ها طی زمان سعی در تنظیم برجام کنند. یا هنوز معلوم نیست آیا ترامپ از اینکه از برجام خارج شود و اروپایی‌ها را به‌خاطر حمایت از ایران مورد سرزنش قرار دهد شاد خواهد شد یا نه. اما به‌نظر می رسد مورد دوم محتمل‌تر باشد.