کارشناسان اروپایی تحلیل کردند
ایران؛ فرصتی برای رهایی اروپا از آمریکا
دنیای اقتصاد- نیما صبوری: نتایج نهایی انتخابات ریاستجمهوری ایران روشنتر از آن چیزی بود که طرفداران حسن روحانی امید داشتند: ۵/ ۲۳ میلیون رای (حدود ۵۷ درصد از کل آرا) کافی بود تا روحانی در همان دور اول انتخابات به پیروزی برسد. چنین پیروزی این امکان را برای او فراهم میسازد تا سیاستهای تعامل با غرب خود را که از ابتدای دولتش در سال ۲۰۱۳ در پیش گرفت و اوج آن توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ بود، ادامه دهد. از طرفی با توجه به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و نااطمینانی که پیرامون سیاستهای دولت او وجود دارد، اتحادیه اروپا میتواند بازی جدیدی را آغاز کند.
دنیای اقتصاد- نیما صبوری: نتایج نهایی انتخابات ریاستجمهوری ایران روشنتر از آن چیزی بود که طرفداران حسن روحانی امید داشتند: ۵/ ۲۳ میلیون رای (حدود ۵۷ درصد از کل آرا) کافی بود تا روحانی در همان دور اول انتخابات به پیروزی برسد. چنین پیروزی این امکان را برای او فراهم میسازد تا سیاستهای تعامل با غرب خود را که از ابتدای دولتش در سال ۲۰۱۳ در پیش گرفت و اوج آن توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ بود، ادامه دهد. از طرفی با توجه به پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و نااطمینانی که پیرامون سیاستهای دولت او وجود دارد، اتحادیه اروپا میتواند بازی جدیدی را آغاز کند. به نوشته مجله اروپایی «سیاست و جامعه»، در واقع اروپاییها با رویکردی جدید و مصمم در سیاست خارجی، میتوانند خود را از قید و بند آمریکا آزاد و این کشور را در معادلات سیاسی بینالمللی منزوی کنند.
حمایت سهگانه اروپاییها از ایران
برای اروپا و جامعه بینالمللی، نتایج انتخابات ایران به معنی استمرار سیاست خارجی تعاملی این کشور است، چرا که در این انتخابات در واقع مردم به مراوده بیشتر با جهان رای دادند. فدریکا موگرینی، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نیز پس از اعلام رسمی نتایج، در توئیتر خود در کنار تبریک به حسن روحانی به این موضوع اشاره کرد. او در پیام خود اولویتهای اتحادیه اروپا را در ۲۰ کلمه خلاصه کرد: «اتحادیه اروپا آمادگی همکاری لازم را برای اجرای کامل برجام، قراردادهای دوجانبه، صلح منطقهای و برآورده شدن تمام انتظارات مردم ایران دارد.» او همچنین به انتقادهایی پاسخ داد که مخالفان دولت روحانی در رابطه با عدم تحقق وعدههای بهبود اقتصادی پس از توافق هستهای مطرح میکردند.
او نوشت: «گرچه اقتصاد ایران رشد حدود ۵ درصد را در سال گذشته تجربه کرد (البته رشد غیرنفتی یک درصد بود) و دولت توانست نرخ تورم را از حدود ۴۰ درصد به کمتر از ۱۰ درصد برساند، با اینحال اما در زندگی مردم عادی این دستاوردهای اقتصادی احساس نشد.» از آنجا که بهنظر نمیرسد واشنگتن تخفیفی درخصوص تحریمهای ایران قائل شود، اروپاییها باید در این زمینه ابتکار عمل داشته باشند. بهعنوان مثال بهواسطه تامین مالی و فراهم کردن کانالهای پرداخت، یا اطمینان دادن به شرکای تجاری ایران مبنی بر اینکه تحت تاثیر تحریمهای فعلی ایران قرار نخواهند گرفت این امر امکانپذیر است. نکته دومی که موگرینی در پست توئیتری خود به آن اشاره کرد - تعامل هرچه بیشتر ایران و اتحادیه اروپا - در راستای اصول همکاریهای گسترده و دوجانبه با کشوری ثالث است که در قلب سیاست خارجی اتحادیه اروپا قرار دارد. در واقع این امر نشاندهنده عزمی راسخ برای عبور از مناقشات هستهای است که حدود ۱۲ سال مذاکره و صرف انرژی دولتهای مختلف به امضای برجام انجامیده است.
هر دو نکتهای که مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به آنها اشاره کرد، با دیدگاههای واشنگتن در تضاد است. در این رابطه هم دولت ترامپ و هم کنگره آمریکا معتقدند که تجارت با ایران به معنای تقویت قدرت این کشور است. بنابراین تمایل آمریکاییها برای همکاری با ایران تنها محدود به موضوعات خاصی میشود، موضوعاتی همچون مبارزه با داعش در عراق و سوریه. در واقع اعضای کنگره - از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه - قصد دارند با فشار آوردن بر ایران از طریق تحریمها، برنامههای موشکی و حمایتهایی را که ایران از کشورهای منطقه دارد، محدود سازند. در نهایت سومین و مهمترین نکتهای که موگرینی در پست توئیتری خود به آن اشاره کرد، قابل تامل است: آوردن صلح به منطقه. رژیم اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس، حمایت ایران از برخی کشورهای منطقه همچون لبنان، سوریه، عراق و یمن را تهدیدی برای خود میدانند. مشکل آنها تنها با محدودیتهای موقتی برجام نیست (بلکه بهطور ضمنی از آن حمایت میکنند)، بلکه ترس آنها از این است که موقعیت تهران در تحولات سیاسی منطقه پس از مذاکرات موفقیتآمیزی که با دولت اوباما داشته، ترفیع یافته است. از دید رژیم صهیونیستی و پادشاهان عربی، سفر ترامپ به ریاض و بیتالمقدس در نخستین سفر خارجی ترامپ از آغاز ریاستجمهوریاش، بیانگر بازگشتی مهم (و نه نمادین) به سمت متحدان قدیمی آمریکا در منطقه برای مقابله با ایران است.
اتحادیه اروپا باید دست بهکار شود
این اتفاقات، برای سیاست خارجی اتحادیه اروپا و اعضای آن چالشی بزرگ است. گرچه انتخاب مجدد روحانی بهعنوان رئیسجمهور ایران به معنی ادامه تعامل ایران و اروپا است (حداقل اینکه ایران به تعهدات برجامی خود پایبند خواهند ماند)، اما بهنظر تنش این کشور با آمریکا شدت خواهد یافت. همچنین گرچه احتمال اینکه آمریکاییها پای خود را از توافق هستهای بیرون بکشند بسیار ضعیف است، اما بهنظر میرسد که لحن نامناسب و تحریمهای غیرهستهای آمریکا این توافق را با خطر روبهرو خواهد ساخت.توسعه روابط دوجانبه ایران و اتحادیه اروپا با وجود مخالفت آمریکاییها، شجاعت و دوراندیشی اتحادیه اروپا را میطلبد. البته اتحادیه اروپا زمانی که مذاکرات هستهای با ایران را در سال ۲۰۰۳ شروع کرد، هر دوی این ویژگیها را از خود نشان داد. اگر اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن بتوانند موفقیتهای دیپلماتیک خود را در رابطه با ایران ادامه دهند، میتواند به هدف بزرگ دیگری دست یابند: خلاص شدن از سلطه آمریکا در سیاستهای خارجی و اطمینان از تواناییهایی خود به منظور حضور مستقل در صحنه سیاست جهانی.
پیروزی مردم در انتخابات
به تحلیل کارشناسان اروپایی، رقابتهای انتخاباتی کوتاه اما پرشور ایران نشان داد که مناظرات سیاسی زنده در این کشور امکانپذیر است. در این انتخابات پس از نامنویسی بیش از ۱۶۰۰ نفر، در نهایت ۶ کاندیدا تایید صلاحیت شدند. قبل از برگزاری انتخابات، از هر دو حزب اصلی مشارکتکننده در انتخابات (اصولگرا و اصلاحطلب) یک کاندیدا به نفع نامزدهای اصلی کنار رفتند که نشان داد انتخابات اصلی میان دو نامزد نهایی خواهد بود: رئیسجمهوری فعلی حسن روحانی و تولیت آستان قدس رضوی ابراهیم رئیسی. در روز انتخابات نیز مشارکت ۷۳ درصدی مردم در واقع مهر تاییدی بر نظام جمهوری اسلامی بود. در تایید قاطعانه شعارهای انتخاباتی حسن روحانی مبنی بر اعتدالگرایی و افزایش رابطه با جهان، او توانست حدود ۵ میلیون رای بیشتر نسبت به انتخابات سال ۹۲ بهدست آورد.
ارسال نظر