فایننشالتایمز اهمیت انتخابات را تحلیل کرد
انتخابات ایران از دوربین جهانی
دنیای اقتصاد: با داغتر شدن فضای انتخابات، توجه رسانههای خارجی هم به این رویداد بیشتر شده است. روز گذشته، روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز در تحلیلی نوشت که انتخابات ایران بر آیتمهای مهمی همچون تنش با عربستان و بحرانهای یمن و سوریه تاثیرگذار خواهد بود. این روزنامه افزود که سرعت سرازیر شدن سرمایههای خارجی به ایران نیز به سرنوشت انتخابات منوط است. واشنگتنپست هم از انتخابات ایران بهعنوان «نبرد دشوار ریاستجمهوری» یاد کرده است. گاردین نیز با انتشار گزارشی از مناظره سوم، تحولات احتمالی تا روز انتخابات را پیشبینی کرده است.
دنیای اقتصاد: با داغتر شدن فضای انتخابات، توجه رسانههای خارجی هم به این رویداد بیشتر شده است. روز گذشته، روزنامه بریتانیایی فایننشال تایمز در تحلیلی نوشت که انتخابات ایران بر آیتمهای مهمی همچون تنش با عربستان و بحرانهای یمن و سوریه تاثیرگذار خواهد بود. این روزنامه افزود که سرعت سرازیر شدن سرمایههای خارجی به ایران نیز به سرنوشت انتخابات منوط است. واشنگتنپست هم از انتخابات ایران بهعنوان «نبرد دشوار ریاستجمهوری» یاد کرده است. گاردین نیز با انتشار گزارشی از مناظره سوم، تحولات احتمالی تا روز انتخابات را پیشبینی کرده است. همزمان خبرگزاری رویترز به بررسی شعارهای انتخاباتی ایران پرداخته است.
دنیای اقتصاد- رفیعه هراتی: نشریه فایننشال تایمز دیروز مقالهای را به انتخابات ایران اختصاص داد که در آن اهمیت این انتخابات را مورد بررسی قرار داده است. در این مقاله آمده است: با توجه به برگزاری انتخابات در فرانسه، بریتانیا و کرهجنوبی، بهار ۲۰۱۷ را میتوان فصل انتخابات نامید. اما برای شرکتهای بینالمللی انرژی و بازار جهانی انرژی هیچیک از این انتخابات به اندازه انتخابات ریاستجمهوری ایران اهمیت ندارد. در انتخابات ریاستجمهوری ایران ۶ نامزد حضور دارند اما رقابت اصلی بین حسن روحانی،رئیسجمهوری فعلی ایران و سیدابراهیم رئیسی است. روحانی نامزد طیف میانهرو و رئیسی نامزد اصولگرایان است. اختلاف اندک بین سیاستهای این دو نامزد، مقایسه آنها با یکدیگر را پیچیده میکند. روحانی فردی لیبرال سکولار نیست و رئیسی، با توجه به سابقهاش بهعنوان دادستان کل کشور، آنقدرها که برخی تصور میکنند خشک و انعطافناپذیر نیست. با وجود این اینکه کدامیک از آنها پیروز انتخابات خواهد شد، مهم است.
در سطح منطقهای، رئیسجمهوری منتخب تعیین خواهد کرد آیا تنش با عربستان سعودی بر سر یمن ادامه خواهد یافت یا خیر و آیا حمایتها از رژیم بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه، تداوم خواهد داشت یا خیر. در سطح بینالمللی، رئیسجمهوری آینده ایران نقش حیاتی در تعیین روابط ایران و آمریکا و آینده رژیم تحریمها خواهد داشت. نظام تحریمها، برای سرمایهگذاری خارجی بهویژه در بخش نفت و گاز محدودکننده است. درپی توافق هستهای ایران، تحریمهای هستهای آمریکا لغو شد، اما برخی از تحریمهای غیرهستهای همچنان به قوت خود باقی است. براساس قانون فعلی تحریمهای آمریکا، افراد دارای ملیت آمریکایی نمیتوانند در فعالیتهای مرتبط با ایران مشارکت داشته باشند. این تحریمها همچنین توانایی سرمایهگذاران بینالمللی را در استفاده از نظام بانکی بینالمللی به منظور تامین مالی فعالیت در ایران محدود کردهاند.
با وجود این شرکتها به شدت تمایل دارند در ایران فعالیت کنند. ایران دارای ذخایر نفتی بیش از ۱۵۰ میلیارد بشکهای است، هزار تریلیون فوت مکعب ذخیره گاز طبیعی دارد و علاوه بر اینها، دارای منابع عظیم کشف نشده است. هزینهها نیز پایین است، زیرا زیرساختهای مورد نیاز برای توسعه هماینک در ایران وجود دارد. البته این زیرساختها باید بهبود یابند. اکثر شرکتها اهداف مشخصی را در ایران دنبال میکنند. برای تولیدکنندگان، بخش خدمات و برخورداری این کشور از متخصصان حقوقی و فنی یک فرصت طلایی بهشمار میرود. ایران به سرمایهگذاری و تکنولوژی نیاز دارد. از زمان توافق هستهای، تولید در ایران افزایش یافته است و درحال حاضر تولید نفت در سطح ۸/ ۳ میلیون بشکه در روز قرار دارد که از این میزان روزانه ۳/ ۲ میلیون بشکه صادر میشود. با وجود این، بدون تعامل بینالمللی تمامعیار دستیابی به هدف دولت مبنی بر تولید روزانه ۵ تا ۶ میلیون بشکه نفت و آغاز تولید گاز به منظور صادرات، غیرممکن خواهد بود. همچنین بدون افزایش تولید و فروش نفت، تامین نیازهای افرادی که تصور میکنند توافق هستهای پایان دههها مشقت اقتصادی است، غیرممکن خواهد بود. تاکنون بهدلیل بحثها پیرامون معاملات بالقوهای که تنها در صورت رفع همه تحریمها بالفعل میشوند، شرکتهای عمده خارجی مشارکت محدودی در ایران داشتهاند.
طی ۶ ماه گذشته بهدلیل نااطمینانیها درباره نیات دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، این سطح مشارکت محدودتر هم شده است. ترامپ توافق هستهای ایران را«بدترین توافق» نامیده است، اما طی ۱۰۰ روز نخست ریاستجمهوری خود، این توافق را پاره نکرده است. نااطمینانی به تاکتیک مذاکرهای ایالاتمتحده تبدیل شده است و سرمایهگذاران بالقوه در مواجهه با این تاکتیک چارهای جز صبر کردن ندارند. البته یک استثنا در میان شرکتهای غربی، شرکت نفت و گاز توتال فرانسه است. پاتریک پویان، مدیرعامل توتال، در مشارکت با ایران پیشتاز بوده است و شرکت او برای توسعه فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی با شرکتهای ایرانی سرمایهگذاری مشترک انجام داده است. توتال به منظور تامین مالی این توسعه از طریق بانکهای چینی، با شرکت ملی نفت چین همکاری میکند و به این ترتیب از تحریمهای آمریکا مصون خواهد بود. درحال حاضر فعالترین شرکای ایران، شرکت هندی«نفت و گاز طبیعی» و گروهی از شرکتهای روسی به رهبری روسنفت و لوکاویل هستند.
شرکت«نفت و گاز طبیعی» هند برای توسعه میدان گازی «فرزاد بی» پیشنهاد ۳ میلیارد دلاری ارائه کرده است. این معامله درحال پیشرفت است، اما با توجه به نیازها، معامله چندان بزرگی محسوب نمیشود. معامله گروه روسی بزرگتر است، اما ایرانیها با این تردید روبهرو هستند که با توجه به رقابت شدید در بازار گاز که موجب کاهش قیمتها شده است، آیا روسها حقیقتا خواهان اضافه شدن حجم بالایی از گاز به بازار هستند یا خیر. انتخابات ریاستجمهوری ایران، تعیینکننده خواهد بود. این ریسک وجود دارد که موضعگیریهای خشن و دشمنی بین ایران و آمریکا، شرایط دشواری را بهوجود آورد و سرمایهگذاریهای مهم را برای سالها به تاخیر بیندازد. از سوی دیگر، به نظر نمیآید دولت جدید آمریکا تمایل داشته باشد درگیر جنگ دیگری در خاورمیانه شود و بهنظر نمیرسد شرکتهای آمریکایی تمایل داشته باشند در ایران فعالیت کنند. بنابراین در «بازبینی» توافق هستهای فعلی منافع مشترکی برای ایران و آمریکا وجود دارد. زیرا در صورت تغییر لحن این توافق، هریک از دو طرف میتوانند ادعای پیروزی کنند.
اگر این اتفاق رخ دهد و تحریمها کاهش یابد، سرمایهگذاری به سرعت به سمت ایران سرازیر و بودجه توسعه و تولید فراهم خواهد شد. کسانی که امیدوارند چرخه قیمت نفت به زودی تغییر جهت دهد و طی دو سال آینده عرضه نفت کم شود، باید به دقت نتایج انتخابات ایران را زیر نظر بگیرند.
ارسال نظر