«دنیایاقتصاد» بررسی میکند
آینده اقتصاد با ترامپ
دنیای اقتصاد: در میان بهت و حیرت مخالفان و شادی طرفداران، دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا شده است. فارغ از اینکه این انتخاب آمریکاییها خوب است یا بد، باید دید بعد از این انتخاب، اقتصاد آمریکا و سایر کشورهای جهان به چه سمتی حرکت خواهد کرد. نکاتی که ترامپ در ستادهای تبلیغاتی خود مطرح کرد، او را به فردی غیرقابل پیشبینی و خط مشی وی را به هندوانهای در بسته تبدیل کرده است. این موضوع را میتوان در تهدید به زندانی کردن کلینتون قبل از انتخابات و در مناظرههای انتخاباتی در مقایسه با تشکر او از نامزد دموکرات بعد از اعلام نتایج انتخابات دید، اما با نگاه به آنچه او در سخنرانیهای انتخاباتی گفته است، میتوان چند سیاستی را که به احتمال زیاد وی طی دوران ریاستجمهوری خود دنبال خواهد کرد، شناسایی کرد.
دنیای اقتصاد: در میان بهت و حیرت مخالفان و شادی طرفداران، دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا شده است. فارغ از اینکه این انتخاب آمریکاییها خوب است یا بد، باید دید بعد از این انتخاب، اقتصاد آمریکا و سایر کشورهای جهان به چه سمتی حرکت خواهد کرد. نکاتی که ترامپ در ستادهای تبلیغاتی خود مطرح کرد، او را به فردی غیرقابل پیشبینی و خط مشی وی را به هندوانهای در بسته تبدیل کرده است. این موضوع را میتوان در تهدید به زندانی کردن کلینتون قبل از انتخابات و در مناظرههای انتخاباتی در مقایسه با تشکر او از نامزد دموکرات بعد از اعلام نتایج انتخابات دید، اما با نگاه به آنچه او در سخنرانیهای انتخاباتی گفته است، میتوان چند سیاستی را که به احتمال زیاد وی طی دوران ریاستجمهوری خود دنبال خواهد کرد، شناسایی کرد. در این راستا احتمالا میتوان تمرکز سیاستهای اقتصادی او را بر کاهش نرخهای مالیات، تغییر ترکیب تجارت خارجی و محدود کردن مهاجرتها دانست. از طرفی با توجه به اینکه دونالد ترامپ یکی از مالکان و فعالان بخش مسکن است و با توجه به تجارب او، سیاستهای وی در این بخش از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود. گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد» در یک بررسی به رویکردهای آینده رئیسجمهوری جدید آمریکا در حوزه اقتصاد پرداخته است.
تجارت
ریاستجمهوری دونالد ترامپ بر خلاف سیاستهای سنتی جمهوریخواهان، در راستای اعمال محدودیتها و سیاستهای حمایتی بیشتر برای بستن مرزهای اقتصادی این کشور خواهد بود. در سیاستهای او شاهد تاکتیکهای هجومی بر تجارت خارجی هستیم. از این سیاستها میتوان به گرفتن امتیازهای ویژه از کشورهایی که به آمریکا کالا صادر میکنند (همچون چین) اشاره کرد. همچنین سیاستهای تجاری او بهگونهای خواهد بود که شرکتهای آمریکایی که در خارج از مرزهای این کشور برای استفاده از عوامل تولید ارزانتر فعالیت دارند، مجبور میشوند کمپانیهای خود را به داخل این کشور انتقال دهند.
همچنین ترامپ مخالف قرارداد تجاری ترانسپاسیفیک است. احتمال اینکه او این قرارداد تجاری را که میان ۱۲ کشور منقعد شده، لغو کند زیاد است. این قرارداد به منظور افزایش روابط اقتصادی میان کشورها از طریق کاهش تعرفههای ایجاد شد، اما منتقدان عقیده دارند که این قرارداد موجب افزایش رقابت نیروی کار کشورها خواهد شد. او به احتمال زیاد برای بازنگری در قرارداد تجارت آزاد آمریکای شمالی، نفتا، با کشورهای کانادا و مکزیک نیز دوباره به مذاکره خواهد نشست. افزایش تعرفههای این کشور برای کالاهای وارداتی میتواند باعث بهبود قدرت رقابتی بنگاههای این کشور شود. با افزایش سود بنگاههای آمریکایی، آنها قادر خواهند بود نیروی کار بیشتری استخدام کنند و سطح دستمزدهای پرداختی خود را افزایش دهند. افزایش دستمزد کارگران موجب خواهد شد مخارج آنها نیز افزایش یابد که در نتیجه باعث بهحرکت درآمدن چرخهای اقتصاد این کشور خواهد شد. اما مقامات آمریکایی بارها از سیاستهای تجاری چین انتقاد کردند. به عقیده آنها در سالهای اخیر این سیاستهای باعث کاهش سهم آمریکا در تجارت جهانی و از رونق افتادن مشاغل آمریکایی شده است؛ بنابراین میتوان انتظار داشت که با افزایش تعرفههای تجاری، کمتر کالاهای کشورهایی که تراز مثبت تجاری با آمریکا دارند (مانند چین، انگلیس و سایر کشورهای اروپایی)، در بازارهای آمریکا وارد شوند.
تغییر ترکیب شرکای تجاری جهان
با انتخاب ترامپ، ترکیب شرکای تجاری جهان دستخوش تحولاتی خواهد شد.
1- کوبا: یخ روابط کوبا و آمریکا بعد از انجمادی ۵۰ ساله به تازگی در حال آب شدن بود که انتخابات آمریکا شوک تازهای به آن وارد کرد. دو کشور که طی دو سال اخیر در حال پیش بردن مذاکرات عادیسازی روابط بودند درهای خود را به روی یکدیگر گشودند. از سرگیری روابط عادی دو کشور موجب شده بود گردشگری کوبا رونق گیرد چون صدها مقام ارشد از شرکتهای آمریکایی به امید راهاندازی کسبوکاری تازه در کوبا به این کشور سفر کردند. دونالد ترامپ اما گفته است تنها در صورتی درهای روابط با کوبا را خواهد گشود که رائول کاسترو با آزادی بیشتر در این جزیره موافقت کند، شرطی که ناظران آن را بهعنوان مانعی برای روابط اقتصادی عادی دو کشور تلقی کردهاند. پیشبینیها نشان میدهند بسیاری از مدیران شرکتهایی که طی دو سال اخیر سفرهای زیادی به کوبا داشتهاند، برنامههای شرکت خود برای سرمایهگذاری در این بازار دست نخورده و بکر را با مانع میبینند و هوشیارانه در انتظار چراغ سبزی از جانب دولت ترامپ خواهند نشست.
2- مکزیک: از سوی دیگر با اعلام پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، پزو، واحد پول مکزیک سقوط شدیدی را در برابر دلار متحمل شد. سخنان ترامپ در مورد بازگرداندن شرکتهایی که کارخانههای تولید خود را به مکزیک برونسپاری کردهاند و اظهارات ملیگرایانه وی موجب شده بود تا مکزیکیهایی که بازار اشتغال خود را بهشدت به صنایع آمریکایی گرهخورده یافته بودند، برای پیروزی هیلاری کلینتون دعا کنند. ترامپ در اظهارات خود در رقابتهای انتخاباتی تهدید کرده بود که توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی را دوباره به مذاکره خواهد گذاشت و دیواری را در مرز جنوبی آمریکا خواهد کشید و مکزیک را مجبور به پرداخت هزینههایی خواهد کرد. گرچه بسیاری از آن سخنان کارکرد انتخاباتی و تبلیغاتی برای جذب آرای بیشتری در داخل آمریکا داشته است، اما بیشک نمیتوان انتظار داشت رئیسجمهوری جدید آمریکا رویکردی کاملا متفاوت را در روابط اقتصادی با مکزیک در پیش گیرد.
در کل، صاحبنظران بر این باورند که اقتصادهای مقصد سرمایهگذاری آمریکاییها هر چند بهصورت تدیجی و نه ناگهانی، شاهد خروج سرمایههای آمریکایی خواهند بود و این روند موجب خواهد شد که این اقتصادهای نوظهور بهدنبال سرمایهگذاران جدیدی باشند. به این ترتیب در درازمدت ترکیب شرکای تجاری و سرمایهگذاری مستقیم خارجی در بسیاری از مناطق جهان تحتتاثیر ریاستجمهوری ترامپ تغییر خواهد کرد.
3- چین: از سوی دیگر چینیهایی که زمانی آمریکا را بهعنوان مامنی امن برای سرمایههای خود میدیدند، حالا برای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف این کشور از هتلداری گرفته تا ادغام و خرید شرکتها و ارائه بالاترین قیمت برای خرید املاک و مستغلات، پیش از امضای قرارداد دوباره به میزان درستی کار خود میاندیشند. وضع موانع تجاری به اقتصادهایی همچون اقتصاد چین و کره جنوبی که هماکنون هم با کندی اقتصاد دست و پنجه نرم میکنند نیز، فشار مضاعفی را وارد خواهد ساخت. این در شرایطی است که صادرات چین در ۱۰ ماه نخست سال میلادی جاری نسبت به مدت مشابه سال ۲۰۱۵ تا ۷/ ۷ درصد افت کرد و رشد اقتصادی ۷/ ۶ درصدی این کشور در فصل اخیر پایینترین سطح رشد فصلی از بحران سال ۲۰۰۸ تا کنون بوده است.
4- کره جنوبی: کره جنوبی اما به یک مزیت نسبی دست خواهد یافت و آن اینکه راحتتر خواهد توانست از طریق شرکتهای فناوری خود، کارگران خارجی مستعد را از سیلیکون ولی آمریکا به سمت خود بکشاند. چون این احتمال وجود دارد که ترامپ صدور ویزا برای این افراد را دشوارتر کند و به این ترتیب کره جنوبی خواهد توانست از این استعدادها در جهت منافع خود بیش از پیش بهره گیرد.
5- آلمان: در آلمان ۵/ ۱ میلیون شغل به صادرات این کشور به آمریکا، بزرگترین شریک تجاری آلمان، بستگی دارد و اگر ترامپ محدودیتهایی را که در تبلیغات انتخاباتی خود مطرح کرد به اجرا گذارد، برای آلمان یک بحران اشتغال ایجاد خواهد شد.
مهاجرت
میتوان از صحبت ترامپ مبنیبر ساخت دیواری حائل میان آمریکا و مکزیک برای ممانعت از ورود مهاجران، سیاستهای مهاجرتی او را ارزیابی کرد، اگرچه او اندکی از مواضع خود که در سخنرانیهای یک سال گذشته داشته مبنیبر اخراج مهاجران بدون مدرک عدول کرده است، اما به عقیده کارشناسان با وضع محدودیتهایی پیرامون مهاجرت به آمریکا، بازار نیروی کار این کشور دچار کمبود خواهد شد، کمبودی که میتواند به اقتصاد این ابرقدرت اقتصادی لطمه بزند. به احتمال زیاد دونالد ترامپ در اولین اقدام خود همه مهاجران غیرقانونی که مجرم هستند را از خاک آمریکا بیرون خواهد کرد. پیشبینیها حاکی از آن است که تعداد این افراد حدود ۱۶۸هزار نفر است که مشخص میشود آمار دو میلیون نفری که ترامپ در ستادهای تبلیغاتیاش اعلام کرد، نوعی شعار تبلیغاتی بوده است. اما انتخاب ترامپ بهعنوان ریاستجمهوری میتواند خبر بدی برای افرادی که قصد مهاجرت به این کشور را داشتهاند، باشد. براساس آمارهای سال ۲۰۱۴، حدود ۴۲ میلیون نفر از جمعیت ۳۱۸ میلیونی این کشور را (حدود ۳/ ۱۳ درصد) مهاجران تشکیل دادهاند. همچنین در سال ۲۰۱۴ تعداد مهاجران به این کشور حدود ۳/ ۱ میلیون نفر بوده است. مبدأ اصلی این مهاجرتها بهترتیب کشورهای هند، چین، مکزیک و کانادا بودهاند.
سیاستهای مالی
ترامپ در ستادهای انتخاباتی خود اعلام کرد که نرخ رشد اقتصادی این کشور را به ۳ تا ۴ درصد خواهد رساند. این درحالی است که میانگین نرخ رشد اقتصادی این کشور در سالهای بعد از بحران حدود ۱/ ۲ درصد بوده است. یکی از راهکارهای ترامپ برای دستیابی به این نرخ رشد افزایش نرخ بهرهوری تا ۶/ ۲ درصد است، هدفی که در ۱۰ سال اخیر اتفاق نیفتاده است، اما در کنار نقدهایی که برای دستیابی به این نرخ رشد اقتصادی وجود دارد، شاید برنامههای مالیاتی و تعرفهای که رئیسجمهوری آمریکا دارد، به او در دستیابی به این نرخ رشد کمک کند. بر این اساس کاهش نرخ مالیات میتواند با تشویق فعالیتهای اقتصادی محرکی برای رشد اقتصادی این کشور باشد. همچنین با توجه به آنچه که در بخش تجارت خارجی مطرح شد، سیاستهای افزایش تعرفهای ترامپ میتواند بنگاههای این کشور را رقابتیتر کند که در نتیجه به افزایش اشتغال این بنگاه منجر خواهد شد. همچنین صاحبنظران پیشبینی میکنند با پیروزی دونالد ترامپ صنایعی همچون نفت و زغالسنگ بهطور مستقیم و صنایعی همچون داروسازی بهطور غیرمستقیم نفع خواهند برد. این گمانهزنی بر این پایه استوار است که هیلاری کلینتون تهدید کرده بود که نظامهای کنترل قیمت را در این حوزهها وضع خواهد کرد.دونالد ترامپ برنامه دارد تا نرخهای مالیات را بهخصوص برای قشر متوسط جامعه کاهش دهد. به عقیده برخی کارشناسان سیاستهای مالیاتی وی مشوقی خواهد شد برای کسبوکار، پسانداز و سرمایهگذاری در این کشور. کاهش نرخ مالیات (بهخصوص برای طبقه متوسط) طی یک دهه هزینهای بین ۴/ ۴ و ۶ تریلیون دلار برای اقتصاد آمریکا خواهد داشت. همچنین با توجه به وضعیت اعتبارات و کسریهای بودجه به نظر این کاهش مالیات به نفع ثروتمندان تمام خواهد شد و قشر متوسط در آینده پرداختهای بیشتری خواهند داشت. از طرفی برخی کارشناسان عقیده دارند کسری ناشی از کاهش مالیاتها، توسط برخی تغییرات اقتصادی ترامپ جبران خواهد شد. براساس گزارش اداره مالیات آمریکا، کسریای که در اثر کاهش مالیاتها ایجاد خواهد شد حدود ۶/ ۲ تریلیون دلار خواهد بود. در این راستا اصلاحاتی که ترامپ قرار است در بخشهایی همچون تجارت، مقررات کسبوکار و انرژی اعمال کند به ترتیب درآمد ۷/ ۱، ۵/ ۰ و ۱۵/ ۰ تریلیون دلاری برای این کشور فراهم خواهد کرد که مجموع این درآمدها حدود ۴/ ۲ تریلیون دلار خواهد بود و کسری ناشی از کاهش مالیات را جبران خواهد کرد. در واقع میتوان گفت که برنامههای اقتصادی دونالد ترامپ سربهسر خواهد بود.
سیاستهای پولی ترامپ
ترامپ رابطه چندان خوبی با فدرالرزرو آمریکا ندارد و همواره از جانت یلن، رئیس این نهاد مالی، انتقاد کرده است. او در سخنرانیهای خود فدرالرزرو را متهم کرده است که از استقلال برخوردار نیست و خطاب به یلن گفته است: «یلن باید از خود شرمنده باشد». اکنون پیروزی ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا موجب تغییر سیاستهای فدرالرزرو خواهد شد. پیش از انتخاب ترامپ، پیشبینیها حاکی از آن بود که فدرالرزرو در نشست آتی خود در اواسط دسامبر، نرخ بهره را افزایش خواهد. افزایش نرخ بهره از طرف فدرالرزرو نشاندهنده قدرت اقتصادی آمریکاست. اما نااطمینانیهای ناشی از انتخاب ترامپ، فدرالرزرو را وادار خواهد کرد برای افزایش نرخ بهره صبر کند. ترامپ اعلام کرده است با اتمام دوره ریاست یلن بر فدرالرزرو در اوایل سال ۲۰۱۸، او را در این سمت ابقا نخواهد کرد و فردی را از حزب جمهوریخواه به ریاست فدرالرزرو منصوب خواهد کرد. با توجه به این مساله که ترامپ به دلیل پایین نگه داشتن نرخ بهره یلن را مورد انتقاد قرار داده است، انتظار میرود گزینه مورد نظر او برای ریاست فدرالرزرو نرخ بهره را بهشدت افزایش دهد. از سوی دیگر، نووتنی، یکی از اعضای شورای حاکمیت بانک مرکزی اروپا، میگوید هنوز زود است که پیشبینی کنیم فدرالرزرو آمریکا نرخ بهره را در ماه دسامبر افزایش خواهد داد یا خیر. او میگوید: «افزایش نرخ بهره به این مساله بستگی خواهد داشت که کل اقتصاد آمریکا به انتخاب ترامپ چه واکنشی نشان میدهد.» پیتر پرات، اقتصاددان ارشد بانک مرکزی اروپا نیز میگوید: «اکنون برای واکنش نشان دادن به پیروزی ترامپ خیلی زود است و فکر میکنم کل سیاستهای پولی تغییر نخواهد کرد.»
اشتغال
ترامپ ادعا کرده است که طی دو دوره ریاستجمهوری، ۲۵ میلیون شغل ایجاد خواهد که به عقیده کارشناسان این امر غیرممکن است. به عقیده کارشناسان، آمریکا به این اندازه نیروی کار ندارد و اگر بخواهد به این نرخ از اشتغال برسد باید مهاجرت به این کشور بهشدت افزایش یابد که با سیاستهای ترامپ در حوزه مهاجرت منافات دارد. براساس اعلام نشریه والاستریتژورنال حداکثر تعداد مشاغلی که نیاز است در آمریکا ایجاد شود تا نرخ بیکاری در سطح پایینی نگه داشته شود، ۲۲۰ هزار شغل در ماه است که برای دوره ۸ ساله این تعداد حدود ۲۲ میلیون شغل خواهد بود که هنوز با رقم ادعایی ترامپ یعنی ۲۵ میلیون شغل فاصله زیادی دارد. البته او بهدنبال این است تا بر بنگاههایی که خارج از مرزهای آمریکا تولید و محصولات خود را به آمریکا صادر میکنند، مالیاتهایی وضع کند. در واقع ترامپ میخواهد اشتغال را از بیرون به داخل این کشور بکشاند. این میتواند تا حدودی موجب اشتغالزایی شود، اما رقم دقیق آن به عوامل بسیار دیگری بستگی دارد که زمان نشان خواهد داد.
انرژی
دونالد ترامپ یکی از حامیان اصلی صنعت زغالسنگ است. از طرفی او سایر انرژیهای مرسوم که در صنایع مورد استفاده قرار میگیرد را زیاد مورد توجه قرار نداده است، بنابراین میتوان انتظار داشت که دو بخش نفت و زغالسنگ دو برنده مهم انتخابات ریاستجمهوری آمریکا باشند. کوین کرامر، مشاور ارشد بخش انرژی دونالد ترامپ گفته که به احتمال زیاد ترامپ در قوانین محدودکننده بخش انرژی در طول دوران ریاستجمهوری خود تجدیدنظر خواهد کرد، تا شرایط بهتری برای فعالیت این بخشها فراهم شود. اما در واقعیت بخش انرژی آمریکا تحتتاثیر دو عامل وابسته به هم است: قیمت و تکنولوژی. اگر که قیمتهای جهانی (بهخصوص قیمت نفت و بنزین) در سطح پایین باقی بمانند، با توجه به اینکه هزینههای تولید کاهش مییابند، تولید آمریکا به رشد خود ادامه خواهد داد. در اقتصادهایی همچون اقتصاد آمریکا که مبنای آنها بازار است و همچنین بخشهایی که پیامدهای آن تحتتاثیر علم اقتصاد و سایر علوم است، سیاست در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
وضعیت آبوهوایی
اوباما در مدت هشت سال ریاستجمهوری خود از قوانین متعددی برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای استفاده کرد. او همچنین تلاشهای زیادی کرد تا کشور چین را در محدود کردن انتشار این گازها همراه کند. اما دونالد ترامپ عقیده دارد که تغییرات آبوهوایی و روند گرم شدن زمین، سیاست ساختگی کشورهایی همچون چین برای تعطیل کردن کسبوکارهای آمریکایی است، بنابراین باید انتظار داشته باشیم که ترامپ در دوران ریاستجمهوری خود قوانین محیطزیستیای که باعث محدود شدن کسبوکارهای اقتصادی این کشور شدهاند را لغو کند که این موضوع نمیتواند خبر خوبی برای فعالان محیط زیست باشد. یکی دیگر از سیاستهایی که برخی آمریکاییها نگران آن هستند، احتمال لغو برخی بودجههای انرژیهای پاک همچون تحقیق و توسعه در انرژیهای بادی، خورشیدی، هستهای و خودروهای الکتریکی توسط رئیسجمهوری جدید این کشور است.
ارسال نظر