رحمان قهرمانپور، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه پاسخ میدهد
سیاستهای خاورمیانهای ترامپ چگونه خواهد بود؟
سعیده سادات فهری: رحمان قهرمانپور، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه در گفتوگو با روزنامه «دنیای اقتصاد» به ارزیابی پیروزی دونالد ترامپ جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ ایالاتمتحده آمریکا و تاثیر آن بر مسائل خاورمیانه و ایران پرداخت و گفت: ترامپ وقتی در کاخ سفید مستقر میشود، قاعدتا با یک شطرنج پیچیده در خاورمیانه مواجه خواهد شد و آن صحبتهایی که در زمان تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوریاش گفته تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را شامل خواهد شد.
به گفته این کارشناس چون ترامپ بسیار روی داعش تاکید کرده، قاعدتا اولویت را به این مساله اختصاص خواهد داد.
سعیده سادات فهری: رحمان قهرمانپور، پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه در گفتوگو با روزنامه «دنیای اقتصاد» به ارزیابی پیروزی دونالد ترامپ جمهوریخواه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ ایالاتمتحده آمریکا و تاثیر آن بر مسائل خاورمیانه و ایران پرداخت و گفت: ترامپ وقتی در کاخ سفید مستقر میشود، قاعدتا با یک شطرنج پیچیده در خاورمیانه مواجه خواهد شد و آن صحبتهایی که در زمان تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوریاش گفته تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را شامل خواهد شد.
به گفته این کارشناس چون ترامپ بسیار روی داعش تاکید کرده، قاعدتا اولویت را به این مساله اختصاص خواهد داد. قهرمانپور همچنین درخصوص تاثیر انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا در روابط با ایران، به چند دیدگاه اشاره میکند و میگوید نخست، دیدگاه سنتی که معتقد است وقتی جمهوریخواهان در آمریکا روی کار میآیند تمایل بیشتری به معامله با ایران دارند. از منظر این دیدگاه، نگاه مثبت دونالد ترامپ به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه در شرایطی که روابط تهران-مسکو نیز مطلوب است به نفع ایران تلقی میشود. پژوهشگر ارشد مسائل خاورمیانه دیدگاه مخالفی را که خود نیز حامی آن است مطرح و تاکید میکند براساس این دیدگاه، پیشبینی ناپذیری ترامپ، کار را برای ایران بسیار دشوار خواهد کرد. به عقیده این گروه، چون ترامپ در سیاست خارجی تخصصی ندارد ممکن است دست به یکسری اقدامات پیشبینی نشده بزند. در ادامه، گفتوگوی ما با این پژوهشگر را میخوانید:
اکنون که دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری جدید آمریکا انتخاب شده است، او چقدر میتواند در سیاستهای کلی واشنگتن نسبت به خاورمیانه تغییر و تحول ایجاد کند؟ به بیان دیگر مسائلی چون بحرانهای خاورمیانه تا چه حد به سیاستهای کلان آمریکا مربوط است و تاچه حد به فرد بستگی دارد؟
سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه بهصورت کلی هم تابع ساختارهاست و هم تابع افراد؛ اما در کل در نظام سیاسی آمریکا نقش افراد به نسبت ساختار کمتر است؛ یعنی میتوان نتیجه گرفت که ما شاهد یک تحول بنیادین در سیاست خارجی ایالاتمتحده آمریکا نسبت به خاورمیانه نخواهیم بود. تغییر بنیادین بدین معناست که آمریکا به یکباره از حمایت متحدان محافظه کار عرب خود به اضافه رژیم اسرائیل دست بردارد و به سمت ایران و سوریه شیفت کند. چنین چیزی در روابط آمریکا با خاورمیانه مشاهده نمیشود و حتی اگر ترامپ هم روی کار بیاید، محافل سیاسی آمریکا این اجازه را نمیدهند. چون ساختار نظارت و موازنه در آمریکا حاکم است و اگر رئیسجمهوری هم بخواهد یک تغییر بنیادین ایجاد کند، کنگره به علاوه نهادهای دیگری وجود دارند که جلوی او را خواهند گرفت. اما بهصورت سنتی وقتی سیاست خارجی آمریکا را نسبت به خاورمیانه تحلیل کنیم، گفته میشود که این سیاست خارجی تابع نفت و امنیت اسرائیل است. در سالهای اخیر سیاست آمریکا به تبع تحولات جهان عرب و مساله هستهای ایران شاهد تحولات مهمی بوده است و به نظر میرسد که دیگر نمیتوان با رویکرد سنتی یعنی تامین امنیت اسرائیل و امنیت نفت، سیاست خارجی آمریکا را در خاورمیانه تعریف کرد زیرا پویشهای امنیتی در خاورمیانه امروز پیچیدهتر شده است. بهعنوان مثال وقتی به ظهور داعش نگاه بیندازیم، این مساله پدیدهای است که اصلا در این قالب نمیگنجد، بنابراین غیراز تحلیل سنتی باید ببینیم که در شرایط جدید سیاست خارجی آمریکا تابع چه متغیرهایی خواهد بود.
چه متغیرهایی را میتوان در پیچیدهتر شدن وضعیت خاورمیانه دخیل دانست؟
علاوه بر امنیت اسرائیل و امنیت نفت، در حالحاضر متغیرهای جدیدی مانند رادیکالیزم موجود در منطقه، آمریکاستیزی، قدرتمندتر شدن ایران و مشکلات عربستان با یمن و مساله سوریه بهوجود آمدهاند، بنابراین ترامپ وقتی در کاخ سفید مستقر میشود قاعدتا با یک شطرنج پیچیده در خاورمیانه مواجه خواهد شد و آن صحبتهایی که در زمان تبلیغات انتخاباتی ریاستجمهوریاش گفته تنها ۱۰ تا ۲۰ درصد سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را شامل خواهد شد. البته چون ایشان روی داعش تاکید کرده، قاعدتا اولویت را به این مساله اختصاص خواهد داد که این به نفع برخی کشورها و به ضرر برخی دیگر خواهد بود. اما این نگاه که دست ترامپ باز باشد و هر کاری که میخواهد در خاورمیانه انجام دهد، بعید به نظر میرسد. زیرا مساله داعش با مسائل منطقه چون سوریه، عربستان، ترکیه و رقابتهای منطقهای گره خورده است، بنابراین اگر در ابتدا تصور شود چون ترامپ، فرد اهل معاملهای است کارش راحت است، این تحلیل صحیح نیست. این صحیح است که کاندیدای جمهوریخواهان بنابه دلایلی پیروز شده است اما ادامه این راه بهخصوص در خاورمیانه برای او آسان و هموار نخواهد بود.
ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید تاچه حد میتواند بر معادلات میان واشنگتن و تهران و بحث برجام تاثیرگذار باشد؟
درخصوص تاثیر انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا در روابط با ایران، چند دیدگاه وجود دارد؛ نخست، دیدگاه سنتی که معتقد است وقتی جمهوریخواهان در آمریکا روی کار میآیند تمایل به معامله بیشتری با ایران دارند. ترامپ نیز شخصی بیزینسمن، تاجر و اهل معامله است و قاعدتا به سمت معامله با ایران حرکت خواهد کرد. همچنین چون تخصصی در سیاست خارجی ندارد امور را به دست افراد جمهوریخواه خواهد سپرد و آنها نیز در خاورمیانه معاملهای انجام خواهند داد. کسانی که حامی این دیدگاه هستند بر این نکاتی که اشاره شد، تاکید دارند و معتقدند که آمدن ترامپ میتواند به نفع ایران باشد، زیرا دونالد ترامپ به نوعی نسبت به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه علاقهمندی نشان داده و این در حالی است که روابط روسیه با ایران در حالحاضر مطلوب است. با این دیدگاه روی کار آمدن ترامپ را برای ایران مثبت میدانند. اما دیدگاه مخالفی نیز وجود دارد که من نیز بیشتر حامی این دیدگاه هستم؛ براساس این دیدگاه، پیشبینی ناپذیری ترامپ، کار را برای ایران بسیار دشوار خواهد کرد. به عقیده این گروه، چون ترامپ در سیاست خارجی تخصصی ندارد ممکن است دست به یکسری اقدامات پیشبینی نشده بزند. استدلال دیگر کسانی که آمدن ترامپ را برای ایران خوب نمیدانند این است که جمهوریخواهی سنتی یا سیاست سنتی جمهوریخواهان در خاورمیانه نیز دچار تحول شده است؛ یعنی از زمانی که جرج بوش روی کار آمد، ما با یک طیف نومحافظهکار جمهوریخواه مواجه هستیم ولی اکنون یک طیف پوپولیست از جمهوریخواهان ظهور کردهاند. باید توجه داشت که ترامپ خیلی تعلقات حزبی آنچنانی به جمهوریخواهان ندارد بنابراین این موج پوپولیستی جدید آنچنان که به نظر میرسد خیلی هم محافظهگرا نیست؛ یعنی اتفاقا اقدامات ایران را یکی از دلایل تضعیف موقعیت آمریکا در خاورمیانه یا به قول خودشان تضعیف بزرگی آمریکا میدانند. بنابراین ممکن است این طیف به این نتیجه برسند که ایران یک مانع بزرگ در برابر افزایش قدرت و اعتبار آمریکا در منطقه است، بنابراین باید در برابر ایران بایستند. کما اینکه در مساله برجام، ترامپ تقریبا این تفکر را ارائه و از آن حمایت کرده بود. با این تفاسیر این دیدگاه مخالفان نیز قابل تامل است و خیلی خوشبینانه نباید به این سمت حرکت کرد که آمدن ترامپ به نفع ایران خواهد بود.
در نهایت اینکه چه مسائلی ممکن است در شکلگیری سیاستهای ترامپ در قبال ایران و خاورمیانه تاثیرگذار باشد؟
امروز مسائل منطقهای بسیاری بهوجود آمده که نسبت به سالهای پیشین خیلی پیچیدهتر شده است، بنابراین برای ارزیابی سیاست خارجی رئیسجمهوری جدید آمریکا باید منتظر باشیم و ببینیم که وزیر خارجه و وزیر دفاع منتخب ترامپ چه کسانی خواهند بود. در نتیجه اکنون خیلی زود است که بخواهیم در مورد سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه گمانهزنی کنیم بلکه باید منتظر اعلام ترکیب تیم جدید در آمریکا و سیاستها و رویکردهای آنها باشیم.
ارسال نظر