برجام؛ رابطه ایران و آمریکا
سیدحسین موسویان/ عضو پیشین مذاکرهکننده هستهای
بعد از توافق هستهای در جولای ۲۰۱۵، برخی معتقدند در روابط ایران و آمریکا بهبود حاصل شده و برخی معتقدند عقبگرد داشتهایم. بنابراین مهم است که بدانیم آیا برجام میتواند موجب یک روابط جدید بعد از ۳۶ سال خصومت بین دو کشور باشد؟ این یک واقعیت است که اوباما اولین رئیسجمهوری آمریکا بود که با معرفی سیاست تعامل با ایران، برای گفتوگوی مستقیم بدون پیششرط در مورد همه مسائل اعلام آمادگی کرد.
بعد از توافق هستهای در جولای ۲۰۱۵، برخی معتقدند در روابط ایران و آمریکا بهبود حاصل شده و برخی معتقدند عقبگرد داشتهایم.
سیدحسین موسویان/ عضو پیشین مذاکرهکننده هستهای
بعد از توافق هستهای در جولای ۲۰۱۵، برخی معتقدند در روابط ایران و آمریکا بهبود حاصل شده و برخی معتقدند عقبگرد داشتهایم. بنابراین مهم است که بدانیم آیا برجام میتواند موجب یک روابط جدید بعد از ۳۶ سال خصومت بین دو کشور باشد؟ این یک واقعیت است که اوباما اولین رئیسجمهوری آمریکا بود که با معرفی سیاست تعامل با ایران، برای گفتوگوی مستقیم بدون پیششرط در مورد همه مسائل اعلام آمادگی کرد.
بعد از توافق هستهای در جولای ۲۰۱۵، برخی معتقدند در روابط ایران و آمریکا بهبود حاصل شده و برخی معتقدند عقبگرد داشتهایم. بنابراین مهم است که بدانیم آیا برجام میتواند موجب یک روابط جدید بعد از ۳۶ سال خصومت بین دو کشور باشد. این یک واقعیت است که اوباما اولین رئیسجمهور آمریکا بود که با معرفی سیاست تعامل با ایران، برای گفتوگوی مستقیم بدون پیششرط در مورد همه مسائل اعلام آمادگی کرد. این هم یک حقیقت است که توافق هستهای زمانی به دست آمد که آمریکا وارد مذاکره مستقیم جدی با ایران شد. اما روشن نیست که بعد از اوباما، آمریکا چه سیاستی را در پیش خواهد گرفت. ضمن اینکه مذاکرات ایران و آمریکا هم تنها در مورد موضوع هستهای بود و نه راجع به کل مسائل بین ایران و آمریکا. ایران و آمریکا اختلافات اساسی و مهمی به شرح زیر دارند که حتی با وجود برجام مانع یک تعامل جدی بین دو کشور خواهند بود:
۱-لابی ضدایران در واشنگتن: این پنهان نیست که علاوه بر مخالفت خیلی از سیاستمداران تندرو آمریکایی، یک لابی قدرتمند صهیونیستی و سعودی با هرگونه پیشرفت در روابط آمریکا با ایران مخالفت میکند که نمونه آن را در مخالفتهای این لابی برای ممانعت از توافق هستهای دیدیم. معلوم نیست واشنگتن بتواند در مقابل دخالتهای خارجی در روابط با ایران چقدر مقاومت کند.
۲-اختلافات منطقهای آمریکا و ایران: اول: ایران میگوید آمریکا تحت شعار دموکراسی از دیکتاتوریهای فاسد در منطقه حمایت کرده است و این یک حقیقت است. دوم: ایران معتقد است که حمایت بیقید و شرط آمریکا از اسرائیل موجب نقض فاحش حقوق فلسطینیهای مظلوم شده و این واقعیت هم برای دنیا روشن شده است. سوم: استاندارد دوگانه آمریکا در مورد حقوق بشر مورد اعتراض تهران است؛ جایی که از عربستان با حقوق بشر صفر که پارلمان و انتخابات ندارد و حتی زنها اجازه رانندگی ندارند، حمایت میکند و ایران که در ۳۶سال بعد از انقلاب ۳۸ انتخابات داشته و رهبر و رئیسجمهور و مجلس آن را که منتخب هستند محکوم میکند. چهارم: ایران با استانداردهای دوگانه آمریکا در مورد سلاحهای کشتارجمعی مخالف است. آمریکا در این مورد ایران را محکوم میکند در حالی که تهران عضو معاهده هستهای و تمام معاهدات کشتارجمعی است و متقابلا با اسرائیل و هند و پاکستان روابط استراتژیک برقرار میکند حال آنکه آنها معاهده هستهای ان.پی.تی را نپذیرفته و بمب هستهای هم ساختهاند.
۳-حمایت آمریکا از تروریسم: آمریکا ایران را بهعنوان تروریسم دولتی متهم میکند. این در حالی است که آمریکا و اروپا و جامعه جهانی پذیرفته که امروز تهدید اصلی صلح و امنیت جهانی، تروریسم تکفیری وهابی است که پاتوق آن عربستان است. من واقعا شوکه شدهام وقتی که میبینم رئیسجمهور فعلی یعنی اوباما و کاندیداهای ریاست جمهوری بعدی یعنی ترامپ و کلینتون رسما به این واقعیت اعتراف میکنند، اما نه تنها آمریکا اقدامی علیه بانیان تروریسم واقعی نمیکند بلکه طبق گزارش اخیر رویترز بسته تسلیحاتی ۱۱۷ میلیارد دلاری تقدیم سعودی شده است. این در حالی است که بودجه نظامی ایران با ۸۰ میلیون جمعیت، ۱۲ میلیارد دلار و عربستان با ۲۰ میلیون جمعیت ۹۰ میلیارد دلار یعنی حتی بیشتر از روسیه است.
۴-سیاست آمریکا در مورد تغییر نظام در ایران: بعد از انقلاب اسلامی ۵۷ در ایران همه دولتهای آمریکا اعم از دموکرات و جمهوریخواه سیاست تغییر رژیم ایران را دنبال کردند و ما نمیدانیم که بعد از انتخابات چه سیاستی دنبال خواهد شد. هرچند معتقدم اوباما در دوره دوم ریاست جمهوری خود بهدنبال سیاست تغییر رژیم در ایران نبود، اما به هرحال جوهره اصلی سیاست آمریکا تغییر نظام جمهوری اسلامی بوده است.
۵-سیاست تحریم آمریکا علیه ایران:آمریکا بعد از انقلاب اسلامی بدون وقفه دنبال تحریمهای یکجانبه و چندجانبه علیه ایران بوده و این استراتژی را ادامه میدهد.
۶-سیاست آمریکا مبتنی بر انزوای ایران : آمریکا مستمرا به دنبال انزوای منطقه و بینالمللی ایران بوده و با حقوق و منافع مشروع ایران در منطقه مقابله کرده است.
۷-استفاده آمریکا از زبان تهدید و تحقیر: سیاستمداران آمریکا عموما با زبان تهدید و زور و تحقیر با ایرانی که یک ملت و کشوری با تمدن و تاریخ چند هزار ساله است، صحبت میکنند.
۸-بیاعتمادی متقابل: روابط ایران و آمریکا مملو از بیاعتمادی، محاسبات غلط و برداشتهای نادرست است. آمریکاییها دلایل خود را برای بیاعتمادی دارند، اما ایرانیها هم به خاطر کودتای آمریکا علیه مصدق، حمایت از دیکتاتوری شاه، حمایت از تجاوز صدام به خاک ایران، حمایت از بهکارگیری سلاحهای شیمیایی علیه ایران از سوی صدام و سیاست مستمر زور و فشار، به آمریکا اعتماد ندارند.
۹- کوتاهی در زمینه برجام: بعد از ۳۶ سال و برای اولین بار ایران و آمریکا در سطح وزرای خارجه مذاکره و در مورد بحران هستهای توافق کردند. مقام معظم رهبری ایران رسما اعلام کردند که برجام یک معیار برای همکاری دو کشور در مورد سایر مسائل خواهد بود. بعد از برجام کنگره آمریکا لوایح متعدد ضد ایرانی را تعقیب کرده تا به برجام ضربه بزند. دادگاه آمریکا دو میلیارد دلار پول ایران را بلوکه کرد و حتی اوباما هم لایحه لغو ویزا برای اتباع برخی از کشورها را که به ایران سفر میکنند امضا کرد. اینها نشانههایی کافی است که آمریکا بعد از برجام هم به روند بیاعتمادی دامن میزند.
5 شرط برای عبور از تشنج در روابط
به هرحال ایران و آمریکا خصمانهترین روابط تاریخ دیپلماسی معاصر را تجربه کردهاند. اگر آمریکا بخواهد برای تغییر در روابط شانسی داشته باشد باید چند مورد را کاملا رعایت کند: اول: برجام را بهطور کامل و دقیق اجرا کند، دوم: آمریکا حرف خود را با عملش درمورد حقوق بشر و دموکراسی یکی کند و استانداردهای دوگانه را کنار بگذارد. سوم: با زبان احترام با ایرانیها صحبت کند و به اصول بینالمللی احترام متقابل گذاشته و بر مبنای عدم مداخله عمل کنند. چهارم: در موارد منافع مشترک مثل قاچاق مواد مخدر و تروریسم تکفیری با ایران همکاری کنند.پنجم: تامین امنیت منطقه خلیجفارس را به کشورهای منطقه واگذار کنند. با ایجاد یک سیستم همکاری منطقهای بین ایران و همسایگان عربش میتوان این مهم را تحقق بخشید. در نیمه دهه ۹۰ وقتی که من با امیر عبدالله ولیعهد سعودی در یک مذاکرات محرمانه در مورد بهبود روابط دوجانبه توافق کردیم؛ به ایشان گفتم در مورد همکاری مشترک منطقهای هم توافق کنیم. امیر عبدالله به من گفت آمریکا به ما اجازه نمیدهد. اما امروزه با اوضاع بههم ریخته منطقه، آمریکا باید بپذیرد که مسوولیت امنیت منطقه خلیجفارس را باید خود کشورهای حاشیه خلیجفارس برعهده داشته باشند.
ارسال نظر