سعدی و حقوقهای نامتعارف!
سیدمحمدتقی سیدصدر
عضو هیات دانشکده علمی اقتصاد دانشگاه چمران اهواز
بیتکلف اگر سعدی در مقام مشاور و نظریهپرداز حکومت قرار داشت، چه اصول و سیاستهایی توصیه میکرد؟ و آیا جامعه ما با خسران فراوانی از فروش بدون برگشت بهای نفت، پرمدعایی مدیران ارشد، شکاف فزاینده فقر و ثروت، بیکاری بخش کثیری از نیروی کار بهویژه جوانان و بالاخره فساد رونده روبهرو بود؟بیهیچ توضیح و تفسیری به خود سعدی مراجعه میکنیم و از آموزههای حکیمانه او مدد میگیریم که یقینا صاحبنظران سعدیشناس میتوانند آن را غنای بیشتر ببخشند.
سیدمحمدتقی سیدصدر
عضو هیات دانشکده علمی اقتصاد دانشگاه چمران اهواز
بیتکلف اگر سعدی در مقام مشاور و نظریهپرداز حکومت قرار داشت، چه اصول و سیاستهایی توصیه میکرد؟ و آیا جامعه ما با خسران فراوانی از فروش بدون برگشت بهای نفت، پرمدعایی مدیران ارشد، شکاف فزاینده فقر و ثروت، بیکاری بخش کثیری از نیروی کار بهویژه جوانان و بالاخره فساد رونده روبهرو بود؟بیهیچ توضیح و تفسیری به خود سعدی مراجعه میکنیم و از آموزههای حکیمانه او مدد میگیریم که یقینا صاحبنظران سعدیشناس میتوانند آن را غنای بیشتر ببخشند.
الف: تخصص
اصل اول
ندهد هوشمند روشن رای
به فرومایه کارهای خطیر
بوریا باف گرچه بافنده است
نبرندش به کارگاه حریر
ب: تجربه
اصل دوم
نه هرکه موی شکافد به تیر جوشن خای
به روز حمله جنگاوران بدارد پای
به کارهای گران مرد کاردیده فرست
که شیر شرزه در آرد به زیر خم کمند
ج: منش و خصوصیات اخلاقی
اصل سوم
خداترس را بر رعیت گمار
که معمار ملک است پرهیزکار
بداندیش تست آن و خونخوار خلق
که نفع تو جوید در آزار خلق
ریاست به دست کسانی خطاست
که از دستشان دستها بر خداست
د: تعهد به جامعه و مردم
اصل چهارم
وفاداری کن و نعمتشناسی
که بد فرجامی آرد ناسپاسی
جزای مردمی جز مردمی نیست
هر آنکو حق نداند مردمی نیست
هـ : اعمال نظارت
اصل پنجم
چو مشرف دو دست از امانت بداشت
بباید برو ناظری برگماشت
ور او نیز در ساخت با خاطرش
ز مشرف عمل بر کن و ناظرش
خدا ترس باید امانتگزار
امین کز تو ترسد امینش مدار
امین باید از داور اندیشناک
نه از رفع دیوان و زجر و هلاک
و: شهامت در عمل
اصل ششم
تو پاک باش و مدار ای برادر از کس باک
زنند جامه ناپاک گازران بر سنگ
بالاخره اگر این اصول بنیانی در نصب کارگزاران و مدیران حکومتی رعایت نشود، نهتنها رستگاری حاصل نمیشود، بلکه جز ویرانی نتیجهای رقم نخواهد خورد.
مکن تا توانی دل خلق ریش
وگر میکُنی میکَنی بیخ خویش
دگر کشور آباد بیند به خواب
که دارد دل اهل کشور خراب
ارسال نظر