از منازعه تا مصالحه

 یکی از اهداف اصلی این اتاق، حمایت از سیاست‌‌‌هایی است که به رشد اقتصادی و تجارت آزاد میان ایالات متحده و ژاپن کمک می‌کند. اتاق آمریکا و ژاپن، به‌‌‌طور فعال با دولت‌‌‌های هر دو کشور و دیگر نهادهای تجاری همکاری می‌کند تا موانع تجاری را کاهش دهد و فرصت‌‌‌های جدیدی برای سرمایه‌گذاری و همکاری‌های بین‌المللی ایجاد کند.

شراکت استراتژیک اقتصادی

روابط اقتصادی آمریکا و ژاپن یکی از مهم‌ترین و عمیق‌‌‌ترین همکاری‌‌‌های اقتصادی در جهان است که تاثیر چشمگیری بر اقتصاد بین‌الملل دارد. پس از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده نقش کلیدی در بازسازی اقتصادی ژاپن ایفا کرد. این کشور از طریق کمک‌‌‌های مالی و حمایت‌‌‌های تکنولوژیک، به تقویت زیرساخت‌‌‌های اقتصادی ژاپن و رشد صنایع آن کمک کرد. این همکاری‌‌‌ها به‌‌‌ویژه در دهه‌‌‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی، همزمان با رشد سریع اقتصادی ژاپن، به سطحی بی‌‌‌سابقه رسید. در این دوره، ژاپن به یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری آمریکا تبدیل شد و صادرات گسترده محصولات صنعتی ژاپنی به آمریکا آغاز شد. دهه‌‌‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ با چالش‌‌‌ها و تنش‌‌‌های تجاری همراه بود. رشد صنایع ژاپنی، به‌‌‌ویژه در حوزه‌‌‌های خودرو، الکترونیک و فناوری باعث ایجاد رقابت شدیدی با صنایع آمریکایی شد. این مساله به ایجاد تنش‌‌‌هایی در روابط اقتصادی دو کشور منجر شد. با این حال، از طریق مذاکرات و پیمان‌هایی نظیر توافق‌نامه‌‌‌های داوطلبانه محدودیت صادرات، تلاش شد این تنش‌‌‌ها مدیریت و تعادل در روابط تجاری حفظ شود.

در دهه‌‌‌های بعد، با گسترش جهانی‌‌‌شدن و توسعه فناوری‌‌‌های پیشرفته، همکاری‌‌‌های اقتصادی میان آمریکا و ژاپن وارد فاز جدیدی شد. سرمایه‌گذاری مستقیم شرکت‌های آمریکایی در ژاپن و همچنین حضور شرکت‌های ژاپنی در بازار آمریکا افزایش یافت. در زمینه‌‌‌های تحقیق و توسعه، این دو کشور به‌‌‌طور گسترده در حوزه‌‌‌های فناوری اطلاعات، انرژی‌‌‌های نوین و خودروهای الکتریکی و خودران همکاری کردند.

در سال‌های اخیر، روابط اقتصادی آمریکا و ژاپن با تمرکز بر تجارت آزاد و مقابله با چالش‌‌‌های جهانی مانند تغییرات اقلیمی، امنیت سایبری و بحران‌های اقتصادی بین‌المللی تقویت شده است. این دو کشور نقش فعالی در ایجاد چارچوب سازمان‌های بین‌المللی نظیر سازمان تجارت جهانی (WTO)  و گروه ۷ (G۷)  ایفا می‌کنند و تلاش دارند تا استانداردهای تجاری و اقتصادی جهانی را تنظیم و ارتقا دهند. ژاپن همچنان یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران خارجی در ایالات متحده است و بسیاری از شرکت‌های ژاپنی مانند تویوتا، سونی و پاناسونیک تاثیر قابل‌توجهی بر اقتصاد آمریکا دارند. در مقابل، شرکت‌های آمریکایی از جمله اپل، آمازون و مایکروسافت نیز حضوری گسترده در بازار ژاپن دارند و از همکاری‌‌‌های تجاری با شرکت‌های ژاپنی بهره می‌‌‌برند. در سال ۲۰۲۲ میلادی، حجم تجارت این دو کشور، بیش از ۲۳۴ میلیارد دلار گزارش شده که از این میزان بیش از ۱۵۴ میلیارد دلار کالا از ژاپن به آمریکا و بیش از ۸۰ میلیارد دلار از آمریکا به ژاپن صادر شده است. نزدیک به ۱۰‌درصد از کل واردات و ۱۸‌درصد از کل صادرات ژاپن در همکاری با آمریکا انجام گرفته و در طرف مقابل، نزدیک به ۴.۵‌درصد واردات و ۳.۸‌درصد صادرات آمریکا نیز حاصل فعالیت‌‌‌های بازرگانی با ژاپن بوده است.

از جنگ تا توسعه

اتاق بازرگانی آمریکا در ژاپن، در سال ۱۹۴۸ میلادی، توسط گروهی از کارآفرینان، مدیران اجرایی و دیپلمات‌‌‌های آمریکایی تاسیس شد. این افراد، شامل نمایندگان شرکت‌های بزرگ چندملیتی آمریکایی مانند جنرال موتورز، IBM و استاندارد اویل (اکسون‌‌‌موبیل کنونی) بودند که چارچوبی پایدار برای توسعه تجارت و سرمایه‌گذاری در ژاپن را دنبال می‌کردند. تاسیس ACCJ در دوره‌‌‌ای صورت گرفت که ژاپن پس از جنگ جهانی دوم در حال بازسازی اقتصادی و اجتماعی بوده و اقتصاد این کشور به شدت نیازمند مشارکت و همکاری‌‌‌های بین‌المللی، به‌‌‌ویژه از سوی آمریکا بود.

در دهه ۱۹۵۰، اتاق بر ایجاد زیرساخت‌‌‌های لازم برای حمایت از شرکت‌های آمریکایی در ژاپن تمرکز داشت. این اتاق به‌‌‌عنوان یک مرجع مشورتی، راهنمایی‌‌‌هایی به سرمایه‌گذاران آمریکایی ارائه و نقش کلیدی در ایجاد کانال‌‌‌های تجاری میان دو کشور ایفا کرد. حمایت دولت آمریکا و سفارت این کشور در ژاپن نیز به تثبیت موقعیت اتاق آمریکا و ژاپن کمک شایانی کرد.

با ورود ژاپن به دوره رشد سریع اقتصادی در دهه ۱۹۶۰، ACCJ به‌‌‌سرعت گسترش یافت و تعداد اعضای آن به‌‌‌طور چشمگیری افزایش پیدا کرد. این اتاق، نقش مهمی در تسهیل توافق‌نامه‌‌‌های تجاری و کاهش موانع گمرکی میان ژاپن و آمریکا ایفا کرد. اما در دهه ۱۹۷۰، با بروز بحران‌های اقتصادی جهانی مانند بحران نفت، این سازمان تلاش کرد تا روابط اقتصادی میان دو کشور را حفظ کند و از فرصت‌‌‌های جدید در صنایع نوظهور حمایت کند.

دهه ۱۹۸۰ با تنش‌‌‌های تجاری میان ژاپن و آمریکا، به‌‌‌ویژه در صنایع خودرو و الکترونیک همراه بود. اتاق در این دوران به‌‌‌عنوان یک واسطه میان دولت‌‌‌ها و شرکت‌ها عمل کرد و با برگزاری سمینارها و ارائه گزارش‌‌‌های تحلیلی، راه‌‌‌حل‌‌‌هایی برای کاهش این تنش‌‌‌ها ارائه داد. این نقش سازنده به تقویت روابط اقتصادی میان دو کشور کمک کرد. با پایان جنگ سرد و رشد جهانی‌‌‌شدن در دهه ۱۹۹۰ میلادی، ACCJ تمرکز خود را بر حمایت از سرمایه‌گذاری‌‌‌های بین‌المللی و تقویت همکاری‌‌‌های چندجانبه معطوف کرد. این اتاق در این دوره به یکی از پیشگامان تجارت آزاد تبدیل شد و از پروژه‌‌‌های نوآورانه در زمینه‌‌‌های مختلف حمایت کرد. پس از ورود به قرن بیست و یکم میلادی، اتاق آمریکا در ژاپن، توجه ویژه‌‌‌ای به صنایع فناوری اطلاعات و ارتباطات نشان داد و نقش مهمی در ورود شرکت‌های فناوری آمریکایی به بازار ژاپن ایفا کرد. همچنین همکاری‌‌‌های نوآورانه بین دو کشور، در زمینه انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر و خدمات مالی گسترش یافت. امروزه، ACCJ به‌‌‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین و تاثیرگذارترین اتاق‌‌‌های بازرگانی خارجی ایالات متحده در ژاپن شناخته می‌شود.

untitled

مدل فعالیت اتاق

شیوه فعالیت اتاق بازرگانی در کشور آمریکا مبتنی بر مدل آنگلوساکسون است. مدل آنگلوساکسون، شیوه‌ای مبتنی بر عضویت داوطلبانه برای اتاق بازرگانی است. در این مدل، وظیفه عمومی برای اتاق بازرگانی تعریف نشده است و هیچ حکم قانونی نیز مبنی بر پرداخت اجباری دولت برای حمایت از آن وجود ندارد. اتاق به عنوان شخص حقوقی و برابر با دیگر انجمن‌‌‌ها و اتحادیه‌‌‌ها، ثبت می‌شود. بنابراین می‌توان اتاق با مدل آنگلوساکسون را، یک سازمان غیرانتفاعی تحت قوانین خصوصی دانست که به دنبال حفاظت از منافع کارآفرینان، بر اساس عضویت داوطلبانه است. این مدل تحت عناوین مدل آنگلوساکسون، انگلیسی- آمریکایی یا قوانین خصوصی شناخته می‌شود. شیوه فعالیت آنگلوساکسون، نخستین بار توسط کارآفرینان مهاجر به آمریکای شمالی مورد استفاده قرار گرفت و اولین اتاق از این نوع در آمریکای شمالی، در سال 1798 و در شهر نیویورک راه‌‌‌اندازی شد. امروزه این مدل در بیشتر کشورهای انگلیسی‌زبان مانند ایالات متحده، بریتانیا و استرالیا دیده می‌شود. محدودیت درآمدهای ناشی از حق عضویت و نیاز به جست‌وجو برای ارائه خدمات جدید به منظور بهبود وضعیت مالی از معضلات این شیوه عملکرد است.

این در حالی است که شیوه فعالیت و مدیریت اتاق‌‌‌های بازرگانی و صنعت ژاپن، مبتنی بر مدل آسیایی است. در این مدل فعالیت، اتاق‌‌‌های بازرگانی تحت نظارت قوانین ملی و عمومی هستند و تحت قانون خاصی که حقوق و محدودیت‌های اعضای اتاق را مشخص کرده است فعالیت می‌کنند. هیچ فرد یا گروهی حق ندارد نام اتاق یا ترکیبات آن، مانند اتاق بازرگانی و اتاق صنایع را بر روی سازمانی دیگر بگذارد. در این مدل از اتاق‌‌‌ها، عضویت برای فعالان در برخی گروه‌‌‌های شرکتی و سازمانی، اجباری است. این مدل ترکیبی از برخی ویژگی‌های مدل آنگلوساکسون و مدل قاره‌‌‌ای است. ژاپن اولین کشوری بود که این مدل ترکیبی عضویت در اتاق بازرگانی را برگزید. مدل قاره‌‌‌ای لیبرال‌‌‌تر از مدل دولتی است و مدل آسیایی را می‌توان لیبرال‌‌‌تر از مدل قاره‌ای درنظر گرفت. گرچه استقلال بیشتری در اداره اتاق آسیایی نسبت به اتاق کانتیننتال وجود دارد و اعضا می‌توانند بدنه اجرایی اتاق از جمله رئیس و هیات‌مدیره را انتخاب و درمورد رویه‌‌‌ها و تصمیمات داخلی اتاق تصمیم‌گیری کنند، اما دولت‌‌‌ها همچنان نفوذ گسترده‌‌‌ای در این تصمیمات دارند. انتخابات و تصمیم‌گیری‌‌‌ها در این مدل به روش‌های دموکراتیک انجام می‌شود، اما یک عضو ناظر از دولت، بر تمام فرآیندها نظارت می‌کند. در نتیجه به سختی می‌توان ادعا کرد که این نوع اتاق‌‌‌ها کاملا خودحاکمیتی هستند. اتاق‌‌‌های بازرگانی و صنعت ژاپن تحت نظارت وزارت تجارت بین‌الملل و صنعت (MITI)  این کشور قرار دارند و باید صورت وضعیت مالی خود را به صورت سالانه برای این وزارتخانه ارسال کنند.

از آنجا که اتاق بازرگانی و صنعت آمریکا و ژاپن، به عنوان یک سازمان غیر‌انتفاعی فعالیت می‌کند، شیوه فعالیت این اتاق منطبق بر مدل آنگلوساکسون است. با وجود این‌، با توجه به اینکه این اتاق، در مرزهای سرزمینی ژاپن شروع به فعالیت کرده و با توجه به دو‌ملیتی بودن ساختار اتاق، قوانین عمومی کشور ژاپن بر فعالیت اتاق بی‌‌‌تاثیر نخواهد بود.

کارکردها و عملکرد

اتاق بازرگانی آمریکا در ژاپن، با ارائه خدمات گسترده به شرکت‌های عضو، بستری برای توسعه کسب و کار، تقویت نوآوری و افزایش تعاملات تجاری فراهم می‌کند. یکی از مهم‌ترین کارکردهای ACCJ، حمایت از کسب و کارها از طریق ارائه مشاوره، تحقیقات بازار و پشتیبانی‌‌‌های تخصصی است. این اتاق با راهنمایی شرکت‌ها در مواجهه با چالش‌‌‌های بازار ژاپن و تسهیل ورود آنها به این بازار، فرصت‌‌‌های جدیدی برای توسعه اقتصادی ایجاد می‌کند. علاوه بر این، اتاق از طریق برگزاری رویدادها، کنفرانس‌‌‌ها و نشست‌‌‌های تجاری، همکاری‌‌‌های دوجانبه را تقویت می‌کند. نقش اتاق ایالات متحده و ژاپن در پیشبرد سیاست‌‌‌های اقتصادی نیز قابل‌‌‌توجه است. این اتاق با تعامل نزدیک با دولت‌‌‌های دو کشور، پیشنهادها و گزارش‌‌‌های کارشناسی ارائه می‌دهد و در تدوین سیاست‌‌‌هایی که به نفع صنعت هر دو کشور است، مشارکت می‌کند. در حوزه آموزش و توسعه کسب و کار نیز، ACCJ برنامه‌‌‌های آموزشی و سمینارهایی برای ارتقای دانش و مهارت‌‌‌های اعضا در حوزه‌‌‌هایی مانند مدیریت، فناوری اطلاعات و تجارت بین‌المللی برگزار می‌کند. در دهه‌‌‌های اخیر، اتاق آمریکا و ژاپن در مدیریت چالش‌‌‌ها و فرصت‌‌‌های اقتصادی نیز نقش برجسته‌‌‌ای داشته است. این اتاق، به ترویج تجارت آزاد، کاهش موانع گمرکی و حمایت از توسعه فناوری‌‌‌های نوین کمک کرده است. همچنین اتاق مشترک آمریکا و ژاپن در زمان بحران‌هایی نظیر پاندمی کرونا، با ارائه راهکارهای نوآورانه و تسهیل همکاری میان شرکت‌ها، نقش موثری در حمایت از کسب و کارها ایفا کرده است.

زندگینامه رئیس اتاق

ویکتور اوسومی، رئیس اتاق بازرگانی آمریکا در ژاپن و همچنین، مدیرعامل و رئیس بخش ژاپن شرکت دلتا ایرلاینز است. هواپیمایی دلتا، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های هواپیمایی جهان است که خدمات گسترده‌‌‌ای در حوزه حمل‌‌‌ونقل هوایی ارائه می‌دهد. اوسومی مسوول مدیریت فعالیت‌‌‌های دلتا در ژاپن و توسعه استراتژی تجاری این شرکت برای تثبیت جایگاه آن به‌‌‌عنوان یکی از پیشگامان صنعت هوانوردی در بازار ژاپن است. او در ژوئیه 2019 میلادی به دلتا پیوست و پیش از آن، در شرکت ماریوت اینترنشنال، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های هتلداری جهان، به‌‌‌عنوان معاون منطقه‌‌‌ای ژاپن و گوام فعالیت داشت. وی به عنوان معاون منطقه‌ای، مسوولیت مدیریت عملیات 43 هتل با برند ماریوت و نظارت بر توسعه بیش از 30 هتل جدید را بر عهده داشته است. اوسومی فارغ‌‌‌التحصیل موسسه فناوری فلوریدا در رشته مدیریت هوانوردی و فناوری پرواز است و پس از فارغ‌‌‌التحصیل شدن به نیروی هوایی ایالات متحده پیوست. وی در طول دوران حرفه‌‌‌ای خود نقش‌‌‌های مدیریتی متعددی در شرکت‌های بزرگ هتلداری، از جمله هایت، گروه هتل‌‌‌های اینترکانتیننتال (IHG) و هتل‌‌‌های پرینس بر عهده داشته است. او همچنین مجوز خلبانی تجاری و مربی پرواز (CFII)  را از اداره هوانوردی فدرال ایالات متحده (FAA)  کسب کرده است.