آیین مهرگان به ثبت جهانی رسید
پاراگوئه؛ میزبان ایران فرهنگی
«جشن مهرگان» بیستوپنجمین و «نواختن رباب» بیستوششمین، عناصر فرهنگی ایران هستند که برای همیشه در حافظه جهانی ماندگار شدند. یکی از جالبترین اتفاقات این اجلاس پیوستن مغولستان به پرونده نوروز هم بود. مغولستان سالها پیش درخواست داده بود تا بخشی از پرونده نوروز باشد و بالاخره این اتفاق در آخرین ماه پاییز ۱۴۰۳ محقق شد. اکنون بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران دنیا اذعان میکنند که ثبت جهانی میراثفرهنگی گامی ارزشمند برای رسیدن به دیپلماسی فرهنگی میان ملتهای جهان است. شاید بیدلیل نیست که سخنگوی وزارت امور خارجه در مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس مینویسد: «آیین مهرگان نماد مهربانی و رواداری اقوام ایرانی و نمونهای از هماهنگی و همکاری تاجیکستان و ایران برای حفظ و معرفی میراث مشترک تاریخی-تمدنی-فرهنگی است.» جشن مهرگان نه تنها نمایانگر ایران فرهنگی است، بلکه یک پیام مشخص به جهانیان دارد، تاریخ چند هزارساله ایران نشان از مهربانی و رواداری و شکرگزاری و شادی دارد.
جهان موازی
در جهانی که جنگهای متعددی در جریان است و کارخانههای اسلحهسازی دست به کارند، کارشناسان و چهرههای برجسته فرهنگی جهان بر آن شدند تا دست به اقدامی مهم بزنند. آنها گویی در جستوجوی جهانی موازی بودند. جهانی که سرانجام در یونسکو محقق شد و عهدنامهای بینالمللی شکل گرفت که در تاریخ ۱۶ نوامبر ۱۹۷۲ به تصویب کنفرانس عمومی یونسکو رسید با موضوع حفظ آثار تاریخی، طبیعی و فرهنگی که اهمیت جهانی دارد و متعلق به تمام انسانهای زمین، فارغ از نژاد، مذهب و ملیت خاص است. ایران سه سال پس از تصویب کنفرانس عمومی یونسکو به کنوانسیون میراث جهانی یونسکو پیوست و تا اکنون ۲۸ اثر میراث فرهنگی ملموس، ۲ اثر طبیعی، ۲۶ عنصر میراث ناملموس و ۱۰ کتاب در حافظه جهانی را به ثبت رسانده است. اگرچه ایران با توجه به جایگاه تمدنی که در جهان دارد، باید در صدر جدول ثبت آثار قرار میگرفت، اما اکنون ایتالیا و چین هر دو با ۵۵ اثر، اسپانیا با ۴۸ اثر، آلمان با ۴۶ اثر، فرانسه با ۴۵ اثر، هند با ۳۸ اثر و مکزیک با ۳۵ اثر، بیشترین تعداد اثر ثبتشده در میراث جهانی یونسکو را دارند.
نماد رواداری و شکرگزاری
شاید برای خیلیها این سوال مطرح باشد، معیارهای ثبت جهانی ملموس یا ناملموس چیست؟ یکی از مهمترین معیارهای کمیتههای ثبت جهانی یونسکو این است که «یک اثر باید نشاندهنده شاهکاری از نبوغ و خلاقیت انسانی» باشد. یکی دیگر از ویژگیها این است که نشاندهنده «تبادل ارزشهای بشری در یک بازه زمانی در یک منطقه فرهنگی از لحاظ پیشرفت در معماری یا فناوری، برنامهریزی شهری یا طراحی چشمانداز» باشد. در واقع اگر عنصری نمونه برجستهای از تعامل بین انسان و محیطزیست یا نماینده یک فرهنگ باشد میتواند در این فهرست جای بگیرد. امسال وقتی کمیته بینالدولی میراث «ناملموس» در پاراگوئه برگزار شد؛ جشن مهرگان و مهارت نواختن رباب به ثبت جهانی رسیدند. رضا صالحیامیری، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی هم این رویداد را بسیار حائز اهمیت میداند و در پیامی به مردم ایران میگوید: «این آیین بزرگ در گستره ایران فرهنگی برای سدهها زنده و پایدار مانده، اما آنچه در مورد آن باشکوهتر مینماید آن است که فلسفه برگزاری آن برآمده از تفکری است که صلح و دوستی، نشاط و همگرایی اجتماعی در آن موج میزند. رسم بر آن بود که ایرانیان در مهرگان به یکدیگر هدایایی از سر دوستی و گشادهدستی میدادند. بدین صورت این جشن بهانهای بود برای مهربانی کردن، چنانچه خداوند برکت را به زندگی آنها ارزانی کرده است.»
او تاکید میکند: «مهرگان در باور ایرانیان آیینی همسنگ نوروز است. ایرانیان همچنان که در نخستین ماه از فصل بهار مجموعهای از مناسک و جشنهایی برای پاسداشت شکوفایی دوباره طبیعت برگزار میکردند، در نخستین ماه از فصل پاییز نیز به پاسداشت و شکرانه برداشت محصولات خود جشن مهرگان برگزار میکردند. آیین مهرگان از پس هزارهها، علاوه بر سپاسگزاری از ارزانیدهنده نعمتها، نماد و یادگاری از وفاق ملی ایرانیان در راه خیر و راستی است.» البته ثبت جهانی جشن مهرگان به آسانی محقق نشده است. پرونده جشن مهرگان در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۱ به یونسکو معرفی شده بود، اما هر دو بار برگشت خورد یا در اصطلاح ریفر شد. علیرضا حسنزاده، مدیر پرونده جهانی «جشن مهرگان» دلیل ریفر شدن این پرونده را برخی مسائل حاشیهای دانست که ربطی به مدیریت ثبت و تالیف پرونده نداشته است: «توجه داشته باشید که در سطح جهان گاه سیاست بر فرهنگ سایه میافکند و در عینحال موفقیت شما در ثبت جهانی پروندهها به دیپلماسی عمومی ربط دارد. در آن سالها جهتگیری فرهنگی تمدنی کشورهای عربی و ترکی قویتر از ایرانِ فرهنگی یعنی تاجیکستان و ایران و افغانستان بود.» او درباره دلایل مشترک بودن این پرونده هم توضیح میدهد: «در سطح اسطوره و نظام اساطیری چه در تاجیکستان و چه در ایران، روایتی مشترک وجود دارد، اما مظاهر آیینی آن دو از بیانهای فرهنگی متفاوت بهرهمند است. مثلا در تاجیکستان همچون جوامع مسلمان و روستایی ایران بیشتر با نمادپردازی کشاورزی و محصول گره میخورد. اصولا در تاجیکستان مهرگان نوعی جشن شکرگزاری محصول است. در میان زرتشتیان هم البته نیایش خداوند و شکر او برای نعمات وجود دارد، اما بیانهای فرهنگی و نمادین متفاوت از یک آیین واحد دیده میشود.» در واقع باید گستردگی جغرافیایی مهرگان در تمام پهنه ایران فرهنگی، از سیحون تا فرات را دید که نشانی از پیوندهای فرهنگی عمیق این دو تن در یک روح تاریخی دارد. صالحیامیری میگوید: «در زمانهای که در منطقه بیش از پیش بر کوس افتراق و دشمنی و بیگانگی میکوبند، ثبتجهانی آیین مهرگان که تجسمی از مهربانی و دوستی و صلحطلبی ملت ایران و تاجیکستان در درازای تاریخ است، نویدی است برای پایداری و پدیداری پیوندهای فرهنگی و توسعه گردشگری فرهنگی و تاریخی. باشد که ثبتجهانی آیین مهرگان توجه جهانیان را بیش از پیش به خرد و فرهنگ ایرانی و آیینهای ژرف آن جلب کند.»
نماد شادی و وحدت ملی
یکی دیگر از پروندههای ثبت جهانی میراثناملموس مهارت، ساختن و نواختن رباب است. ربابسازی قدمتی هزار ساله دارد. خاستگاه آن خراسان است، اما افغانستان امروزی، سیستان و بلوچستان را هم در بر میگیرد. نواختن این ساز قدیمی در پاکستان امروزی نیز رواج دارد و از قدیمالایام در منطقه سیستان ایران یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین آلاتموسیقی مورد توجه بوده و وظیفه بخش عمده اجرای موسیقی این منطقه را عهدهدار بوده است. این ساز از لحاظ جغرافیایی در منطقه مرکزی بلوچستان، نواحی غربی پاکستان، افغانستان و بخشی از تاجیکستان مورد استفاده قرار میگیرد و این مهم رباب را به ساز چند فرهنگی تبدیل کرده است که در بخش عمدهای از فلات شرقی ایران نواخته میشود. ثبت جهانی «هنر ساختن و نواختن رباب» بهطور مشترک بین ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان ثبت شده است. کارشناسان میراثفرهنگی امیدوارند که این ثبت، تاثیرات مثبت و قابل توجهی در تقویت هویت فرهنگی مشترک، افزایش همکاریهای فرهنگی، توسعه گردشگری، تقویت دیپلماسی فرهنگی، حفظ میراث مشترک و گفتوگوی بینفرهنگی داشته باشد و دریچهای تازه را بین کشورهای منطقه باز کند. پیوستن مغولستان به پرونده جهانی نوروز ایران هم اتفاقی بسیار مهم را رقم زد. جشن نوروز پیشتر در یونسکو به نام ایران، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، آذربایجان، ترکیه، پاکستان، هندوستان، عراق ثبت جهانی شده بود. امسال اما مغولستان به این پرونده گسترده فرهنگی پیوست و حالا ۱۳ کشور جهان پروندهای مشترک برای نوروز ایرانی دارند. بیشک جشنهایی همچون نوروز و مهرگان میتوانند ملتها را به تداوم مهر و دوستی فرا بخوانند و یونسکو تلاش میکند این پیام را به گوش جهانیان برساند.