مشاهنر یعنی چه؟
چه فرق میکند، هر که هر چه دلش میخواهد تلفظ کند. مگر نه این است که اساسا نامها قراردادهایی هستند از جانب ما برای خودمان و برای اشاره کردن به، و نشانی دادن از یک مفهوم؟
مفهوم مشاهنر را هم خیلی خلاصه میتوان بیان کرد: وقتیکه جمعی – تاکید میکنم جمعی – از پرستاران و پزشکان بیمارستانی ما، آنجا که خط مقدم مواجهه با دشمن مرموز و نامردی بهنام ویروس کرونا لقب گرفته است، صورت خود را در کمترین فاصله از مرگ قرار میدهند تا به هموطنانشان زندگی ببخشند یا از زندگی آنان مراقبت کنند، آیا ما میتوانیم دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم؟
پس یکی از دلیلهای شکلگیری پویش مشاهنر همین بوده است؛ یعنی به طریقی، بیشتر در خانه نگهداشتن مردم، تا با تضعیف زنجیره انسانی انتقال ویروس، به رزمندگان و افسرانمان در خط مقدم این نبرد سیلآسا، کمک کرده باشیم. دیگر اینکه مگر میشود به مردم فقط حکم کرد و از آنان فقط توقع اطاعت داشت که حتما در خانه بمانند و بمانند و بمانند؟ کار ما هنر است و نوشتن و نواختن و ساختن آنچه بر مبنای اصل زیباییشناسی و فطرت انسانی، خوشایند است. پس تکلیف معلوم است. در همین خانه ماندنهایمان میتوانیم برای همین مردم در خانه مانده، آثار هنری تولید کنیم تا در شرایط قرنطینهای که نظم زندگیها به هم ریخته و روزها و شبها گم شده است، دلخوشی و سرگرمی داشته باشند برای دوام آوردن.
البته که دوام آوردن فقط از این بُعد نیست و مردم باید قوت و معاش هم داشته باشند که بتوانند دوام بیاورند. قطعا حرکت هنرمندان نافی مسوولیت دولتمردان نیست. بلکه اصل این است که هر کسی باید کار خودش را انجام دهد. آن پزشکان و پرستاران در بیمارستان خدمت میکنند، مردم باید در خانه بمانند، هنرمندان و اصحاب رسانههای جمعی باید بین مسوولان و هنرمندان و مردم، خط ارتباطی برقرار کنند و مسوولان هم باید به وظایف خودشان عمل کنند.
هنرمندان شرکتکرده در پویش مشاهنر (مشارکت و همراهی هنرمندان با مردم در قرنطینه خانگی) نیز بارها به این مهم تاکید کردهاند که – مخصوصا – باید فکری به حال کارگران روزمزد کرد. اصلا چرا راه دور برویم؟ در همین شاخههای هنری هم هنرمند روزمزد، کم نداریم؛ نمونهاش اهالی تئاتر که بابت هر شب اجرای روی صحنه قرار بود دستمزد بگیرند و حالا نمیگیرند، چون صحنهای باقی نمانده که روی آن هنرنمایی کنند. اما همین هنرمندان تئاتر هم در پویش مشاهنر و امثال آن، نشان دادند که باز هم نهتنها از مردم دور نیستند، بلکه در این شرایط هم آنها را تنها نمیگذارند.
به هر حال، در روزهای آغازین سال جدید بود که صدها هنرمند با انتشار بیانیهای، اعلام کردند که برای تشویق مردم به ماندن و تابآوری در قرنطینه خانگی و برای فردایی بهتر، دستکم تا صد روز آتی را به تولید و انتشار آثار هنری بهصورت عام میپردازند. این حرکت در فضای مجازی و رسانهای به تولید آثار مختلفی از تمامی سطوح و اقشار هنری جامعه منجر شد که هر یک به سهم و وسع خود تلاش داشتند روزگار پیش آمده را برای هموطنانشان قابل تحملتر کنند.
یکی از ویژگیهای این حرکت که به توفیق آن انجامیده است نیز در خودجوش، مستقل و غیرفرمایشی بودن آن بوده که شاید همین ویژگیهایش باعث شده چهرههایی به همراهی با آن بپردازند که کمتر در اینگونه حرکتها یا فعالیتهای دولتی تمایل داشتهاند. از این جمع، چهرههایی چون عبدالوهاب شهیدی(هنرمند پیشکسوت موسیقی سنتی ایران)، اردشیر کامکار، کامبیز گنجهای و داوود گنجهای (بهعنوان نوازنده کمانچه، نوازنده تمبک و آهنگساز)، کیوان ساکت (بهعنوان نوازنده سهتار و آهنگساز)، هادی منتظری و مسعود حبیبی (دونوازی کمانچه و دف) پژمان پرنیا (نوازندگی تمبک و دایره)، احسان لیوانی (نینوازی)، فاضل جمشیدی (خواننده در قطعه نوروزی حیرانی و قطعه همدم)، سالار عقیلی (خواننده در قطعه همدم)، پرویز پرستویی (خوانندگی و دکلمه شعر در قطعه همدم)، علیرضا بهرامی (شاعر در قطعه نوروزی حیرانی، قطعه همدم و دستوطرح آتش در نیستان)، سیفالله صمدیان (عکاس)، آدیس عیسیقلیان (عکاس)، حمیدرضا بیدقی (گرافیست در دستوطرح آتش در نیستان)، نیلوفر شریفی (نقاش)، فاطمه مرادیان (گرافیست)، محمدعلی ساربان (بازیگر)، کاظم هژیرآزاد (بازیگر)، رضا بنفشهخواه (بازیگر)، سعید ابوطالب (کارگردان)، سیدجواد هاشمی (بازیگر)، مریم نشیبا (گوینده)، کامبیز روشنروان (آهنگساز)، منوچهر فیروزی (خواننده)، محسن غلامی (موزیسین)، ساعد باقری (شاعر)، حسین محجوبی (هنرمند نقاش)، طاهر شیخالحکمایی (مجسمهساز)، فرزین پورمحبی (طنزنویس)، علیرضا طبایی (شاعر و ترانهسرای پیشکسوت)، سهیل محمودی (شاعر)، مجید مظفری (بازیگر)، اسرافیل شیرچی (هنرمند خوشنویس)، رضا بابک (بازیگر با دکلمه شعر)، شاهو عندلیبی (نوازنده نی)، بهناز ذاکری و مسعود لقاء (نوازندگان سنتور و فلوت) و سعید اسلامزاده (دکلمه شعر)، با تولید و انتشار اثر یا پخش ویدئوهایی، با مشاهنر همراهی کردند.
علی نصیریان (بازیگر)، حمیدرضا نوربخش (مدیرعامل خانه موسیقی)،ایرج راد (بازیگر)، داوود گنجهای (نوازنده و آهنگساز)، مجید مظفری (بازیگر) و پرویز پورحسینی (بازیگر) نیز با حضورهای تلفنی در برنامههای تلویزیونی، با مردم درباره مشاهنر و اهمیت در خانه ماندن سخن گفتند و هر یک بهنوعی با آنان همراهی کردند.
همچنین مجموعه گفتوگوهای داریوش کاردان با ۱۰ نفر از اهالی فرهنگ و هنر (همچون علیاصغر شاهزیدی، شاهین فرهت، عبدالحسین مختاباد، ایرج راد، اسرافیل شیرچی، مریم نشیبا، حسین بهروزینیا، اردشیر کامکار و سامان احتشامی) در قالب «صندلی داغ» پخش خواهد شد، بهعلاوه داستانخوانیهای فولکلور محمدباقر کلاهی اهری با آثار موسیقایی نوید اربابیان.
یکی دیگر از ویژگیهای مشاهنر نیز وفاداری به اصل خود است. عمده آثار منتشر شده، با شرایط خانگی و در نهایت وفاداری به توصیههای بهداشتی تولید و عرضه شده است. برای نمونه، در قطعه «همدم»، سالار عقیلی که در فاصلهای دور از دیگر عوامل بود، که باز خود آنان نیز در چند شهر مختلف اقامت داشتند، آوازش را با موبایل در یک اتاق ضبط کرد و فرستاد تا تنظیمکننده نیز در خانهاش، آن را با موسیقی و صدای دیگر خوانندگان قطعه تنظیم کند.
دستاندرکاران این پویش که با محوریت صاحب این قلم و فاضل جمشیدی شکل گرفته و در جریان است، امیدوارند که با استراتژی «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»، تا پایان این دوره که انشاءالله به زودی خواهد بود، بر عهد خود وفادار بمانند.