گردش رنگها
آثار این مجموعه نتیجه حضور نقاش در طبیعت و ارتباط بیواسطه او با محیط اطراف است. این شیوه باعث میشود ناپایداریهای محیط، تغییر نور، جریان باد و هر آنچه باعث اندک تغییری در منظره میشود، تأثیر فراوان در نقاشی داشته باشد.
بنابراین تصویر نقاشانهای که از یک نشست در طبیعت به دست میآید، متفاوت از آن چیزی است که در آتلیه و با نگاه کردن به عکسی از منظره حاصل میشود. ذاکری در این آثار به لحظه حال توجه داشته و هر آنچه در محیط دیده است را با سرعت بالا به تصویر کشیده است تا بتواند آن لحظه را ثبت کند. رنگهایی که بیباکانه و بدون احتیاط با کاردک روی بوم قرار گرفتهاند، نشاندهنده شتاب و حرکت در عناصری هستند که ممکن است تا دقایقی دیگر تغییر رنگ دهند.
اگرچه درخت، آبگیر، زمین و... عناصری ثابت یا با حرکتی اندک هستند اما حرکتهای کاردک و رنگ چنان انرژی عظیمی را در آنها پنهان کرده است که به نظر میرسد همه اجزای تصویر در حال حرکت هستند.
استفاده از رنگهای غلیظ و حجیم و کنار هم قرار دادن آنها باعث شده است عناصر مختلف مرز آشکاری نداشته باشند و نوعی پیوند و درهمرفتگی میان آنها وجود داشته باشد.
درعینحال نقاش هیچ تلاشی برای بازنمایی فرمهای طبیعی و مصنوعی نداشته و تنها به نمایش حجم کلی آنها اکتفا کرده است. اینجا نه از ساختوساز خبری هست و نه اجزای مختلف تصویر بر هم ارجحیتی دارند. همه عناصر به یک اندازه مورد توجه قرار گرفته و به یک میزان پرداخت شدهاند.
بنابراین تمام قسمتهای تصویر از ارزشی یکسان برخوردارند و رنگها و لکهها در همه جای کادر در گردش هستند. همین مساله سبب شده است تصاویر حالتی رویاگونه و غیرواقعی پیدا کنند. گویی بیننده در خواب و رویا شاهد مناظری زیبا است یا نمایی مبهم از تصاویری که قبلا دیده و به فراموشی سپرده بوده را بازنمایی میکند.
ذاکری در این آثار لذت خود از حضور در طبیعت و تماشای آن را به تصویر درآورده است. احساسات قوی که در این تابلوها وجود دارد نه تنها به دلیل تکنیک و شیوه نمایش مناظر که به دلیل پیوند عاطفی نقاش با سوژه نیز هست.