ظاهر زیبا، سیرت...!
کافه تهرون
ویلا- کوچه خسرو
کافه تهرون اولش توی باغ نگارستان بوده اما بعد از اتمام قراردادش به این محل نقلمکان کرده که یه خونه قدیمی دهه ۴۰ هست در دو طبقه. از در که وارد حیاط میشی، یه فضای گلخونهای هست و بعدش میرسی به صندلیهایی که دور تا دور یه حوض کوچک چیده شدن. میزهای چوبی که روشون رومیزیهای توری هست با صندلیهای لهستانی. حیاط کافه خیلی خیلی سرسبزه. به نظر من کافه تهرون بین کافههایی که توی خونههای این سبکی به وجود اومدن هنوز هم حرف اول رو میزنه و یه جورایی پاتوق منه و من یه رسالتی دارم که همه عزیزانم رو بیارم اینجا. اما باید بدونید که کافه تهرون اکثر زمانها شلوغه و باید اسمتون رو به پرسنل بدید تا وقتی میزی خالی شد صداتون کنه. میتونید توی فضای داخل ساختمون هم بشینید که داخلش چیدمان نوستالژیکی داره و همچنین تراس طبقه بالا هم میزهای ۲نفره چیده شده. هر میز اسم یه گلی روشه. «منو» روی یه پارچه چاپ شده که هم فارسی دارن و هم انگلیسی. چون یه جورایی پاتوق توریستهای خارجی هم هست. چیزی که بخش اعظم منو رو تشکیل میده، شربتها و نوشیدنیهاست و خیلی منوی غذایی متنوع برای شام و ناهار نداره. یه سری لقمههای کشک و بادمجون و میرزا قاسمی و پنیرک و نون و پنیر و کوکو سبزی هست و البته غذای روز. این دفعه من برای تولد برادرم به اینجا دعوتش کردم. ما برای ناهار رفتیم. برای همین هم نسبتا خلوت بود و سریع نشستیم. چون سرد بود، ترجیح دادیم داخل ساختمون باشیم. کشک و بادمجون و پنیرک سفارش دادیم. اول نون سنگک رو که توی یه بقچه پارچهای بود آوردن! ما هم چون گشنهمون بود مشغول خوردن نون خالی شدیم. سفارشمونو آوردند و به نظر من حجم نون کم بود و من درخواست کردم برامون باز نون بیارن که البته گویا اشتباه شنیدن و دوغ آوردن!! کیفیت غذاها به نظر من همیشه خوب بوده ولی چیزی که جای انتقاد داره، برخورد پرسنل هست مخصوصا زمانهایی که کافه شلوغه یا آخر شب. مثلا یادمه یه بار با چندتا دوست سوئیسی شب اونجا بودیم و نزدیکای ساعت ۱۱ چند بار اومدن و گفتن اگه چیزی میخواهید دوباره سفارش بدید، دیگه زمان ندارید در حالی که ما هنوز مشغول خوردن شاممون بودیم. این کارشون واقعا ما رو پیش مهمونامون شرمنده کرد.