ترجمه غلط «شهرفروشی»!
این پروانهها کاملا با پروانهای که در حالت معمولی برای ساختوساز صادر میشود تفاوت دارد. دریافت تراکم ساختمانی (طبقات) بیشتر از حد مجاز طرح تفصیلی، کاربری متضاد از آنچه در طرح تفصیلی برای پلاک مورد نظر تعیین شده و همچنین افزایش سطح اشغال تنها بخشهایی از امتیازهای پرمخاطرهای است که به این سازندهها فروخته میشود تا بتوانند با ساخت و ساز، از حقوق شهر عبور کنند. طی سالهای گذشته مطالعات مختلفی در شورای عالی شهرسازی درباره میزان انحراف ساخت و سازهای شهر تهران از ضوابط طرح تفصیلی انجام شد که نشان میداد سهم پروانههای حاصل از فروش امتیازهای مغایر (شهر فروشی) در برابر سهم پروانههایی که با عمل به ضوابط بالادست صادر شده، قابل توجه بوده است. در این دوره از مدیریت شهری گفته میشود شهرفروشی پایان پیدا کرده است یا دست کم اینطور عنوان میشود که نظام صدور پروانه ساختمانی در حال تغییر ریل (دوره گذار) است و برای این تغییر مسیر باید زمان داده شود!
صرفنظر از اینکه آیا شهرفروشی به معنای واقعی، هنوز ادامه دارد یا به پایان رسیده است، نوع تلقی مدیریت شهری از پدیده شهرفروشی است. اینکه همه ساخت و سازهای فعلی و آتی شهر تهران، شهرفروشی تلقی شود برداشت کاملا اشتباه از مفهوم این واژه است. شهر تهران البته در مناطقی مشخص، حتما به ساخت و ساز مسکونی در مقیاس مشخص نیاز دارد اما در مناطقی نیز به علت آنکه ظرفیت جمعیتپذیری تکمیل و حتی لبریز شده، لازم است ساخت و ساز با ابزارهایی نظیر عوارض بالا برای صدور مجوز، محدود شود. بنابراین چنانچه ساخت و ساز کاملا با رعایت «ضوابط از قبل مصوب» و بدون دخالت «شوراهای معماری مناطق» و همچنین مستقل از «امضاهای طلایی» در مناطقی از شهر تهران - همچون بافت فرسوده- رونق بگیرد و سرمایهگذاری ساختمانی در این مسیر حرکت کند نه تنها بازار تهرانفروشی گسترش پیدا نمیکند که برعکس، بساط این بازار جمع میشود. اما هر نوع ساخت و ساز بدون رعایت ضوابط و با دخالت سلایق مدیران شهر برای تغییر ضوابط حیاتی، ادامه راه گذشته - شهرفروشی- است. در وضعیت فعلی که بازار مسکن تهران به رونق ساختمانی در بافت فرسوده نیاز دارد، شیوع ترجمه غلط شهرفروشی میتواند به نیاز شهر در حوزه عرضه هدفمند مسکن آسیب بزند.