تلفیق کافه و موزه

کافه لقانطه

    باغ موزه قصر

آخر هفته با مامانم رفته بودیم مرکز خرید اندیشه که سمت شرق تهران است. بعد از کلی چرخیدن و گشتن توی بوتیک‌های مختلف، تصمیم گرفتیم بریم یه استراحتی توی کافه بکنیم. خب من به اون سمت‌ها خیلی آشنایی ندارم. پس یه سرچی توی گوگل کردم و فهمیدم که یه کافه جذاب توی باغ موزه قصر هست. باغ موزه قصر که می‌دونید، دوران پهلوی، زندان بوده و الان به‌صورت موزه در‌اومده و محوطه دورش رو هم حسابی رسیدگی کردن و فضای سبز ایجاد کردن و نگهبانی بیست و چهار ساعته دارن. از در اصلی باغ که داخل بشید، می‌تونید کافه لقانطه رو سمت راستتون ببینید. کافه لقانطه اسمش رو از یکی از قدیمی‌ترین کافه‌های تهران گرفته که یه آقای فرانسوی تاسیسش کرده بوده و به ترکی عثمانی به معنای رستوران است.صاحب جدید کافه، که کاملا معلومه خیلی باسلیقه است، یه کلکسیون از اتومبیل‌های لوکس قدیمی تهیه کرده و جلوی در ورودی کافه ردیف کرده که فکر می‌کنم دیدن این ماشین‌ها برای بعضی‌ها خیلی جذاب باشه. کافه هم فضای بیرونی داره برای کسایی که می‌خوان توی فضای باز بشینن و هم فضای داخلی. ولی من و مامانم که سردمون بود، قطعا تصمیم داشتیم که بریم داخل بشینیم. به محض ورودمون یه خانومی که مثل سریال شهرزاد لباس پوشیده بود، اومد بهمون خوشامد گفت و ما رو راهنمایی کرد که کجا بشینیم. ما هم اول گفتیم که می‌خوایم یه نگاهی به داخل کافه بندازیم و بعدش می‌شینیم. فضای داخلی مثل تهران قدیم زمان قاجار دکور شده بود. میز و صندلی‌های لهستانی، گرامافون و چرتکه و چند تا مانکن با پوشش‌های اون زمان. من واقعا عاشق این چیدمان کلاسیک هستم. خلاصه، نشستیم سرجامون و گارسون برامون منو رو آورد. ادبیات نوشته‌های توی منو هم مثل دوران ایران قدیم بود. من چای و کیک کیشمیشی سفارش دادم و مامان هم آش مخصوص. یه‌کم طول کشید تا سفارش ما رو بگیرن و آماده کنن. ولی ما که داشتیم از موسیقی قدیمی که پخش می‌شد لذت می‌بردیم و ریلکس می‌کردیم. مامان من خیلی اهل کافه‌نشینی نیست ولی وقتی یه جایی می‌برمش که می‌بینم دوست داشته، واقعا خوشحال می‌شم. خب حالا بریم سراغ سفارش‌هامون. آش مخصوص که گرم و خوشمزه بود. من هم کمی امتحانش کردم و راضی بودم.کیک کیشمیشی عالی و تازه و پفکی بود و منو یاد کیک‌هایی انداخت که خاله‌م وقتی کوچیک بودیم می‌پخت.چای هم توی یه قوری نسبتا بزرگ همراه با نقل‌های گل محمدی سرو شد که هر دومون دو تا استکان کمر باریک خوردیم. من درمورد گارسون‌هاشون نقد منفی زیاد دیدم و به نظر من هم خیلی خشک و بی‌روح هستن. یعنی اصلا تمایلی ندارند که با انرژی منو رو توضیح بدن و راهنماییتون کنن. در کل، من و مامانم راضی بودیم ولی از اون کافه‌هایی نیست که بتونه پاتوق ما بشه. راستی، درمورد قیمت‌ها هم، به نظر من یه‌کم بالا بود و با این سطح قیمت می‌شه کافه‌های سطح بالاتری رفت.