مصرف هولناک انرژی

هجوم مصرف بر نفت چنان بود که زنگ خطر پیش از پایان ربع سوم قرن به صدا درآمد و بحث و هیاهو درباره «بحران انرژی» در سراسر دنیا طنین افکند. انسان صنعت‌زده قرن ما تمام ذخایر ثروتی را که تهیه آن برای طبیعت یک میلیارد سال وقت لازم داشت، در مدتی کمتر از یکصد سال به غارت کشیده و نسل‌های آینده را در بیدای وحشت و بلاتکلیفی رها کرده است. این غارت سهمگین بی‌حساب با عارضه‌ای محسوس و پیدا و بسیار روشن، توام است: عارضه آلودگی محیط‌زیست که خود منشأ عوارض دیگری از انواع و اقسام بیماری‌های جسمی و روانی است، بدین‌سان مصرف عظیم نفت همه شهرهای بزرگ را به کثافت کشانده و خیل پرستندگان صنعت و شیفتگان مصرف را از نفس زدن در هوای پاک و دلپذیر محروم ساخته است.

بحث از ‌آلودگی محیط و بحث از کمبود نفت و منابع انرژی جایگزین آن، در این گرم‌بازار سمینار و سمپوزیوم و کنفرانس  بیش از همه خریدار دارد. روزنامه‌ها و تلویزیون‌ها و رادیوها و انجمن‌ها همه از این دومقوله سخن می‌گویند. کارشناسان فنی، کاهنان و آینده‌نگران مجهز به ماشین‌های حسابگر که آمار و ارقام نامتناهی و فرمول‌ها و نمودارهای عجیب و غریب در آستین خود نهفته‌اند، حواس ما را هر روز با پیشگویی تازه‌ای درباره روند مصرف انرژی در آینده مشغول می‌دارند. اما ایلیچ، نویسنده این رساله از گوشه دیگری به این صحنه می‌نگرد. این مرد فرزانه هوشمند که از صلحا و صاحبدلان عزیزالوجود روزگار ماست، سخنی دیگر دارد. او جهان ما را در معرض مخاطره‌ای دیگر می‌بیند. مخاطره‌ای که منشأ آن نه کمبود انرژی بلکه فراوانی مصرف آن است. مصرف بی‌بندوبار انرژی نه‌تنها محیط فیزیکی را به پلشتی می‌کشاند، محیط معنوی زیست را نیز تباه می‌سازد و نابرابری‌ها را دامن می‌زند، ایلیچ برای توضیح نظر خود ترافیک را به عنوان مثال برگزیده است. وی با تجزیه و تحلیل وضع ترافیک، در شهرهای بزرگ صنعتی نشان می‌دهد چگونه مصرف گزاف انرژی موجب افزایش اعتیادانگیز سرعت شده و دل بستن به سرعت، آدمی را در برابر صنعت حمل‌ونقل صرفا به صورت مصرف‌کننده‌ای معتاد درآورده است.

ایالات متحده آمریکا با ۶ درصد جمعیت جهان ۳۷ درصد انرژی را مصرف می‌کنند. این نابرابری و بی‌عدالتی در قیاس فرد با فرد نیز نمودار است. اتومبیل معادل نیروی ۵۰۰ آدمی را در اختیار یک فرد می‌گذارد. جهان ما با اتکای غیرمنطقی بر مصرف بی‌محابای انرژی نابرابری آدمیزادگان را به نحو غیرقابل‌تحملی افزوده و در میان فقیر و غنی فاصله افکنده است. این است مطلبی که ایلیچ در این رساله درصدد اثبات آن است و با قدرت منطق شگفت‌انگیزی آن را مطرح می‌کند.

ako