پدیدارشناسی و معماری
وی ساختمانهای مدرن را به دلیل برانگیخته نکردن احساسات انسانی مورد نقد قرار میدهد و عدم ادراک بدنمند و حسزدایی در معماری را به چالش میکشد. او با بهرهگیری از اندیشههای باشلار و مرلوپونتی نگرش ناب به پدیدار را مطرح و نمونههایی از جایگاه ادراکات مبتنی بر حواس انسانی در معماری را بیان میکند. نوشتار دوم که بخش قابلتوجهی از کتاب را به خود اختصاص داده است، متعلق به استیون هال، معمار برجسته آمریکایی و استاد دانشگاه کلمبیاست که به دلیل تواناییاش در ترکیب نور، فضا و کیفیت منحصربهفرد آثارش شناخته شده است. او ابتدا به لزوم مباحث پدیدارشناسانه در معماری و نقش تجربه و احساس در ادراک محیط میپردازد و سپس یازده حوزه پدیداری را در فرآیند ادراک مطرح کرده که از آن جمله میتوان به نور، سایه، رنگ، صدا، جزئیات معماری، تناسبات و ... اشاره کرد. هال در این مقاله، به وضوح اهمیت شهود را در ساخت و تجربه فضای ساخته شده شرح میدهد و در نهایت در یک معرفی جدید، نوشتهها وآثار معماری خود در سالیان اخیر را جهت تاکید بر موضوع در کتاب منعکس میکند. نوشتار سوم با عنوان فضای معماری: معنای حضور و بازنمایی متعلق به آلبرتو پرزگومز است. فیلسوف مکزیکی که رساله دکترای خود را با عنوان معماری و بحران علم مدرن در کمبریج منتشر کرده است. این مقاله ابتدا به وضعیت جهان در عصر مدرن و جایگاه زیبایی شناسی و در ادامه به اهمیت نظریات ویترویوس در معماری و ریشههای آن اشاره دارد. بخش عمده این نوشتار، به موضوع فضا از دیدگاه افلاطون و بیان مفهوم جایگاه کورا بهعنوان بستر شکلگیری فضا و مکان و چگونگی پیدایش هستی و منشأ و جایگاه آن اشاره دارد. وی در ادامه به هنر تئاتر در یونان و نقش معماری در ایجاد فضاهای عمومی و جایگاه معماران عصر باروک و روکوکو در اضمحلال بصرمحوری در معماری میپردازد و در پایان نیز اشاراتی به نقد آدولف لوس بر معماری مدرن و نظریات مرلوپونتی دارد. در نهایت، بخش پایانی کتاب که بهصورت پیوست است، به معرفی پروژههای استیون هال اختصاص مییابد.
ارسال نظر