کارنگی و ایجاد امپراتوری در یک صنعت
اندرو کارنگی در نوامبر ۱۸۳۵ در شهر دانفرملاین اسکاتلند متولد شد. خانواده کارنگی به کسب‌وکار بافندگی اشتغال داشت که بعد از افول این کسب‌وکار و وضعیت بد اقتصادی اسکاتلند، آنها به پنسیلوانیای آمریکا مهاجرت کردند. کارنگی از نوجوانی شغل‌های مختلفی را تجربه کرد؛ از کارگر کارخانه پنبه گرفته تا اپراتور تلگراف و سرپرست بخش غربی خط راه‌آهن پنسیلوانیا. اما او پتانسیل‌های زیادی داشت و اصرار داشت کارهای بزرگ‌تر انجام دهد. وقتی هنوز در راه‌آهن کار می‌کرد، با یک تولیدکننده واگن‌های مسافربری وارد مشارکت شد و در آن سرمایه‌گذاری کرد. این اولین قدم او به سمت کارآفرینی بود. در سال ۱۸۶۵ کارنگی شرکت عمرانی Keystone Bridge را تاسیس کرد و اولین شرکت فولاد او در سال ۱۸۷۳ تاسیس شد که به سرعت توسعه یافت. وقتی در سال ۱۹۰۱ این شرکت فولاد را به جی.پی مورگان فروخت، ارزش آن به بیش از ۴۰۰ میلیون دلار رسیده بود. درآمد سالانه کارنگی در ۳۰ سالگی به ۵۰ هزار دلار رسیده بود. بخش عمده این ثروت از کسب‌وکار فولاد به دست می‌آمد. طی سفرهایی که به اروپا و به خصوص انگلستان داشت، با تولیدکنندگان فولاد دیدار می‌کرد و بر اساس ایده‌هایی که می‌گرفت، آینده تقاضای فولاد و آهن را پیش‌بینی می‌کرد. نوآوری‌های او در این صنعت باعث می‌شد فولاد را با قیمت کمتر و بهره‌وری بیشتر در حجم انبوه تولید کند. به دلیل فعالیت‌های کارنگی، تولید فولاد در آمریکا فاصله زیادی از انگلستان گرفت. او به تدریج یک امپراتوری فولاد در آمریکا راه انداخت و در تاسیس چند شرکت بزرگ تولید فولاد نقش داشت. اندرو کارنگی بخش زیادی از ثروتش را در جهت بهبود شرایط جامعه صرف کرد. به‌عنوان مثال، ۴۰ هزار دلار برای ساخت یک کتابخانه رایگان برای عموم اختصاص داد. او خدمات زیادی برای مردم زادگاهش، دانفرملاین، انجام داد. همچنین نیم میلیون دلار به یک کالج پزشکی که در حال حاضر «مرکز پزشکی دانشگاه نیویورک» نام دارد، کمک کرد. این پول برای راه‌اندازی آزمایشگاه این مرکز صرف شد که الان با عنوان آزمایشگاه کارنگی شناخته می‌شود. کارنگی فعالیت‌های ضد‌امپریالیستی هم داشت. او می‌خواست فیلیپین یک کشور مستقل باشد و وقتی آمریکا آن را به قیمت ۲۰ میلیون دلار از اسپانیا خرید، کارنگی همین رقم را به فیلیپینی‌ها پیشنهاد داد تا سرزمین‌شان را پس بگیرند. البته با اینکه تلاش‌های او در این زمینه به نتیجه نرسید، اما نشان‌دهنده هدف ضد‌امپریالیستی او بود. وقتی ناپلئون هیل خبرنگارسراغ کارنگی رفت تا در مورد رمز ثروتمند شدنش با او مصاحبه کند، کارنگی از او خواست با تمام افراد ثروتمند و تاثیرگذار دنیا این مصاحبه را انجام دهد و ویژگی‌های مشترکی را که به موفقیت این افراد منجر شده، شناسایی کند و در دسترس همه قرار دهد. نتیجه این کار نگارش دو کتاب بود؛یکی کتاب «قوانین موفقیت در ۱۶ درس» که در سال ۱۹۲۸ و بعد از مرگ کارنگی منتشر شد. و دیگری هم با عنوان «بیندیشید و ثروتمند شوید» در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. اندرو کارنگی در آگوست ۱۹۱۹ از دنیا رفت.
ارسال نظر