کافه نشینی فوتبالی
چیلایی
آ اس پ
کافه چیلایی منو یاد یه چیلایی دیگه انداخت! آخه چه اسمیه واسه کافه؟
کلا هنوز کنار نیومدم با کافههایی که نه شبیه کافی شاپ هستن و نه شبیه این کافه مشتیها! چون انگار یه نسلی هستن که من ازشون بیخبرم!
اینجا رفتیم که دوستان بتونن فوتبال ببینن چون دو تا السیدی داره؛ کلی هم بچهها گفتن و خندیدن که آره یکی از السیدیها سه ثانیه عقب تره و اونا یهو جیغ میزنن گل و ما از صدای اونا قبل گل میفهمیدیم این شوت قراره گل شه و اینها.
دوتا لته سفارش دادیم با یه چیز کیک که باز من همیشه گفتم که این دو تا سفارشهای راحت کم ریسکی هستن و اکثر جاها رضایت رو جلب میکنه. بچهها قلیون هم داشتن و گویا راضی هم بودن.
سرویس بهداشتی شون طبقه بالاست و بزرگه نسبتا و تمیزی اش هم نسبیه و من رفتم دستمال نداشت برگشتم اطلاع دادم، سریع حلش کردن.
تا منتظر دوستم بودم که برگرده یک نگاهی به مشتریهای کافه کردم؛ دو تا پسر جوان با شلوار حداقل یک وجب کوتاه که با آهنگ شونه تکون میدادن و مثل خواننده آهنگ رو با اشتیاق لبخوانی میکردن؛ از این مشاهده احساسات متعددی بهم دست داد که هم بیانش سخته و هم میگذرم، اما جالب بود؛ خلاصه کافهای با چند سبک مشتری متفاوت.
بعد کافه هم میتونید همونجا چند دور قدم بزنید و فوارههای آب و گربههای متعدد توجهتون رو جلب کنه و شاید هم یکی براتون بگه آ اس پ سال ۱۳۵۴ افتتاح شده و زمانی برای خودش و الان هم، محلی بوده!
ارسال نظر