عدم پاسخگویی عامل بیانگیزگی
نخستین موضوع که در بهرهوری و اثربخشی رسانهها در درجه اول اهمیت قرار دارد رقابتپذیری در آنهاست و مساله دوم پاسخگویی رسانههاست که در این رابطه وقتی مخاطب فرصت انتخاب بین رسانهها را داشته باشد، پاسخگویی خیلی معنی نمیدهد؛ زیرا مخاطب چیزی را که نپسندد کنار میگذارد. اما اگر فرض کنیم که صدا و سیما انحصاری کار کند پاسخگویی به مردم و مخاطب در درجه بعد اهمیت قرار میگیرند که البته مسوولان صدا و سیما در برابر دولت و مردم و مجلس که نمایندگان مردم هستند پاسخگو نیستند. طبیعتا این دو ویژگی کافی است برای اینکه باعث شود مدیران صدا و سیما انگیزه برای رقابت و تلاش بیشتر و بهبود و ارتقای حوزه مدیریت خودشان را نداشته باشند.
همین امر باعث شده که در صدا و سیمای کشور ما اصلاحات مدیریتی صورت نگیرد که البته یکی از اصلیترین علتهای کندی اصلاحات یا عدم پیشرفت اصلاحات میتواند این موضوع باشد.غالب تعویضها و تنبیهها و تحولاتی که در صدا و سیما در حال رخ دادن است سبب بروز مشکلاتی است که سروصدا ایجاد میکند. و به تبع آن نقطه ضعفها بیشتر بروز پیدا میکند. بخش عمده ایرادها به این قضیه برمیگردد که باید کارهایی انجام شود که نمیشود. میتوان گفت در سطح مدیریت کلان صدا و سیما در واقع این قطعیت وجود دارد که آنها میدانند چه چیز را نمیخواهند، اما نمیدانند چه چیز را میخواهند.اگر هم شرایط ادامه پیدا نکند و تغییر رخ دهد تغییرات مربوط به اصلاحات نیست، بلکه به این دلیل است که یکسری از مسائل از قدرت اداره آنها خارج شده و وگرنه این تغییرات به منظور اصلاح نیست.
ارسال نظر