زنده کردن یک زبان
شیوه جمعآوری این فرهنگنامه بر مبنای فیشبرداری است و در این ۲۰ سال واژهها را جمعآوری کرده و فیشها را گردآوری کردهام. بنیاد کار تحقیقی و پژوهشی این اثر، میدانی بوده است. همچنین کتابها و آثار مختلف را نیز خواندهام و یک به یک واژهها را بررسی کردم. منابع چندانی در این زمینه نبود و برای گردآوری لغات با مشکلات بسیاری روبهرو بودهام. از این نظر کار بسیار دشوار و سخت بود و سالهای بسیاری را به گردآوری واژههای بلوچی اختصاص دادم. زبان بلوچی از گویشهای شمال غربی ایران است و با پارسی باستان نیز ارتباط و پیوند دارد. اکنون نیز در جنوب شرقی ایران در بخش بلوچستان استان سیستان و بلوچستان و در شرق پاکستان و نیز در شرق افغانستان به آن صحبت میشود. زبان بلوچی یک زبان نو است، نو بودن به این منظور گفته میشود که زبانی زنده است و از زمانهای کهن تا به امروز زنده مانده است. زبان بلوچی در گستره ایران بزرگ زبانی نو است. زبان بلوچی در بلوچستان ایران و افغانستان و کشورهای حوزه خلیجفارس همچنان زنده است و افرادی که از بلوچستان به مسقط و عمان مهاجرت کردند بلوچ محسوب میشوند و به این زبان نیز تکلم میکنند. گویش شرقی بلوچی یکی از دو گویش مهم بلوچی است که از نظر آوایی با گویش بلوچی غربی اختلافات بسیاری دارد، این گویش در مناطق شمالی بلوچستان پاکستان گویشوران زیادی دارد و در کتابت نیز بهکار میرود و کتابهای زیادی به این گویش به چاپ رسیده است. در این فرهنگ تا حد امکان بسیاری از واژههای این گویش با معادل غربی خود اختلافات آوایی دارند. این فرهنگ دوزبانه است و کلیه واژهها و عبارتهای بلوچی افزون بر خط بلوچی، به خط لاتین نیز نگاشته شده و واژههایی که معادل فارسی داشتهاند، معادل آنها بدون توضیح ذکر شده است، اگر واژهای در فارسی معادلی همسان و هممعنی نداشته است، توضیح داده شده است تا معنی آن روشن شود. بسیاری از واژهها همراه با مثال آمدهاند. قصد این کتاب ریشهیابی واژهها نبوده است اما بسیاری از واژههای بلوچی را ریشهیابی و معادل آنها را در برخی زبانهای دیگر و گویشهای ایرانی بررسی کردهام.
ارسال نظر