اواسط سال ۲۰۱۶ بود که این خبر در رسانه‌ها منتشر شد: حایر با عقد قراردادی به ارزش ۴/ ۵ میلیارد دلار واحد لوازم خانگی جنرال الکتریک را خریداری می‌کند. اغلب مالکیت‌ها همواره به‌عنوان نوعی جاه‌طلبی و نقطه‌قوت در نظر گرفته می‌شوند و مالکیت حایر بر لوازم خانگی جنرال الکتریک نیز به معنای جهانی شدن این برند چینی بود. اما گاهی این مالکیت‌ها می‌توانند نوعی پذیرش تسلیم به‌شمار روند؛ پذیرشی که می‌گوید هیچ راه دیگری برای موفقیت در یک بازار نیست. برخی بر این باورند که خرید بخش لوازم خانگی جنرال الکتریک توسط حایر مثال بزرگی از ضعف این تولیدکننده چینی در غرب است. این کارشناسان در استدلال خود می‌گویند که حایر پس از ۱۶ سال تلاش، تنها ۳-۲ درصد بازار آمریکا را دارا بود. حایر در سال ۱۹۹۹ وارد بازار آمریکا شد. آنها کارخانه ۳۰ میلیون دلاری خود را در کارولینای جنوبی افتتاح کردند و تمرکز خود را بر بازارهای کم‌هزینه مانند مینی‌یخچال‌ها گذاشتند. حایر موفقیت‌هایی نیز در بخش ارزش لوازم خانگی بزرگ (تصفیه‌کننده‌های هوا، ماشین‌های لباسشویی و غیره) داشت؛ اما تا سال ۲۰۱۵، آنها هنوز تنها ۳-۲ سهم بازار را دارا بودند. در سال ۲۰۱۴ درآمد آنها در بازار آمریکا تنها حدود ۵۰۰ میلیون دلار بود. به‌‌رغم اینکه این شرکت بزرگترین تولیدکننده لوازم خانگی در جهان بود، اما آنها نهایتا نتوانسته بودند هیچ سهم بازار واقعی در آمریکا را از شرکت‌های حاکم بر بازار مانند ویرپول، جنرال الکتریک، سامسونگ و مایتگ بگیرند. نکته دوم این بود که حایر همه نقاط قوت یک تولیدکننده بزرگ چینی را دارا بود اما این نقاط قوت در بازار لوازم خانگی بزرگ آمریکا کمک چندانی نمی‌کردند. در واقع تولیدکنندگان چینی نقاط قوت بزرگی داشتند؛ از جمله یک بازار خانگی بزرگ، صرفه‌جویی‌های مقیاس در تولید، هزینه نیروی کار پایین و توانمندی‌های تحقیق و توسعه و این دلیلی بود که چرا «تهیه شده در چین» واژه متداولی در هر کجای جهان است. طیف وسیعی از اسباب‌بازی‌ها، جوراب، لپ‌تاپ و تلفن همراه وجود دارند که در چین ساخته شده‌اند اما هیچ‌کدام از اینها در بازار بزرگ لوازم خانگی آمریکا- ماشین‌های لباسشویی، یخچال و اجاق گاز- مهم نبودند. تجربه حایر مثالی از محدودیت‌های تولیدکنندگان چینی در غرب است.

در نگاه اول ممکن است تصور کنید که لوازم خانگی بزرگ، حوزه‌ای است که در آن تولیدکنندگان چینی در آن نقاط قوت بسیاری دارند اما مشکلات بسیاری در این زمینه وجود داشت. به‌عنوان مثال، این لوازم خانگی ماشین‌های بزرگ و سنگینی هستند که اغلب به دلیل هزینه‌های حمل‌و‌نقل در داخل تولید می‌شوند. اما بزرگ بودن در چین در تولید اسباب‌بازی‌ها و دوچرخه‌ها که به ‌راحتی حمل می‌شوند چندان به شما کمک نمی‌کرد. از سوی دیگر، خریداران عمده شامل ایکیا و Best Buy می‌شوند. آنها خریداران بزرگ و باهوشی هستند و حایر با (۳-۲ درصد سهم بازار) یک فروشنده کوچک بود. نکته آخراینکه بازار آمریکا برای همه شرکت‌ها آسان نبود. تنها مزیت‌های واقعی که حایر می‌توانست داشته باشد، اندازه و کارآیی عملیاتی بود که حایر هیچ‌کدام را در آمریکا نداشت.