آزمون و خطا در برابر میلیونها چشم
ما به ناچار باید با تکیه بر رفتار بیرونی و وقایع رخ داده به تحلیل این موضوع بپردازیم. از آنجا که در متن آقای ظلیپور و هم در متن برنامه مطرح شده بود که سوالات این برنامه توسط یک اتاق فکر تهیه میشود نشان میدهد که این اتفاق فقط بین دو فرد نبوده و میان سیاستگذاری یک سازمان و احیانا نحوه تعامل نیروهای مختلف درون صداوسیما با فرد و پدیدهای به نام مسعود فراستی محسوب میشود.اینکه میگویند هدف، ساختن یک «هاردتاک» یا گفتوگوی چالشی بوده نیز لازم به این توضیح است که تعریفی که من دانشگاهی از «هاردتاک» دارم با تعریفی که احیانا در ذهن دوستان است تفاوت بسیاری دارد؛ درباره هاردتاک چند اصل وجود دارد و براساس آن میتوان پرسید که آیا عوامل این برنامه بضاعت وارد شدن به هاردتاک را دارند؟ آیا تیم تهیهکننده برنامه چنین سوابق و توانایی را دارد؟ آیا میهمانان قبلیشان چنین شناختی داشتند؟ آیا فراستی با سوابقی که داراست برای هاردتاک دعوت شده؟ و آیا چنین میهمانی میداند گفتوگوی چالشی و هاردتاک چیست؟ ایشان بهعنوان میهمان وارد یک برنامه شده و گویا در ذهن ایشان این نیست که قرار است یک گفتوگوی چالشی رخ دهد.آیا آقای ظلیپور در حدی هست از نظر میهمان و دیگران بتواند یک گروه فکری را نمایندگی بکند؟ در رسانههای بینالمللی کسی که هاردتاک را انجام میدهد سالها در این زمینه کار کرده و خودش یک برند است که به طور تخصصی فقط به این مبحث میپردازد و دارای عقیده و کتاب و نظر در زمینه گفتوگو و رسانه یا موضوع مورد بحث است نه اینکه سوالاتی به یک فرد داده بشود و از روی آن یک بازی را اجرا بکند . اشتباه اصلی اما از مجری نیست، از افرادی است که چنین برنامهای را با چنین تعریفی خواستند به پیش ببرند بدون آنکه چنین دانشی داشته باشند یا اگر چنین دانشی دارند تاکنون آن را به ما نشان ندادهاند. دوستان صداوسیما باید مطالعه جدیتر و بیشتری داشته باشند و با اساتید دانشگاه و متخصصان در ارتباط باشند و حتی برنامههای آزمایشی تولید کنند تا در برابر چشمان میلیونها انسان آزمون و خطا به حداقل برسد.
ارسال نظر