اصفهان به روایت یک شاهد عینی

با این حال از متن خاطرات برمی‌آید که مولف روابط نزدیکی با صاحبان قدرت در شهر داشته و از متمولان اصفهان بوده است، زیرا اشارات فراوانی از حضور او در کاخ ظل‌السلطان و روابط او با دیگر شخصیت‌های سیاسی و صاحب نفوذ در شهر وجود دارد. همچنین مولف صاحب املاکی از روستاهای اصفهان از جمله الله‌آباد لنجان بوده که او را از کار کردن و زحمت روزانه برای کسب معیشت بی‌نیاز می‌کرده است. بی‌شک چاپ هر متن و نسخه تاریخی، پژوهشگران عرصه تاریخ را در شناسایی و واکاوی گذشته اعم از تاریخ محلی و عمومی یاری می‌کند، اما در اینجا ذکر چند نکته ضروری می‌نماید: اولا عنوان کتاب به درستی انتخاب نشده است. مولف خاطرات خود را از روز ۲۵ ذی‌قعده ۱۳۰۱ ق. شروع می‌کند و تا ۱۳ ذی الحجه ۱۳۰۲ ق. ادامه می‌دهد. این خاطرات به شکل روزانه در بیان امور بسیار عادی روزمره زندگی و بسیار تکراری نوشته شده است.  

بنابراین عنوان «اصفهان عصر ظل‌السلطان» برای خاطرات روزانه ۱۳ ماهه یک شخص از زندگی بسیار معمولی خود در دوران ظل‌السلطانی که حداقل ۳۴ سال حاکم اصفهان بود، نشان‌دهنده محتویات این کتاب نیست. ثانیا برخلاف گفته مصححان در مقدمه، این کتاب نه بیانگر حوادث سیاسی، اجتماعی و... است و نه مولف آن، نگاهی تیزبینانه و انتقادی داشته است. بلکه برعکس، مولف اگر هم از وقایع روز باخبر بوده، خواه از سر احتیاط و ترس از فاش شدن مطالبش در نزد ارباب قدرت، خواه از سر جهل و خواه از سر تنبلی و بی‌حالی که چند جا اشاره می‌کند «خلاصه حالتی ندارم والا مفصلا می‌نوشتم»، به شیوه بسیار مختصر و گنگ به وقایع اشاره کرده است.  مولف حتی به توصیف شهر و ویژگی‌های آن هم نپرداخته است به استثنای آب و هوای اصفهان؛ اینکه امروز هوا سرد یا گرم بود، باران آمد، تگرگ آمد، برف بارید یا فلان دهات را سیل برد که به‌نظر می‌رسد از این جهت خاطرات وی می‌تواند برای شناسایی آب و هوای اصفهان و همچنین میوه‌هایی که مردم در فصول مختلف سال می‌خوردند، مفید باشد.