مرگ صدر اعظم مظفرالدین شاه
دهم آبان ماه ۱۳۰۶ هجری شمسی روزی است که عبدالمجید میرزا عینالدوله، صدراعظم دوران قاجار و نوه فتحعلی شاه درگذشت. شاهزاده عبدالمجید میرزای قاجار مشهور به عینالدوله در سال ۱۲۲۴ در تهران متولد شد و در زمان ناصرالدین شاه، دوره اولیه زندگی را گذراند. پدرش سلطان احمدمیرزا عضدالدوله یکی از یکصد و بیست و چهار پسر فتحعلی شاه قاجار بود که سه پسر و یک دختر داشت. عبدالمجید میرزا، هفت ساله بود که امیرکبیر از دنیا رفت. در این سال او را برای تحصیل به مدرسه دارالفنون فرستادند، ولی او هرگز شاگرد خوبی نبود و سرانجام هم از مدرسه اخراج شد.
دهم آبان ماه ۱۳۰۶ هجری شمسی روزی است که عبدالمجید میرزا عینالدوله، صدراعظم دوران قاجار و نوه فتحعلی شاه درگذشت.
شاهزاده عبدالمجید میرزای قاجار مشهور به عینالدوله در سال ۱۲۲۴ در تهران متولد شد و در زمان ناصرالدین شاه، دوره اولیه زندگی را گذراند. پدرش سلطان احمدمیرزا عضدالدوله یکی از یکصد و بیست و چهار پسر فتحعلی شاه قاجار بود که سه پسر و یک دختر داشت.
عبدالمجید میرزا، هفت ساله بود که امیرکبیر از دنیا رفت. در این سال او را برای تحصیل به مدرسه دارالفنون فرستادند، ولی او هرگز شاگرد خوبی نبود و سرانجام هم از مدرسه اخراج شد. اینچنین بود که به دستور ناصرالدین شاه او را به تبریز نزد ولیعهد، مظفرالدین میرزا فرستادند. او در آنجا توانست فن کتابت را فراگیرد و از همین راه توانست خود و استعدادهایش را بروز دهد و مورد توجه مظفرالدین میرزا قرار گیرد. توجه ولیعهد به عینالدوله تا آنجا پیش رفت که وی دخترش انیسالدوله را به عقد عینالدوله درآورد و پس از آن عینالدوله، در سال ۱۲۷۰ پیشکار ولیعهد شد، ترقی کرد و یک سال بعد لقب عینالدوله گرفت.
بعد از کشته شدن ناصرالدین شاه، مظفرالدین میرزا از تبریز به تهران آمد و در سال ۱۲۷۴ به سلطنت رسید. او در سال ۱۲۸۰ عینالدوله دامادش را به عنوان حاکم تهران منصوب کرد. عینالدوله دو سال بعد اداره وزارت داخله را برعهده گرفت و یک سال بعد، پس از سالیان درازی که با ولیعهد در تبریز و تهران بود، توانست در پی کنارهگیری امینالسلطان از مقام صدارت، جای او را بگیرد از سال ۱۲۸۳ تا دو سال بعد صدراعظم مظفرالدین شاه شد.
او پس از رسیدن به مقام صدارت خرابیها و کجیهای بسیاری در امور کشور در مقابل خود دید و تصمیم به اصلاح آنها گرفت. او در رسیدن به صدارت ابتدا با آزادیخواهان و علما و کسانی که در عزل امینالسلطان کوشیده بودند از در دوستی و ملاطفت درآمد، اما کمی بعد راه استبداد در پیش گرفت.به خاطر استبدادی که عینالدوله و اطرافیان مظفرالدین شاه در اداره حکومت در پیش گرفته بودند، روز به روز نفرت عامه از عینالدوله و نزدیکان شاه افزایش یافت و در این میان طرفداران امینالسلطان هم مردم و علما را به مخالفت با عینالدوله تحریک میکردند. به ویژه آن که عینالدوله زمام امور شرعی و عرفی را تا حدی در اختیار یکی از علمای متنفذ تهران گذاشته بود و جمعی دیگر از علما از این بابت راضی نبودند و این باعث شد که عدهای از اصلاحخواهان و ناراضیان از اوضاع، در اواخر سال ۱۳۲۲ انجمنی مخفی برای مشروطه کردن ایران تشکیل دهند. انجمنی که از همراهی برخی علمای تهران چون آیتالله سیدمحمد طباطبایی نیز بهره میبرد. در اوایل سال ۱۳۲۳ بود که نسخههایی از یک عکس از مسیو نوز، رییس بلژیکی گمرک به دست وعاظ و علما افتاد که در آن نوز عمامه بر سر گذاشته و عبا بر دوش
گرفته بود. علما این موضوع را توهین به اسلام دانستند، بر سر منبر به حکومت وقت حمله کردند و در این کار آیتالله سیدعبدالله بهبهانی که از عینالدوله رنجیده بود، پیشقدم معترضین شد، اما عینالدوله اعتنایی به این اعتراض نکرد، بلکه روز به روز بر اقتدار نوز افزود و برای اینکه شاه باخبر نشود او را به بهانه معالجه به فرنگ فرستاد.این شرایط پس از بازگشت شاه نیز ادامه داشت تا اینکه علاءالدوله حاکم تهران، گروهی از تجار را به بهانه گرانی قند به چوب بست. این اقدام باعث شد مخالفین عینالدوله و علمای تهران که در آذرماه ۱۲۸۴ با یکدیگر بر ضد او اتحاد کرده بودند به حرم حضرت عبدالعظیم در شهر ری رفته و مهاجرت صغرای علما بر ضد عینالدوله آغاز و در پی آن خصومت بین ایشان و عینالدوله علنی شود.
بعد از مدتی گفتوگو بین مهاجرین و دربار، بالاخره علما در ۱۶ ذیالقعده ۱۳۲۳ با احترام تمام به تهران برگشتند و به فرمان شاه قرار شد که خواستههایشان با تاسیس عدالتخانه از سوی عینالدوله برآورده شود. این واقعه که در حقیقت در حکم شکست عینالدوله بود، مردم را بیش از پیش علیه او تحریک کرد و درخواست عدالتخانه و مشروطیت علنی شد.
عینالدوله بعد از برگرداندن علما از مهاجرت صغرا باز رفتار خود را تغییر نداد، در عوض به توقیف بعضی از روزنامهها و تبعید جمعی از آزادیخواهان دست زد. در پی سرکوب مخالفان از سوی عینالدوله و در پیش گرفتن رویه استبدادی از سوی او، مردم بار دیگر به هیجان آمدند و اینبار در مسجد جامع تهران اجتماع کرده و علنا عزل عینالدوله و اجرای فرمان تاسیس عدالتخانه را از شاه خواستند.
درگیری بین مامورین و مردم مخالف باعث کشته شدن دو نفر از آزادیخواهان شد. در اعتراض به این واقعه علما اینبار برای تحصن به قم رفتند و همزمان تجار و جمعی از مردم پایتخت نیز در حیاط سفارت انگلیس در تهران متحصن شدند. عاقبت شاه عینالدوله را عزل کرد و نصرالله خان مشیرالدوله را به جای او به صدارت برگزید. به دنبال این تحولات بود که در چهاردهم جمادیالثانی ۱۳۲۴ فرمان مشروطیت صادر شد، در ۱۸ شعبان همان سال اولین مجلس شورای ملی ایران تشکیل و قانون اساسی تدوین شد و شاه آن را در ۱۴ ذیالقعده امضا کرد و پنج روز پس از آن از دنیا رفت.عینالدوله چند سالی بیکار بود و مدتی به املاک خود در خراسان رفت و همان جا اقامت کرد. بعد از مرگ مظفرالدین شاه، در دوران سلطنت محمدعلی شاه، او مجددا مورد توجه و مشورت قرار گرفت و در جنبش مشروطهخواهی در انقلاب آذربایجان، محمدعلی شاه او را برای سرکوبی قیام تبریز و دفع مجاهدین و مشروطهطلبان، مأمور کرد، ولی او در سفر به تبریز پس از شکست از نیروهای تحت فرمان ستارخان، ناکام به تهران بازگشت. بعد از فتح تهران به دست مجاهدین و متحصن شدن محمدعلی شاه در سفارت روس، عینالدوله برخلاف بسیاری از مستبدین
دیگر که به سفارتخانهها متحصن شدند، به اتفاق چند نفر از اقوام خود، پیاده به بهارستان آمد و خود را تسلیم مجاهدین و روسای ملت کرد و این اقدامش باعث شد که روسای مشروطه و مجاهدین، او را با احترام بپذیرند و به او آزاری نرساندند. او در سال ۱۳۳۱ هجری قمری بعد از سالها دوری از عناوین دولتی، در کابینه میرزا محمدعلیخان علاءالسلطنه وزیر کشور شد و با اینکه تا آخر عمر مخالف اصل مشروطه بود، ولی در زمان سلطان احمدشاه قاجار، دو بار در سالهای ۱۲۹۴ هجری شمسی و ۱۲۹۶ هجری شمسی، رییسالوزرا شد.وی در سالهای پایانی عمر با ورشکستگی بزرگی مواجه شد. طلبکاران بسیاری از اموال او را به یغما بردند و از طرفی تنها پسرش هم مردی لایق و با کفایت نشد که بتواند اموال پدر را جمع و جور کند. وی سرانجام در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۰۶ شمسی در سن۸۴ سالگی در تهران درگذشت.
منابع:
- تاریخ ایرانی
- شرح حال رجال ایران، مهدی بامداد، نشر زوار
- عینالدوله، رحمان فتاحزاده، پژوهشکده باقرالعلوم
- تاریخ مشروطه ایران، احمد کسروی، چاپ سپهر
- عینالدوله و رژیم مشروطه، مهدی داوودی، چاپ سپهر
- تاریخ بیداری ایرانیان، ناظمالاسلام کرمانی، به اهتمام علیاکبر سعیدی سیرجانی
ارسال نظر