درخواست تشکیل مجلس عسکریه
گروه تاریخ اقتصاد- خلاصه مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز شنبه ۲۱ شهریور ۱۲۸۶ شمسی را میخوانید: آقا سیدمحمد حسین: خوب است مقرر فرمایید قانون اساسى خوانده شود. وزیرعدلیه: بلکه هر صفحه که خوانده شد و قبول کردید آن را چاپ کنند تا مجرى شود، بهخصوص قانون عدلیه فصل به فصل که میگذرد اجرا شود. قرآن مجید هم یک دفعه نازل نشده، بلکه به تدریج نازل شده. حاج امام جمعه: بنده هم از اشخاصى هستم که میگویم این نظامنامه جدا از مجلس باید بیرون بیاید، اما بعد از آنکه ده دوازده هزار عشایر ما از ما مایوس شده بروند اطاعت عثمانى را کنند.
گروه تاریخ اقتصاد- خلاصه مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در روز شنبه 21 شهریور 1286 شمسی را میخوانید:
آقا سیدمحمد حسین: خوب است مقرر فرمایید قانون اساسى خوانده شود.
وزیرعدلیه: بلکه هر صفحه که خوانده شد و قبول کردید آن را چاپ کنند تا مجرى شود، بهخصوص قانون عدلیه فصل به فصل که میگذرد اجرا شود. قرآن مجید هم یک دفعه نازل نشده، بلکه به تدریج نازل شده.
حاج امام جمعه: بنده هم از اشخاصى هستم که میگویم این نظامنامه جدا از مجلس باید بیرون بیاید، اما بعد از آنکه ده دوازده هزار عشایر ما از ما مایوس شده بروند اطاعت عثمانى را کنند. عثمانى هم اتصالا پیش مىآید، دیگر براى ما مملکتى باقى نخواهد ماند؛ این است حال سرحد ساوجبلاغ از حال ارومى هم پریروز مطلع شدید در این صورت نظامنامه فایده ندارد! خوب است این نزاع خانگى را کنار بگذاریم اتفاق نموده درصدد رفع برآییم و خود را از تعدیات خارجه حفظ کنیم.
آقا سیدحسن تقىزاده: دولت هیچ وقت نخواهد گفت من نمىتوانم. پس کی باید این اقدام بشود مجلس هم که مسامحه مىنماید! اگر مقصود در مجلس گفتن است از گفتن هم مضایقه میکنید هر چند روز یک مرتبه مذاکره میشود و دیگر فراموش مىگردد بعد از آنکه شما قطع کردید که دولت هیچ اقدامى نخواهد کرد و قطعات خاک شما میرود و عشایر شما از روى اضطرار از اطاعت خارج میشوند. دیگر منتظر چه چیزید؟ گمان بنده این است همان طور که از تبربز و ارومى تلگراف شده که اگر اقدام نمیشود به خودمان واگذار نمایید حالا به خودشان واگذار کنید که همه بدانند ما دولت نداریم و یک ملت یتیم هستیم.
مستشارالدوله: اینکه تقىزاده گفتند امروز کار بهجایى رسیده است که دیگر علاجى غیر از اقدامات ملى ندارد. آن روز گفته شد که قدغن شود زوار به خاک عثمانى بروند، ولى نشد حالا هم عقیده بنده این است که تلگراف بشود به حججالاسلام عتبات که فوج فوج تحت تبعیت دیگران نروند و فرسنگ فرسنگ خاک ما از دست نرود.
حسامالاسلام: از اول گفتهاند کلوخانداز را پاداش سنگ است؛ راه خیلى آسان است یکى از طرف خوانین بختیارى و عراق عرب است مجلس اذن بدهد که هجوم ببرند خود رعیت آنجا به جهت مشروطیت حاضر است، همین قدر اغتشاش بشود خود رعیتش درصدد برخواهند آمد آخر تا کى تا چند اقدام نمیکنید؟
حاج سیدمرتضى: مملکت چند هزار سردار اسمى دارد، ولى دو فوج نداریم؛ پس خوب است آنها را بیرون کنند.
رییس: چون بنده بصیرت دارم میدانم تا چه اندازه اهمیت دارد، اگر سردشت برود تمام ارومى و غیره رفته است.
حاج سید نصرالله: وزرا و سردارها و امرا تمام صاحب ثروت هستند؛ حاضر شوند و اقدام کنند، اگر مسامحه شود دیگر عقیده بنده این است که واگذار به ملت شود.
حسامالاسلام: صاحبخانه را به دو شکل بیدار کرد؛ اگر زیاد خوابیده باشد باید او را به طور ملایمت بیدار کرد و اگر دزد آمد در خانه باید او را طورى بیدار کرد که همسایه هم بداند، حالا باید واسطهها را کنار گذاشت به شاه باید گفت مملکت میرود تا فرصت هست باید اقدام کنیم از طرف عراق عرب باید حمله کنیم، اگر ابتکار بشود عراق عرب از دست او خواهد رفت.
مستشارالدوله: این مجلس عسکریه را اگر ترتیب بدهند در خارج هم خیلى اهمیت حاصل خواهد کرد که امروز در دربار ایران مجلس فوقالعاده عسگرى براى مدافعه تشکیل داده شده است.
آقا سیدحسن تقىزاده: این اتمام حجت آخرى باید باشد این را هم باید دانست هر کس کارى را نکرد و سایرین آمدند قبول کردند منت خواهد داشت، پس حالا این جنگ خانگى را کنار بگذارید شاه و وزرا اقدام کرده دشمن خارجى را دفع کرده منت بزرگى بر ملت گذاشته و صاحب یک سلطنت قانونى مشروطه دائمى شوند.
مستشارالدوله: با تمام این مطالب آنطور که جناب حاج سید نصرالله گفتند به طور فوقالعاده به رییس الوزرا تلگراف شود نه به طور خواهش که در دربار مجلس فوقالعاده از وزرا و امرا و سردارها تشکیل داده آن نقشه و خیالى که درباره دشمن به عمل خواهند آورد گفتوگو کرده و فردا اطلاع به مجلس بدهند و الا اگر اینطور نباشد فردا باز اینجا آمده وقت مجلس ضایع خواهد شد و کارى هم پیشرفت نخواهد کرد این مجلس عسگریه را اگر ترتیب بدهند در خارج هم خیلى اهمیت حاصل خواهد کرد که امروز در دربار ایران مجلس فوقالعاده عسگرى براى مدافعه تشکیل داده شده است.
آقا سیدحسن تقىزاده: عقیده بنده برعکس این اعتقاد است؛ همه وقت تمام حرارتهاى ما را همین یک کلمه سرد میکند که وزرا مىگویند ما مىخواهیم سوال و جواب نماییم؛ حال سه ماه است که هیچ اقدام نشده وقت رفتن فرمانفرما قرار شد فوج همدان و خمسه و قزوین و غیره برود، یک نفر نفرستادهاند! حالا باید ملت دیگر خودش همراهى بکند و ملت ایران را هم من زنده مىدانم حالا باید به هر کس اطلاع آخرى داده شود که اگر شما هم اولاد این وطن هستید بیایید با ما همراه شوید اگر نیامدند بعد از آنکه ملت دشمن خود را دفع کرد لابد دشمنان داخلى را هم رفع خواهد کرد.
آقا میرزا فضلعلى آقا: مطلب عشایر جنگ خانگى است. اگر این جنگ خانگى را رفع کردید دیگر عثمانى نمیتواند تعدى کند این حرف بنده جاى ایراد نیست.
رییس: امروز عصرى قرار بود مجلس تشکیل بشود در باب عمل نان حال وکلا چه میگویند تشکیل بشود یا نه آن هم اهمیت دارد و این چند روزه تا ممکن است زودتر تهیه گندم و نان بشود.
ارسال نظر