رای مردم به دولت مصدق
گروه تاریخ اقتصاد - آنچه می خوانید سرمقاله «باختر امروز» در تاریخ ۲۰ مردادماه سال ۱۳۳۲ است. نویسنده این سرمقاله با حمایت از مصدق ، مخالفان او را به شب پرههایی که «وصل آفتاب را نمیتوانند دید»، تشبیه کرده است. پیرو «رفراندوم» هفته گذشته در شهرستان تهران، دیروز در سرتاسر ایران مراجعه به آرای عمومی شد و ملت ایران یکصدا به ندای پیشوای خود لبیک گفتند. با این آزادی بیحد و اندازه که به مخالفان دادهاند و همه روزه مانند برگ درخت به نام روزنامه، فحشنامه با پول بیگانگان چاپ میشود و علیه دولت و شخص مصدق تبلیغ مینمایند و از هر گونه عمل و اقدامی که ذکر آن موجب شرم و خجلت است فروگذار نمیکنند؛ مردم یعنی همان اشخاصی که صاحب حقیقی این خانه هستند به دنبال مصدق قدم برداشته و نیت او را تقدیس کرده و پشتیبانی خود را تصریح میکنند.
گروه تاریخ اقتصاد - آنچه می خوانید سرمقاله «باختر امروز» در تاریخ 20 مردادماه سال 1332 است. نویسنده این سرمقاله با حمایت از مصدق ، مخالفان او را به شب پرههایی که «وصل آفتاب را نمیتوانند دید»، تشبیه کرده است.
پیرو «رفراندوم» هفته گذشته در شهرستان تهران، دیروز در سرتاسر ایران مراجعه به آرای عمومی شد و ملت ایران یکصدا به ندای پیشوای خود لبیک گفتند.با این آزادی بیحد و اندازه که به مخالفان دادهاند و همه روزه مانند برگ درخت به نام روزنامه، فحشنامه با پول بیگانگان چاپ میشود و علیه دولت و شخص مصدق تبلیغ مینمایند و از هر گونه عمل و اقدامی که ذکر آن موجب شرم و خجلت است فروگذار نمیکنند؛ مردم یعنی همان اشخاصی که صاحب حقیقی این خانه هستند به دنبال مصدق قدم برداشته و نیت او را تقدیس کرده و پشتیبانی خود را تصریح میکنند.ملت ایران میبیند که پس از پیدایش مشروطیت بار اول است که یک آزادی مطلق به مردم داده شده و عامه در یک امر عمومی ورود داشته و بدون اعمال نفوذ، این «رفراندوم» صورت گرفته است.
کورباطنها، مغرضین، شبپرهها که وصل آفتاب را نمیتوانند دید هر چه میخواهند بگویند، آفتاب را با گل نمیتوان اندود و در این قرن و عصر که باید آن را عصر تلویزیون و اتم نام نهاد، حقایق را نمیشود مکتوم داشت.
همینها که فریاد میکشند و مخالفخوانی میکنند سال پیش زیر لوای مصدق از همین تظاهرات و ابراز احساسات حماسه میخواندند و برای خود وجد ذخیره میکردند و به خود میبالیدند که در جبهه و صفی هستند که مردم به آنها احترام میکنند و به دنبال آنها میروند ولی امسال میگویند این کارها ساختگی است و دلیل آنها این است که چون ما نیستیم پس مردم هم نیستند.آنها خودشان بهتر میدانند که زیر بازارچه خانه خودشان نمیتوانند سفید شوند! احساس کردهاند که خویشان و بستگانشان جواب سلام آنها را نمیدهند، ولی در روزنامههای خود مینویسند که مردم به تحریک دولت به آنها حمله میکنند.آقایان کسی به دنبال شما نیست که دولت نگران باشد. شما هستید همانهایی که شبها دور هم جمع میشوید به ضمیمه آنهایی که در سوراخها خزیده و قادر نیستند از خانه بیرون آیند! مگر شما یک چندم مردم ایران هستید؟ و مخالفت شما چه تاثیری دارد؟
دولت در آن حد و اندازه جلو شما را میگیرد که نظم و امنیت را اخلال کنید یا موجب قتل و فتنهای شوید و الا هرچه میخواهید تنها صدا بدهید و آنچه میسر است شما چند نفر در عزای شکست خود بگریید.از این صداها در فضا بسیار پیچیده و گوش آسمانها به این آهنگهای ناموزون آشنا است. شما سال گذشته پشت سر مصدق نماز میخواندید و به او اقتدا میکردید آن مقام و منزلت را در اجتماع داشتید، امسال به ساز سیاست اجنبی میرقصید میخواهید مردم با شما چه معامله کنند؟ اگر مردم غیر از این معامله میکردند باید از این مملکت و از این مردم مایوس بود چون تقوی و درستی اثر وضعی ندارد.اعتماد مردم به پاکی و طهارت مصدق است، اعتماد مردم به وطنپرستی و رشادت سیاسی مصدق است، شما چه دارید که به مردم عرضه کنید؟ اگر ملت پشت سر شما است، چرا اعلامیه نمیدهید که روز فلان تعطیل عمومی کنید. مگر دست شما را گرفتهاند؟
میخواهید امتحان کنید، خویشان و نزدیکان و همسایگان و دوستان را جمع کنید، مراجعه به آرای آنها کنید ببینید صدی چند به روش شما رای میدهند؟ اشتباه شما این بود که خیال میکردید این مردم به دنبال شما هستند و این ابراز احساسات برای شما است؛ و تصور کردید که هر راهی بروید میآیند و هر نظری اتخاذ کنید پیروی میکنند؛ این امتحان به قیمت حیات سیاسی و آبروی شما تمام شد.
دیروز ملت ایران در سرتاسر کشور خط بطلان بر گفته و عمل شما کشید، در مجلسی را که شما در آن بودید بست و دفتر سیاست شما را شست؛ دیروز ملت ایران فرمان حیات ابدی و زندگی باافتخار و جاوید به مصدق داد، دیروز آفتاب عمر سیاست شما غروب کرد، دیروز خورشید اقبال و افتخار مصدق در نصفالنهار محبوبیت و قبول عامه درخشید، دیروز ملت ایران مشت محکمی بر دهان شما کوبید؛ هنوز متقاعد نشدهاید، هنوز بس نیست؟
شما از ملت ایران مایوس شدید، رو به خارجیها آوردید، شکایت ملت ایران را به بیگانگان بردید! شما تلگراف میکنید که روزنامهها را توقیف، مخالفین را زندانی و تبعید و همه را تهدید کردهاند.
همین روزنامههای شما جواب شما نیست؟ همین اجتماع شبانهروزی شما و همین فتنه و فسادهای دائم که منجر به قتل و سفک دماء[ریختن خون] میشود، علامت آزادی شما نیست؟ شما میخواهید دولت مردم را مجبور کنید که به دنبال شما بیایند. دیگر این کار میسر نیست و آن دفتر شسته شد.ملتی پیروز به دنبال پیشوای خود دو اسبه به طرف سعادت و پیروزی میرود، مردمی سرنوشت خود را در پیروی مردی پرهیزکار و پاک تشخیص داده از او الهام میگیرند، شما هم مطرود و ملعون باید از سیاست کناره بگیرید.
مصدق به ملت تکیه دارد شما کسی را ندارید، مصدق آبرو و سابقه پرهیزکاری دارد شما ندارید، مصدق برای مردم برنامه دارد و به مردم خدمت میکند و مردم این معنی را درک کردهاند، شما برای کسان و بستگان و اطرافیان خود تلاش میکنید و برای آنکه از دور شما متلاشی نشوند به آنها منفعت میرسانید.
شما به انتظار نشستهاید که یک خارجی به کمک شما بیاید و مصدق را از کار بیندازد. اولا ملت ایران بیدار و همانطور که تا حال از او حمایت کرده بعد هم خواهد کرد. ثانیا بر فرض که شما توفیق حاصل کردید مصدق سربلند و با افتخار از میدان بیرون میرود، مصدق پیروز و محبوب میدان را ترک میکند.
پس در یک طرف این میدان جنگ شما و بیگانگان و در طرف دیگر مصدق و ملت؛ ولی فراموش نکنید که خدا با مردم است.دیروز ملت ایران سیاست اجنبیپرستی اقلیت را محکوم کرد. این رفراندوم رای عدم اعتماد ملت ایران به افراد اقلیت و نشانه تنفر و انزجار عامه از سیاستی بود که ایادی لندن از آن پیروی میکنند.قریب دو میلیون نفر از افراد این ملت در یک انتخابات آزاد ضمن رأی عدم اعتماد به ستون پنجم انگلیس به مصدق پیروز و وطنخواه رای اعتماد داد و ثابت کرد که استقلال وطن خود را آرزومند است.
ارسال نظر