والده خان، کاروانسرای ایرانیهادر استانبول
این منطقه بین چنبرلیتاش، بایزید، امین اونو واقع شده و بهترین و قدیمیترین کاروانسراهای استانبول را در خود جای داده است. امروزه از این کاروانسراها اشخاصی که به داد و ستد میپردازند، استفاده میکنند. این کاروانسراها و بازارهایی که در دوران عثمانی انواع اصناف و رشتههای کاری را در خود جای داده بود، به مقدار کافی اطلاعاتی درباره اقتصاد آن زمان به ما میدهد. کاروانسرای والدهخان را در زمان سلطانمراد چهارم (۱۶۳۲-۱۶۴۰ م) مادر پادشاه (والده کوسمالسلطان) ساخته است. هدف کوسمالسلطان این بوده که این درآمد کاروانسرا وقف مسجد چینیلی بشود که در اسکودار خود ساخته بود. در کتاب حدیقه الجوامع اثر ایوان سرایی حسین افندی نوشته شده که مسجد چینیلی که آن را والدهخان ساخته است، درآمدش براساس وقف کاروانسرای والدهخان بوده است. بنا بر نوشته اولیا چلبی، سیاح معروف عثمانی، جای پیشین این کاروانسرا در جراح پاشا بوده است که در یک طرف این کاروانسرا که خراب و سوخته بود، یک برج چهارگوشه وجود داشت که آن را جهاننما میگفتهاند.در داخل این مکان به قول اولیاچلبی جهاننما و به قول محقق ترک سماوی ایبجه، بقایای بیزانس ثروت کوسمالسلطان قرار داشت. کوسمالسلطان یکی از ثروتمندترین افراد آن دوران بوده که در زمان حیاتش ثروت او بیشتر از سیصد هزار قروش (واحد پول عثمانی) رسیده بود. صاحب سرزمینهای وسیعی بود؛ ولی مانند والده سلطانهای پیشین مجموعههای بزرگ خیرات و وقف نداشت. فقط در سال ۱۶۴۰ م که در اسکودار مجموعهی حمام، مدرسه، مکتب، بیمارستان، چشمه و مسجدی که به آن اشاره شد (مسجد چینیلی) ساخته شد.دقیقا پس از ۱۰ سال در سراشیبی چگماقچیان این کاروانسرا را والدهخان ساخت. بر اساس نوشته مورخ بزرگ نائمی، ثروت شخصی کوسمالسلطان که ۲۰ صندوق فلورین (واحد پول عثمانی) طلا بود در این برج قلعه نگهداری میشد. کاروانسرای معظمی که در بازار مرجان بنا شده بود که به آن والدهخان میگویند ۲۰ صندوق فلوری پیدا شده و آن را نیز بعد از فوت ایشان میری (خزانه دولت) گرفتند. امروزه این برج موجود است که به قول مورخ Schneden این قلعه از دوران بیزانس باقی مانده است و ممکن است مقام محافظ کاخ امپراتوری بیزانس اینجا باشد.این کاروانسرا با اینکه سنگ نوشتهای (کتابت) ندارد، معلوم است که در قرن ۱۷ ساخته شده است؛ ولی بعضی منابع، تاریخ آن را ۱۶۵۱ گفتهاند و معمار آن مشخص نیست. در زمان ساخت آن، کاروانسرای بزرگ دیگری به جز کاروانسرای محمود پاشا وجود نداشت. قلعه جهاننما که در طرف چپ آن است سر به فلک کشیده است و اصطبلی دارد که شترها و هزاران اسب و قاطر در آن جای میگرفتند و در وسط کاروانسرا مسجدی قرار دارد.لاری محمد افندی که یکی از علمای دوران بود، در سال ۱۰۷۸ ق و ۱۶۶۸ م به ارتداد متهم شد و در حضور مردم استانبول در جایی به نام پارماق قاپو سر بریده شد. ایشان در یکی از غرفههای مجردی این کاروانسرا زندگی میکرد. مورخ فندقلی سلاحدار محمدآقا میگوید که ایشان متمکن والدهخان و متمول و مالدار و معروف و مشهور به علم و هوش بود. تقریبا به نظر میآید که او در این کاروانسرا مشغول به تجارت بوده است.در آن زمان اشخاص تنها مقیم در کاروانسرا که از دوستان لاری محمد افندی به شمار میرفتند، روزهای سختی را تجربه کردند؛ زیرا پیروان او نیز به حبس و تبعید محکوم شدند. این کاروانسرا که بین کاروانسراهای شهر استانبول واقع شده، دارای دو طبقه و سه صحن است و از حیث مساحت در بین کاروانسراهای استانبول، بزرگترین آنها به شمار میآید. کاروانسرای محمودپاشا هم حداقل وسعتی به اندازهی آن دارد؛ اما با این تفاوت که یک کاروانسرای تک نیست، بلکه یک مجموعه است. محل کاروانسرا در منطقه مرجان است که یک منطقه مهم تجاری است. اصطبل آن به زیرزمین صحن دیگر منتهی میشود و در نتیجه حیوانات کاملا از محل زندگی انسانها جدا میشوند. این ویژگی در میان کاروانسراهای ترک، پدیده تازهای بوده است. به صحن سوم «خان صغیر» گفته میشد و این صحن از بقایای دوران بیزانس بوده است.در صحن اول و دوم ۱۵۲ اتاق و درخان صغیر ۵۷ اتاق وجود دارد؛ یعنی جمعا ۲۰۱ اتاق. از آنجا که ثروت کوسمالسلطان در این کاروانسرا قرار داشت، حتی اکنون نیز به احتمال یافتن ثروت او در این کاروانسرا، این مکان مورد حمله شبانه قرار میگیرد.بنا بر عرف، مسافران در اینجا تا سه روز بدون پرداخت پول میهمان میشدند. در اوایل سالهای بنای کاروانسرا، چون جوانان اهل شهرستان آناتولی که در اتاقهای کاروانسرا زندگی میکردند و در حالی که آموزش اندرونی آموزش سیستم سیاسی به نام «اندرون» نداشتند، حتی به مقطع رییس الکتب رسیدند. بیشک از تجار ایرانی، آذربایجانی و قفقازی، میهمانهای اروپایی نیز در اینجا که در آن زمان بهترین محل اقامت در استانبول بود، حضور داشتند؛ اما ساکنان این خان بیشتر ایرانیان شیعی و آذری بودند. در میان آنان گروهی از تاجران ارمنی نیز بودند. به گفته «جی. دی تونوف» بعضی از خارجیان اروپایی نیز در قرن هفدهم در این جا بودهاند. در سال ۱۶۵۲ یعنی درست مدت کوتاهی پس از ساخت کاروانسرا، سیاحی فرانسوی این خان را بهترین کاروانسرای شهر نامید و عنوان کرد که در اینجا تمام خارجیان اتاق مطلوب خود و انباری برای بارهایشان مییافتند. به گفته ایشان و در سال حضورش در آنجا، به تمام مسافران رختخواب، لحاف، قالی و بالش داده میشد. در چند مغازه کتابفروشی ارمنی که در کنار دیوار بیرونی کوچه چگماقچیان قرار داشتند، کتابهایی که از شرق و به خصوص از فرانسه تهیه میشد، به فروش میرفت. دو تا از این کتابفروشیها تا پایان سال ۱۹۵۰ نیز وجود داشتند. * بخشی از یک مقاله
ارسال نظر