‌حسن‌ دادگر

چرا فساد اقتصادی در ایران دست کم در دو قرن حکومت قاجار و پهلوی ریشه دواند و پایدار ماند؟ این یک پرسش مهم است که باید با مطالعه دقیق نظام سیاسی و اداری دولت‌های قاجار و پهلوی پاسخی دقیق برای آن پیدا کرد. متن حاضر که توسط حسن دادگر نوشته شده است، نگاهی به ابعاد این مساله از دوره قاجار تا پایان پهلوی دارد...

فساد مالی‌ دولت‌ها و حکومت‌ها در زمره‌ اندوه‌بارترین‌ فرازهای‌ مطالعات‌ مربوط‌ به‌ تاریخ‌ تحولات‌ سیاسی‌ اجتماعی‌ است‌ و متاسفانه‌ حجم‌ زیادی‌ از رویدادهای‌ مربوط‌ به‌ تاریخ‌ معاصر ایران‌ با زمینه‌ها و بسترها و لایه‌ها و نمایه‌های‌ شرم‌آوری‌ از انواع‌ مفاسد مالی‌ دولتی‌ و گروهی‌ در آمیخته‌ است.

اختاپوس‌ فساد مالی‌ در تاریخ‌ معاصر ایران‌ نه‌ تنها قهرمانان‌ ملی‌ بزرگی‌ چون‌ میرزاتقی‌خان‌ امیرکبیر را به‌ خاطر مبارزه‌ با آن‌ قربانی‌ خود ساخته‌ بلکه‌ با پریشان‌ ساختن‌ به‌ موقع‌ رشته‌های‌ اقتصاد و فرهنگ‌ و سیاست‌ ملی، ملت‌ و سرزمین‌ ایران‌ را در چمبره‌ هزارگونه‌ محنت‌ و ابتلا فرو برده‌ است‌ که‌ متاسفانه‌ ریشه‌ها و شاخه‌های‌ آن‌ هنوز هم‌ بر جای‌ مانده‌ است. اکنون‌ که‌ بزرگ‌ترین‌ هدف‌ و نیاز سفینه‌‌النجاه انقلاب‌ اسلامی‌ مبارزه‌ با مفاسد اقتصادی‌ و مالی‌ و اداری‌ عنوان‌ می‌شود، هر گونه‌ تحقیق‌ و تالیف‌ و جد‌ و جهدی‌ که‌ در این‌ زمینه‌ از سوی‌ آگاهان‌ و نخبگان‌ مردم‌ انجام‌ می‌شود قابل‌ توجه‌ و تامل‌ است. به‌ همین‌ خاطر مقاله‌ حاضر را به‌ عنوان‌ گوشه‌ای‌ از این‌ بایسته‌ها تقدیم‌ حضورتان‌ می‌کنیم.

فساد چیست؟

هر نوع‌ تصرف‌ غیرقانونی‌ در اموال‌ عمومی‌ و استفاده‌ نامشروع‌ از اختیارات‌ و قدرت‌ به‌ منظور بهره‌وری‌ از امکانات‌ مالی‌ برای‌ کسب‌ منافع‌ شخصی، فساد مالی‌ نام‌ دارد؛ فساد مالی‌ دارای‌ مصادیق‌ بسیاری‌ از جمله‌ اختلاس، رشوه، اخاذی، رانت‌های‌ اقتصادی‌ برداشت‌ و دخل‌ و تصرف‌ غیرقانونی‌ در وجوه‌ و اموال، استفاده‌ از امتیازات‌ و بهره‌برداری‌های‌ مالی، تقلب، کم‌کاری‌ و ... است. این‌ فساد با تشکیل‌ حکومت‌ و دولت‌ و برپایی‌ تشکیلات‌ اداری‌ و نهادهای‌ عمومی‌ مطرح‌ شد و همواره‌ تهدیدی‌ جدی‌ برای‌ جامعه‌ و منافع‌ عمومی‌ به‌ شمار می‌رود. کشور اسلامی‌ ما نیز از این‌ قاعده‌ مستثنی‌ نمی‌باشد و در اعصار مختلف‌ با این‌ مساله‌ مواجه‌ بوده‌ است؛ اما مهم‌ این‌ است‌ که‌ مفاسد به‌ چه‌ دلیلی‌ شیوع‌ یافته‌اند و عاملان‌ آن‌ چه‌ کسانی‌ بوده‌اند. ایران‌ معاصر پیوسته‌ از فساد برخی‌ رجال‌ حکومتی‌ در عصر قاجار یا پهلوی‌ اول‌ و دوم‌ رنج‌ برده‌ است. خاندان‌ رژیم‌ سابق‌ و حتی‌ شخص‌ شاه‌ بارها اقدام‌های‌ ناسالمی‌ انجام‌ داده‌اند که‌ در کارنامه‌ رژیم‌ سلطنتی‌ ثبت‌ شده‌ است.به‌ جرات می‌توان‌ فساد مالی‌ حکومت‌ پهلوی‌ را یکی‌ از دلایل‌ شکل‌گیری‌ نهضت‌ انقلاب‌ اسلامی‌ دانست. صاحبنظران‌ داخلی‌ و خارجی‌ نیز بر این‌ مطلب‌ تاکید بسیار دارند. رژیم‌ سابق‌ داعیه‌ مبارزه‌ با مفاسد مالی‌ را داشت‌ در حالی‌ که‌ خود به‌ شدت‌ در آن‌ غوطه‌ور بود. اسراف، تجمل، دزدی، رشوه‌ و در یک‌ کلام‌ فساد خاندان‌ سلطنتی‌ و مقامات‌ بلند پایه‌ جامعه‌ آن‌ روز؛ دلیل‌ اصلی‌ بحران‌ موجود در کشور به‌ شمار می‌رفت.این‌ مقاله‌ مروری‌ تاریخی‌ بر بروز و شیوع‌ مفاسد مالی‌ در ایران‌ معاصر دارد. در آغاز مقدمه‌ای‌ از کلیت‌ بحث‌ ارائه‌ می‌شود و سپس‌ به مفاسد مالی‌ عصر قاجار، پهلوی‌ اول‌ و دوم، خاندان‌ یهودی‌ و دولت‌های‌ رژیم‌ سابق‌ پرداخته‌ می‌شود. در پایان‌ نیز به‌ علل‌ وجود مفاسد مالی‌ در ایران‌ پس‌ از انقلاب‌ توجه‌ خواهیم‌ کرد.

خبرنگار خارجی

ایران‌ در تاریخ‌ معاصر خود، شاهد مفاسد مالی‌ بسیاری‌ بوده‌ است؛ حکومت‌های‌ فاسد و مستبد، با سوءاستفاده‌های‌ مالی‌ هر آنچه‌ خواستند با ملت‌ ایران‌ کردند. مقام‌ و مسوولیت، ثروت‌ کلانی‌ به‌ همراه‌ داشت‌ و بسیاری‌ با دادن‌ رشوه، به‌ مقام‌های‌ دولتی‌ و حکومتی‌ دست‌ یافتند و به این ترتیب، مسیر فساد و بهره‌برداری‌های‌ انتفاعی‌ را در جهت‌ منافع‌ شخصی‌ پیمودند.

عامل‌ اصلی‌ اعتراضات‌ مردمی‌ و بزرگان‌ دینی‌ چه‌ در عصر قاجار و چه‌ در حکومت‌ رضاخان‌ و پهلوی‌ دوم، ساختار استبدادی‌ و فساد مالی، به‌ همراه‌ اختناق‌ و مفاسد اخلاقی‌ بود. از طرفی، بحران‌های‌ اقتصادی‌ به‌ وجود آمده‌ در تاریخ‌ گذشته‌ ایران، ناشی‌ از فساد طبقه‌ حاکم، چپاول‌ ثروت‌های‌ ملی‌ و عمومی‌ و همچنین‌ وجود مقامات‌ بلندپایه‌ حکومتی‌ و دولت‌های‌ فاسد بوده‌ است.

صاحبنظران‌ خارجی‌ و اندیشمندان‌ بسیاری‌ بر این‌ مطلب‌ تاکید دارند. فساد و رشوه‌خواری‌ مقامات‌ و اعضای‌ خاندان‌ سلطنتی‌ به‌ شدت‌ با ارزش‌ها و عادت‌های‌ اجتماعی‌ طبقات‌ متوسط‌ و پایین‌ جامعه‌ سنتی‌ ایران‌ در تعارض‌ بود که‌ منجر به‌ همین‌ دوگانگی‌ شدید طبقاتی‌ شد. به‌ عنوان‌ مثال، ملت‌ ایران‌ در سال‌های۵۴- ۱۳۵۲، از خود شاه‌ شنیده‌ بودند که‌ درآمدهای‌ نفتی‌ کشور سه‌ یا چهار برابر شده‌ است. بر همین‌ اساس‌ آنان‌ سوال‌ می‌کردند که‌ چرا دچار فقر و بحران‌ اقتصادی‌ شده‌اند و آن‌ همه‌ ثروت‌ به‌ یکباره‌ چه‌ شد و کجا رفت؟ از آن‌ جا که‌ رشوه‌خواری‌ و فساد مالی‌ برخی‌ از اعضای‌ خاندان‌ سلطنتی، شخص‌ شاه‌ و دولت‌های‌ به‌ قدرت‌ رسیده‌ بر همگان‌ آشکار بود، جامعه‌ آگاه‌ ایران‌ با دیده‌ شک، تردید و انزجار به‌ رژیم‌ نگاه‌ می‌کرد و این‌ وضعیت‌ برای‌ آنان‌ تحمل‌ناپذیر بود.

دامنه‌ فساد آنقدر گسترش‌ یافته‌ بود که‌ یکی‌ از خبرنگاران‌ خارجی‌ با اشاره‌ به‌ جریان‌ مبارزه‌ با فساد در ایران‌ نوشته‌ بود «این‌ کار، غیرممکن‌ به‌ نظر می‌رسد؛ چرا که‌ پای‌ همه‌ به‌ نحوی‌ گیر است.» دامنه‌ فساد و سوءاستفاده‌های‌ مالی‌ اطرافیان‌ شاه‌ و صاحبان‌ نفوذ و قدرت‌ در حکومت‌های‌ گذشته‌ و به‌ویژه‌ در دستگاه‌ پهلوی‌ آنقدر وسیع‌ و گسترده‌ بود که‌ از دید پژوهشگران‌ خارجی‌ نیز به‌ دور نمانده‌ است؛ آنها بیشترین‌ موارد فساد مالی‌ را مربوط‌ به‌ خانواده‌ پهلوی‌ و دربار شاه‌ می‌دانند. چه‌ بسیار سوءاستفاده‌هایی‌ که‌ توسط‌ یک‌ وزیر یا مقام‌ بالای‌ مملکتی‌ صورت‌ می‌گرفت‌ و به‌ راحتی‌ از آن‌ می‌گذشتند، در حالی‌ که‌ یک‌ کارمند ساده‌ با دریافت‌ مختصر رشوه‌ای‌ محاکمه‌ و زندانی‌ می‌شد.

با این‌ مقدمه‌ کوتاه‌ و اجمالی‌ از وضعیت‌ کلی‌ جامعه‌ ایران‌ در رژیم‌ سابق، اشارات‌ مفصلی‌ نیز به‌ وضعیت‌ جامعه‌ ایران‌ از منظر شیوع‌ مفاسد مالی‌ در عصر قاجار، دوران‌ حکومت‌ رضاخان‌ و پهلوی‌ دوم‌ خواهیم‌ داشت.