۷ پرده از داستان افزایش قیمت نفت-۱۰
در تهران و تریپولی چه گذشت؟
افزایش افسانهای قیمت نفت در اوایل دهه ۱۹۷۰ هنوز یک معما است و ابعاد گوناگون آن کالبد شکافی نشده است. قباد فخیمی، نویسنده کتاب «۳۰ سال نفت» معتقد است بخشی از سناریوی افزایش قیمت نفت در آن مقطع را باید در همراهی شرکتهای آمریکایی با کشورهایی مثل الجزایر، لیبی و ایران جستوجو کرد...
جمشید آموزگار
افزایش افسانهای قیمت نفت در اوایل دهه ۱۹۷۰ هنوز یک معما است و ابعاد گوناگون آن کالبد شکافی نشده است. قباد فخیمی، نویسنده کتاب «۳۰ سال نفت» معتقد است بخشی از سناریوی افزایش قیمت نفت در آن مقطع را باید در همراهی شرکتهای آمریکایی با کشورهایی مثل الجزایر، لیبی و ایران جستوجو کرد... موافقتنامههای تهران و تریپولی با کم و کاستیهایی که دارند به صورت شگفتانگیزی با هدفهای برنامه کنترل واردات و تعرفه آمریکا مشابهت دارند. مهمترین مشابهت، دوره پنج ساله افزایش قیمت است که کاملا مشابه دوره پیشبینی شده افزایش تعرفه واردات نفت میباشد. علاوهبر آن افزایش قیمت نفت در تهران و تریپولی به صورتی است که رسیدن به هدف حدود ۵ دلار هر بشکه قیمت نفت خام وارده سیف بنادر آمریکا در آخر دوره پنج ساله را که در طرح تعرفهبندی واردات آمریکا پیشبینی شده بود، کاملا عملی میکند. توجه به این مشابهتها و بررسی سوابق آن که مورد مطالعه منتقدین امور نفتی قرار گرفته است، از این نظر جالب توجه و ضروری میباشد که چون درک بهتر از حوادثی که گذشته است راه را برای توجه به تحولاتی که در پیش است فراهم میکند تا خواننده بتواند شخصا قضاوت کند. پیر ترزیان نویسنده کتاب داستان اوپک به خوبی این موضوع را تشریح میکند:
در مورد پیروزی کشورهای تولیدکننده نفت در تهران و تریپولی مطالب بسیار زیاد نوشته شده است. این موافقتنامهها به گفته والترلوی که پس از مذاکراتی دشوار به دست آمد، اولین موفقیت بزرگ اوپک محسوب میشود. بهخصوص که این مذاکرات در جوی بسیار پرتنش و مهیج صورت گرفته و با عقبنشینیهای ناگهانی و متعدد همراه بوده است. موفقیتهایی که کشورهای تولیدکننده در ظرف چند ماه به دست آوردند در مقایسه با نتایج ناچیزی که توسط اوپک در خلال تمامی ده سال مبارزه این سازمان بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۰ به دست آمده بسیار جالب و چشمگیر بود.
باید اذعان داشت که در اغلب موارد، این دستاوردها حاصل اتحاد و یکپارچگی کشورهای عضو که در کنار هم و رو در روی کمپانیها قرار گرفتند، نبوده است، بلکه این موفقیتها را باید بیشتر مرهون اصرار و شهامت لیبی دانست، کشوری که به تازگی از دوران قرون وسطایی بیرون آمده و جمعیت آن به سختی به دو میلیون میرسید. این کشور به تنهایی و تحترهبری افسران آزاد که سن متوسط آنها کمتر از سی سال بود، توانست اراده خود را بر کمپانیهای نیرومند آمریکایی و تمام اروپا تحمیل کند و با مدیران «غولهای نفتی» مانند فروشندگان دورهگرد معمولی رفتار نماید. این کشور حتی علیه سایر کشورهای اوپک که تنها حامیانش بودند با جرات به پا خاست.
تمام این حوادث، باورنکردنی و بیش از حد غیرمترقبه و عجیب به نظر میرسند. قصد ندارم که ارزش و اعتبار نقش لیبی و الجزایر یا شجاعت و شهامت انقلابی آنها را تنزل دهم، ولی هنوز سوالات بیجواب در این زمینه باقی مانده است؛ از همه مهمتر اینکه در یک تحلیل نهایی آیا موافقتنامههای تهران و تریپولی، نتیجه سازش گروههای مخالف نبوده است؟ در این صحنه بدون شک عامل اصلی، ائتلاف میان دولت آمریکا و شرکتهای نفتی است که به ترتیب مصرفکنندگان و تولیدکنندگان نفت به شمار میروند؛ بنابراین جا دارد ببینیم که این دو گروه در ابتدای دهه هفتاد در چه وضع و شرایطی قرار داشتند.
شرکتهای نفتی
در سال ۱۹۷۰، پنج غول نفتی آمریکا اگزان، گلف، موبیل، سوکال (شورون) و تکزاکو پنجاه درصد از تولید اوپک را در دست داشتند. اگر دو غول نفتی انگلستان بیپی و شل را هم به این عده اضافه کنیم، سهم هفت خواهران از تولید اوپک به ۵/۷۷ درصد میرسد.
سهم دولتهای عضو اوپک فقط ۳/۲ درصد نفتشان بود، اما وضع مالی شرکتهای نفتی در دهه ۱۹۶۰ مرتبا بدتر میشد. تجزیه و تحلیل کارشناسان و گزارشهای سالانه آنها روشن میکند که منافع هفت شرکت معظم نفتی در سال ۱۹۶۹ نسبت به سال ۱۹۶۸ حدود سه درصد کاهش داشته و در سال ۱۹۷۰ فقط یک درصد افزایش داشته است. هر چند در همین مدت تولید نفت آنها ۱۹ درصد افزایش نشان میدهد. این کاهش سوددهی شرکتهای نفتی در نتیجه کاهش سود خالص حاصله از هر بشکه نفت خام ناشی میشود و اگر وضع شرکتهای معظم را با شرکتهای مستقل تواما بررسی کنیم، مساله حتی از این هم جدیتر خواهد شد. جان امرسون مدیر بانک چیس مانهاتان طی یک مقاله تحقیقی که در نشریه ۳۱ اوت ۱۹۷۰ بانک درج شد، نشان داد که سود ۲۶ شرکت بزرگ نفتی جهان در سالهای ۷۰-۱۹۶۹ حدود ۸ درصد کاهش دارد و در پایان مقاله نتیجهگیری نمود که ساختار کلی قیمتگذاری نفت نارسا میباشد. مجله متنفذ نفت و گاز در شماره مورخ ۷ سپتامبر ۱۹۷۰ اکتشاف بیشتر نفت در آمریکا را منوط به داشتن قیمتهای واقعیتر ذکر نمود و خاطرنشان ساخت از سال ۱۹۵۶ هزینه احداث خط لوله ۳۴ درصد، حفاری ۳۲ درصد و حقوق دستمزد ۵۲ درصد بالا رفته است. رییس انجمن مستقل نفت آمریکا در ۴ فوریه ۱۹۷۱، یعنی روزی که موافقتنامه تهران به امضا رسید، خواستار افزایش حداقل پنجاه سنت هر بشکه در قیمتهای نفت در آمریکا شد، در حالی که قیمتهای خلیجفارس فقط ۳۸ سنت افزایش یافته بود که به طور اتوماتیک موجب افزایش ۵۶ سنت به قیمت نفت خامهای مدیترانه میشد. لرد استراتا لموند نماینده شرکت بی.پی در مذاکرات تهران در اوت ۱۹۷۰ در تشریح مذاکراتش با جمشید آموزگار ضمن مصاحبه با مجله فورچون میگوید: «هر دوی ما تقریبا میدانستیم که مذاکراتمان چطور و با چه نتایجی تمام خواهد شد. آن چیزی که آموزگار به دست میآورد فقط کمی بیشتر از آن چیزی بود که مورد نظر شرکتها بود». مدیر یکی از شرکتهای نفتی در سوم فوریه ۱۹۷۱ درست قبل از امضای موافقتنامه تهران به نشریه پلتس اویل گرام گفت که کشورهای عضو اوپک میتوانستند تقاضای پنج یا شش دلار افزایش کنند و ما هم چارهای جز تسلیم نداشتیم. بعد از موافقتنامههای تهران و تریپولی ثمرات مالی سال ۱۹۷۱ نشان میدهد برای اولینبار پس از سه سال، شرکتهای معظم نفت شاهد افزایش منافع خود به میزان ۶/۹ درصد بودند و جالب این است که این افزایش از نرخ ۳/۶ درصد افزایش تولید نفت هم بیشتر است. همین افزایش منافع نشان میدهد که سال ۱۹۷۱ مسلما برای شرکتهای نفتی سال خوبی بوده است.
دولت آمریکا
نقش مسالمتجویانه جیمز آکینس کارشناس وزارت خارجه آمریکا قبلا شرح داده شده است. برخلاف آنچه که درباره او گفته میشد نظرات او را نمیتوان به عنوان جانبداری از اعراب تلقی نمود. برعکس شیوه فکری او کاملا با سیاستهایی که بعدا توسط حکومت نیکسون ادامه پیدا کرد هماهنگ بود. یکی از نخستین کارهای دوران زمامداری نیکسون این بود که دستور داد سیاست نفتی آمریکا به طور کامل مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد.
ریاست جمهوری، گروههایی را در بخشهای خصوصی و دولتی مامور انجام تحقیقات متعدد نمود. یکی از مهمترین این تحقیقات مربوط به گروه پرینیک می باشد که توسط کمیسیون تحت ریاست ژنرال جی.ای. لینکلن مدیر دفتر جلوگیری و مبارزه با بحران انجام گرفت. گزارش کمیسیون مزبور به روشنی نشان داد «اگر قیمت نفت ثابت بماند واردات نفت آمریکا از کشورهای عضو اوپک در سالهای آینده به سرعت رو به افزایش گذارده و اکتشاف نفت در آمریکا رو به کاهش خواهد بود».
ارسال نظر