روس و انگلیس، کوچک‌ترین حرکت یکدیگر در ایران به ویژه در حوزه اقتصاد را زیرنظر داشتند و در عصر امتیازات همدیگر را رصد می‌کردند. یکی از کارهای سفیران این دو کشور در تهران، گزارش فعالیت‌های رقیب بود. گزارشی را که سفیر انگلیس در سال ۱۹۰۵ از رفتار روسیه به کشورش داده است، می‌خوانید.

در فرد بیست می‌نویسد: تدارک مجلس جشن عروسی حضرت والا آقای شعاع‌السلطنه از بانک استقراضی و وجه متفرقه ده هزار و پانصد تومان. تسلیم امیربهادر جنگ از بابت قطع دعوی مشهدی عباس قراباغی از بابت قرض سه کرور و چهل و شش هزار و ششصد و بیست و هشت تومان و کسری. در فرد ۲۴ می‌نویسد از بابت قرض اول صرف تعمیر تکیه دولت پنجاه و شش و چهارصد و هفتاد و نه تومان و کسری و در فرد ۲۶ می‌نویسد از بابت وجوه استقراض قرض اول قیمت مدال طلا و فوتوگراف و غیره در سفر فرنگ هشتاد و شش هزار و دویست و هشتاد و پنج تومان و کسری. قیمت پرده تصویر اعلیحضرت همایونی و مخابرات تلگرافی و سایر اشیای خریداری قرض ثانی صد و بیست و شش هزار و هشتصد و سی و دو تومان و کسری قیمت انفیه‌دان مرصع و ملبوس همایونی و مخابرات تلگرافی از بابت استقراض از بانک شاهنشاهی هشت هزار و پانصد و شصت و یک تومان و کسری قیمت انفیه‌دان و غیره قرض اول چهار هزار و سیصد و بیست و پنج تومان و کسری در فرد ۲۸ می‌نویسد مواجب شعاع‌السلطنه استقراض از بانک شاهنشاهی پنجاه هزار تومان. مقرری اتابک اعظم برگشت از خرج خراسان یازده هزار و ششصد و هشتاد تومان.

این مقداری از صورت مخارج است که محض اطلاع نوشته شد والا مجموع هفتاد کرور و کسری تومان که قروض از روس و انگلیس و عوائد گمرک است اگر کسی مراجعه به صورت مخارج نماید می‌فهمد که همه صرف هوا و هوس و مخارج بیهوده از قبیل دادن حقوق به مفت‌خورها و اعیان نالایق که اسم آنها را به جهاتی ذکر نمی‌کنیم شده است و اغلب خریدهای اروپا از قبیل کوت گل و کاغذ استنجا و مانند آنها بوده است که قلم شرم دارد از نوشتن آن و فایده‌ای که از این استقراض گرفته شد این بود که امین‌السلطان مدتی سر کار باقی ماند و گرسنگان درباری فی‌الجمله سیر شدند و نفوذ دولت روس سراسر ایران را گرفت به طریقی که هیچ حاکم جزئی به نقاط شمال و شرق ایران منصوب نمی‌گردید، مگر آنکه قبلا رضایت سفیر و قونسل دولت روس را در ایران جلب نماید و همچنین در جنوب رضایت سفیر انگلیس و قونسلات آن را باید جلب کند.

اینک مقتضی است شرحی را که سفیر انگلیس در تاریخ دهم ژوئن سال ۱۹۰۵ به وزارت خارجه انگلیس از قلهک شمیران می‌نویسد و ترجمه در کتاب سیاست روس و انگلیس در ایران در صفحه ۲۵ می‌نویسد ما در اینجا نقل کنیم و آن این است.

سیاست ثابت و لایتغیر روسیه در ایران متدرجا و به‌طور غیرمحسوس این بود که به وسیله مطیع کردن آنچه از حیث تجارت و چه از حیث مسائل مالی مجزا کردن آن از قلمرو نفوذ اجانب و اختصاص دادن عوائد آن برای وثیقه قروض سیاسی باز داشتن آن از توسعه منابع ثروت خود مگر به وسیله عمال روس و بعد با سلب هرگونه قدرت و اختیاری از طرف شخص شاه جز توسط روس و به نام او و به دست مستشاران مقتدر روسی از بحر خزر تا خلیج‌فارس و از سرحدات ترکیه تا هندوستان برای خود زمامداری مطلق یک مملکت تحت‌الحمایه را تحصیل نماید، قرارداد استقراض سال ۱۹۰۰ که روسیه را ناظر و وکیل خرج منحصر به فرد یک دربار ورشکست فاسد و مبذری نموده بود دولت روسیه را به وصول این منظور نزدیک کرد انتهی.

اگرچه مفاد مراسله مطابق حقیقت است، ولی تنها دولت روس این نظریه را نداشت، بلکه سیاست دولت انگلیس نیز مشابه دولت روس بود، منتها سیاست روس با خشونت و سیاست انگلیس با ملایمت بود و چون استقراض ۱۹۰۰ و ۱۹۰۲ از مجرای بانک استقراضی روس است مقتضی است اجمالا از وضعیت بانک روس در اینجا ذکری شود:

روس‌ها پس از آنکه مشاهده نمودند که دولت انگلیس به امتیاز بانک شاهنشاهی نایل گردید و مشاهده کردند که دولت ایران درصدد استقراض از دولت روس است، قبلا امتیاز بانک استقراضی را که منشا آن فقط سیاست استعماری بود از دولت ایران گرفتند و در اول امر رقابت شدیدی با بانک شاهنشاهی نموده و اسراف در دادن قرض به کسبه و تجار و علما و وعاظ کردند و اکثر درباریان هریک مقداری معتنابه از این بانک قرض نمودند و کمتر کسی بود که دارای فی‌الجمله حیثیتی باشد که مقروض بانک استقراضی نباشد و به قدری افراط در دادن قرض به عموم ایرانی‌ها نمود که در شهر طهران فقط شانزده میلیون منات از اعیان و علما و تجار و وعاظ طلبکار بود و به این جهت اغلب مردم هر نوع ملاحظه از دولت روس داشتند. به علاوه امتیاز مزبور یک شعبه بانک رهنی نیز موجب امتیازنامه خصوصی گرفتند که آن هم یکی از علل نفوذ روسیه در روحیات مملکت بود و امتیازات دیگری نیز از قبیل امتیاز ساختن راه خلیج انزلی تا قزوین که در زمان ناصرالدین شاه گرفته بودند و در زمان مظفرالدین شاه در سنه ۱۳۱۵ نیز امتیاز ساختن راه قزوین به طهران و قزوین به همدان را گرفتند و نیز در دهم جمادی‌الاولی سنه ۱۳۱۶ امتیاز معادن قراچه‌داغ را نیز گرفته و نیز پاره‌ای امتیازات دیگر را نیز داشتند که موجب نفوذ سیاست روس‌ها در ایران بود.

ولی عمده فشار روس به ایران از ناحیه استقراض ۱۹۰۰ و ۱۹۰۲ و بانک استقراضی روس بود که هم امتیاز بانک استقراضی و هم استقراض مزبور از عملیات میرزاعلی اصغرخان امین‌السلطان بود و اگرچه مرحوم میرزا نصرالله‌خان مشیرالدوله در این موقع وزیر خارجه بوده و باید او را مقصر نیز دانست، ولی وضعیت آن دوره اقتضا نداشت که هر وزیر امور خارجه یا سفیر فوق‌العاده یا سفیر رسمی بتواند در مقابل امین‌السلطان و میل مظفرالدین‌شاه عرض اندام نموده و اظهارنظر کند.