روسیه تزاری و امتیازهایی که از ایران گرفت-بخش پایانی
روسها با ایرانیها دستبهیکی شدند
بنا به نوشته کلنل دمانتویچ، فرمانده قزاقخانه روس، ظاهرا برای آن روس عربی دان «هیچ فنر مخفی وجود نداشت که ایرانیها بتوانند به وسیله آن اسرار سیاسی خود را مخفی کنند. در مواقع دشوار به وزارت امور خارجه ایران میرفت و در آنجا راهی برای یافتن اسرار به دست میآورد. رازهایی که غالبا با زنجیر طلایی انگلیسیها پوشیده شده بود.»
اداره پست دولتی
بنا به نوشته کلنل دمانتویچ، فرمانده قزاقخانه روس، ظاهرا برای آن روس عربی دان «هیچ فنر مخفی وجود نداشت که ایرانیها بتوانند به وسیله آن اسرار سیاسی خود را مخفی کنند. در مواقع دشوار به وزارت امور خارجه ایران میرفت و در آنجا راهی برای یافتن اسرار به دست میآورد. رازهایی که غالبا با زنجیر طلایی انگلیسیها پوشیده شده بود.» گریگورویچ از نزدیکترین دوستان یحیی خان مشیرالدوله و اعتمادالسلطنه بود. زبان فارسی را هم به اندازه عربی میدانست و میدانست چه زمانی دولت سخت در تنگنای بیپولی گرفتار است و آگاه بود که کی کفگیر خزانه به ته دیگ خورده است. غالبا صحبتهای شاه با سفیر انگلیس به وسیله روسوفیلها به اطلاع او میرسید.
روسها برای گرفتن امتیاز راهسازی از انزلی تا رشت و قزوین و تهران فشار میآوردند. آنچه کمال مطلوب روسها بود احداث یک راه ارابهروی هموار برای مالالتجارههای روسی از انزلی تا تهران بود. این راه از نظر استراتژیکی و نظامی نیز میتوانست در موقع لازم مورد استفاده قشون تزاری قرار گیرد.
اکنون لازار سولومونویچ (سلیمان) پولیاکوف (Lazar Solomonovich Poliakov) تاجر یهودی، مقاطعهکار راهآهن، میلیونر، عضو هیات مشاورین سلطنتی امپراتوری روسیه، موسس موسسه بانکداری پولیاکوف، مدیرکل بانکهای کشاورزی مسکو یا روسلاو و کاستروما، بانک بازرگانی اورال، بانک صنعتی روسیه جنوبی و بانک بازرگانی ریازان، یکی از صاحبان سرمایه و سهام در صنایع کاغذسازی، راهآهن و لاستیکسازی روسیه و موسس انجمن صنعتی و بازرگانی ایران و آسیای میانه پا پیش میگذاشت.
پولیا کوف، نخست به فکر احداث راهآهن رشت به تهران برآمد. عدهای از سیاستمداران و موسسات اداری و اقتصادی روسیه، به دلایل مختلف با پولیا کوف مخالفت میکردند. نخستین عامل مخالفت با طرحهای پولیاکوف یهودی بودن او بود که از محبوبیتش در جامعه اشرافی سنپترزبورگ و جامعه بازرگانان مسکو میکاست.
دومین علت، ترس سیاستمداران روس از این مساله بود که به محض درخواست احداث راهآهن رشت- تهران، انگلیسیها نیز طرح بسیار معروف خود، احداث راهآهن خلیجفارس-تهران، را به دولت شاه تسلیم کنند و برای موافقت آن به همه وسایل متشبت شوند. سومین علت مخالفت این بود که بعضی از بازرگانان روسی برای حفظ منافع بازرگانی روسیه در ایران تابع این عقیده بودند که دولت و بازرگانان روس انحصار اساسی احداث راه و راهآهن را به دست آوردند؛ اما به بهانه مطالعه و بررسی به بوروکراسی متداول ادارات روسیه متوسل شوند و اقدام به ساختن آنها نکنند و در عین حال دولت ایران را متعهد سازند که در فاصلههای زمانی مختلف از اعطای امتیاز راه و راهآهن به امتیازبگیران دیگر کشورها خودداری کند. چهارمین علت مخالفت، سمپاشیهای کمپانی کشتیرانی قفقاز مرکوری بود که برای حفظ منافع سرشار خود از راه ترابری دریایی مایل نبود راه زمینی ساخته شود.
اما پولیاکوف در عین حال حامیانی داشت که از او پشتیبانی میکردند و راهسازی در شمال ایران را عمل ضدضربه امتیاز آزادشدن کارون روی کشتیهای انگلیسی میدانستند. پولیاکوف قول داده بود جاده را مطابق نظرات استراتژیست نظامی روس، رومانف بسازد که اهمیت چنین راهی را برای آینده روسیه مکرر خاطرنشان کرده بود.
لازار سلیمان پولیاکوف که بازارهای مستعد ایران، مواد اولیه فراوان، کارگر ارزان و تسهیلات دولتی آن را مناسبترین فضا برای جولان اقتصادی تشخیص میداد، قبلا در یک کارخانه کبریتسازی ایران سرمایهگذاری کرده، ولی با زیان چندین هزار روبل کنار رفته بود.
اکنون او نیز چون بارون رویتر انگلیسی مایل بود خسارت خود را جبران کند. به همین منظور، در جمادیالاولی ۱۳۰۸ ه.ق. (دسامبر ۱۸۹۰ میلادی و آذرماه ۱۲۶۹ ه.ش.) موفق شد امتیاز انحصار حمل و نقل و بیمه را برای مدت ۷۵ سال، در ازای پرداخت سالانه ۳۰۰ تومان که در پایان بیست سال به ۱۰۰۰ تومان افزایش مییافت، در اختیار بگیرد.
پولیاکوف با اداره پست دولتی ایران قراردادهایی برای حمل محمولههای پستی امضا کرد و تا سال ۱۹۱۳ در امور حمل و نقل کالاهای ایرانی و روسی به مقصد ممالک یکدیگر فعالیت چشمگیری نشان داد، اما این فعالیتها قطرهای از دریا و لقمه کوچکی بود که اشتهای سیریناپذیر آن بازرگان طماع را سیر نمیکرد. پولیاکوف امتیاز ساختن راه تهران - تبریز - جلفا و تبریز - همدان و نیز کشتیرانی بخاری در دریاچه ارومیه را کسب کرد و همزمان به فکر اخذ امتیاز احداث راه انزلی - تهران نیز افتاد.
در ۲۲ ذیحجه ۱۳۱۰ ه.ق. (۷ ژوئیه ۱۸۹۳، ۱۷ تیرماه ۱۲۷۲ ه.ش.) امتیاز احداث راه حمل و نقل از انزلی تا قزوین به شرکت بیمه حمل و نقل ایران داده شد و برای راضی نگهداشتن انگلیسیها و به خاطر اینکه گفته و وانمود شود که ایرانیان نیز در این کمپانی سهیم هستند شرکتی به نام شرکت راه انزلی تاسیس شد. وظیفه اصلی این شرکت احداث راه شوسه انزلی - رشت - قزوین و نیز تنقیه و لایروبی و گود کردن مرداب انزلی برای ورود کشتیهای بخاری سنگین روس بود. امینالسلطان صدراعظم، میرزاعلی خان امینالدوله، رییس شورای دولتی، سعدالسلطنه حاکم قزوین و متصدی راه و چاپار تهران تا آن شهر، بیگلر بیگی گیلان به عنوان اعضای ایرانی و آناتولی نیکلایویچ بوستلمن (Bostelman) مدیر روسی کمپانی بیمه حملونقل از سوی دیگر، به عنوان طرف روسی شرکت، در این بنگاه عضویت یافتند.
طبق فصل دوم قرارداد، باید شورایی متشکل از چهار نفر به طور مرتب تشکیل میشد که اختیار داشت از اتباع ایران و روسیه برای همکاری دعوت کند.سهام شرکت پانصد تومان تعیین شده بود و منافع خالص به تعداد سهام بالسویه تقسیم میشد و سهامداران محدود به اتباع ایران و روس بودند.امضاکنندگان موسس میبایست هر یک در ابتدا مبلغ دههزار تومان بپردازند و پس از صرف شدن مبلغ مزبور، برای خاتمه کار، به قدر کافی شرکت اقدام به فروش سهام میکرد. دولت آنگاه مستقیما با سفارت روس و بوستلمن قراردادی بست که ۱۴ فصل داشت و مهمترین فصول آن از این قرار بود: راهی که احداث میشد در طول مدت امتیازنامه ۹۹ سال در تصرف شرکت باقی میماند و شرکت در آن مدت از پرداخت مالیات به دولت ایران معاف بود و ساختمان راه میبایستی در طول دو سال تکمیل میشد و هزینههای انجام شده از محل دریافت حقالعبور از رهگذران، چارواداران و وسایط نقلیه جبران میشد. عرض راه از سه متر کمتر نبود و چنانچه دولت ایران میخواست راهآهن یا شاهراهی از قزوین تا تهران بسازد، شرکت بیمه و حمل و نقل در ایران در تحصیل این امتیاز حق تقدم داشت. اگر منافع از صدی ۱۲ تجاوز میکرد مازاد آن به نسبت متساوی بین کمپانی و دولت ایران تقسیم میشد و کمپانی حق تنقیه و لایروبی خلیج انزلی را داشت.
کمپانی احداث راه را آغاز کرد و به پایان رساند. بوستلمن، نماینده پولیاکوف، در ۱۴ رجب ۱۳۱۳ ه.ق. (۳۱ دسامبر ۱۸۹۵، ۱۰ دی ۱۲۷۴ ه.ش.)، چند ماهی قبل از کشته شدن ناصرالدین شاه قاجار قرارداد دیگری در ۴ ماده با امینالسلطان صدراعظم امضا کرد. امتیاز ساختمان راه قزوین تا تهران بر طبق امتیازنامه ساختمان راه قزوین و انزلی که همین کمپانی انجام داده بود به بوستلمن واگذار گردید.
در ماده ۳ قرارداد قید شده بود که کمپانی تعهد میکند چنان راهی بسازد که در ظرف یک ساعت کالسکه فنردار بتواند دو فرسنگ راه را طی کند. در همین ماده آمده بود که کمپانی، پس از ساختن راه، از تمام عابران و صاحبان وسایط نقلیه، حتی از وسایط نقلیه دولت و محمولات پستی، حقالعبور دریافت خواهد کرد.
باقرخان سعدالسلطنه که امتیاز نگهداری راه و چاپارخانه و کالسکه رانی بین تهران و قزوین را داشت، ملزم شد تا تمام استاسیونهای (ایستگاهها) بین راه و کالسکهها و غیره را به کمپانی تحویل دهد و قیمت تاسیسات و وسایل خود را برابر نظر ارزیابان دریافت دارد، اما امور پستی و چاپار همچنان بر عهده او باقی ماند. همزمان با صدور این اجازهنامه، در همان روز ۱۴ رجب ۱۳۱۳ ه.ق. (۳۱ دسامبر ۱۸۹۵، ۱۰ دی ۱۲۷۴ ه.ش) امینالسلطان صدراعظم اجازه امتداد راه از قزوین تا همدان را نیز به بوستلمن داد. پیش از آن، در یکم جمادیالثانی ۱۳۱۳ (۱۹نوامبر ۱۸۹۵، ۲۷ آبان ۱۲۷۴ ه.ش.)، امتیاز تنقیه مرداب انزلی و نصب چراغهای بندری به کمپانی راه انزلی تهران اعطا شده بود.
کمیسیونی مرکب از وزیر فواید عامه، نمایندگان سفارت روسیه و نماینده کمپانی راه شوسه انزلی و تهران در وزارت خارجه تشکیل شده نظر داد آن کمیسیون که از هر کشتی که وارد بندر میشود، براساس ظرفیت کشتی، از هرتن بار هشتاد کپک دریافت شود.
بدین سان بندر انزلی به یک بندر نیمه روسی بدل شد و راهداران دو شوسه انزلی - تهران و قزوین - همدان و کارکنان لایروبی و تنقیه مرداب نیز به جمع کثیر کارکنان روسی و قفقازی شیلات و بانک استقراضی پیوستند.
مردم تا مدتها نسبت به پرداخت عوارض راه معترض بودند و بنا به گزارش روزنامه روسی «نویه وریمیا» در۲۱ ژانویه (تقویمروسی) ۱۸۹۸ میلادی، یک بار اعتراض مردم به حمله به ساختمانهای کارکنان و مهندسین شرکت انجامید و نزدیک بود مهندس اوغلی نویتسکی روس به دست مردم به قتل برسد. اما راه تا سال ۱۹۲۱ (۱۳۰۰ ه.ش.) در دست کمپانی روس بود و تنها وقوع انقلاب و قرارداد جدید دوستی ایران و شوروی به ابطال امتیازنامه انجامید.
نقش آن راه پراهمیت در سالهای ۱۲۹۴ تا ۱۲۹۶ شمسی = ۱۹۱۵ میلادی آشکار شد که قشون روس از آن طریق به راحتی تا پشت دروازههای تهران رسیدند و نهضت ضدروسی ضدانگلیسی ملیون را سرکوب کردند. در حقیقت راه انزلی - تهران با کمکهای مالی دولت روسیه (خرید سهام و کلا خرید امتیاز پولیاکوف) ساخته شد و در سال ۱۳۱۷ ه.ق. (اکتبر ۱۸۹۹ میلادی) به پایان رسید. پولیاکوف با این کار خدمت بزرگی به بازرگانی و سیاست و نظامگیری روسیه کرد. تاجری پا پیش نهاد و دولتی مقتدر کار را به پایان رساند. چند سال بعد، در آن جاده، سرویس کالسکهرانی به وسیله باقراوف از اتباع روس و یک ایرانی به راه افتاد و سپس شرکت ایرانی زرتشتی بهمن بهرام و شرکت خوشتاریا سرویسهای کالسکهرانی و اتومبیلرانی در آن دایر کردند.
در اواخر ژوئن ۱۸۷۶ میلادی (جمادیالاول ۱۲۹۳ برابر خرداد و تیر ۱۲۵۵ هـ . ش.) استپان مارتین لیانازوف (Stepan Martin Lianas off)
بازرگان ارمنی تبعه روسیه، شیلات را که در اجاره میرزاحسینخان مشیرالدوله بود از او اجاره کرد. چندی نپایید که میان آن دو بر سر نپرداختن مالالاجاره اختلاف حاصل شد و مشیرالدوله فرمان داد وسایل صیدلیانازوف را توقیف کردند. اما لیانازوف با پیشنهادهای تازهای به تهران آمد و با دو شریک تازه به نامهای آزاریانتس (Azariants) و ملیک بیلکیف (Melik Bilk off)
دوباره شیلات را اجاره کرد.
قرارداد جدید در ۷ ذیالقعده ۱۲۹۶ هـ . ق. ، برابر با ۲۴ اکتبر ۱۸۷۹ (۱ آبان ۱۲۵۸ هـ . ش.) امضا شد که طی آن «لیانازوف»ها باید سالی پنجاه هزار تومان در دو قسط به دولت پرداخت میکردند. وسایلی که آنها برای صید به ایران میآوردند از پرداخت حقوق گمرکی معاف بود و حوزه عملیاتشان از رودخانههای آستارا تا اترک گسترده شده و حق داشتند سدهای جدیدی از نی برای صید ماهی تعبیه کنند. لیانازوفها اجازه داشتند، پس از خاتمه قرارداد پنج ساله، وسایل کار خود را از ایران خارج کنند. حق تمدید نیز برای طرفین منظور شده بود. خاندان لیانازوف با پشتکار تجار ارمنی به کار پرداخت و تاسیسات گستردهای در سواحل سه ایالت ایرانی جنوب دریای مازندران ایجاد کرد. بهتدریج بندر انزلی، به واسطه حضور صیادان و سماکان و کشتیرانان و اتباع روس و قفقازیها و ارامنه و یونانیها و ترکها، شکل و ظاهر یک شهر روسیه را به خود گرفت. ارنست اورسول که در سال ۱۸۸۲ میلادی (۱۲۹۹ هـ . ق.) به انزلی رسیده بود لذت خود را از غذا خوردن در رستوران کوچکی که یک کافهچی ترک عثمانی آن را اداره میکرد، بیان کرده است.
اروپایی دیگری از اینکه دولت ایران، حق امتیاز صید ماهی در رودخانهها، دریاچهها و برکههای استانهای گیلان، مازندران و استرآباد را به یک شرکت خصوصی به مبلغ ۴۱.۰۰۰ تومان در سال واگذار کرده است، شگفتزده شده بود. شرکت لیانازوف در فصل صید ماهی که در ماه دسامبر آغاز شده و در ماه مارس پایان مییافت (ومییابد) متجاوز از هزار صیاد استخدام میکرد. شرکت، برای نمک سود کردن ماهی و صدور آن به روسیه، تاسیساتی در بندر انزلی احداث کرده بود و از تخمماهی خاویار که در سفیدرود، (رودخانه اصلی گیلان) به دست میآمد «یکی از بهترین خاویارهای دنیا و همچنین معجون فشرده و نمک زده بسیار سفتی به نام پوتارگ (Poutargue) به دست میآوردند. ضمنا از آن چسب معروفی نیز با رشتههای آبی رنگ برای درست کردن ژله و خامه تولید میکردند.»
در طول سالهای بعد تا سقوط رژیم تزاری، شیلات از نظر نفوذ یافتن دولت روسیه در گیلان، دست گذاشتن بر اقتصاد آن و روانه کردن عده زیادی از اتباع خود به کرانههای ایران برای کنترل جامعه شمال ایران پایگاه مهمی برای روسها بود. بسیاری از بازرگانان و ملاکان، بر اثر اغوا و تشویق کارگزاران روسی، به داشتن یک شناسنامه مضاعف روسی علاقهمند شدند و بسیاری از راهداران و درشکهچیان و کسبه به تابعیت روس درآمدند.در ماه شوال ۱۲۹۷ هـ . ق. (=سپتامبر- اکتبر ۱۸۸۰ و مطابق با شهریور و مهرماه ۱۲۵۹ هـ . ش.)، سپهسالار مشیرالدوله که از مقامات خود برکنار و به قزوین تبعید شده بود حقوق خود را در شیلات به دولت منتقل کرد و به جای او نایبالسلطنه کامران میرزا که سری پردرد برای دریافت مداخل بیزحمت و امتیاز بخشی و اجارهگیری داشت، از سوی شاه، مامور اجاره دادن شیلات به «لیانازوف» شد. کامران میرزا، که در عین داشتن مشاغل بیشمار خود، حکومت مازندران را داشت، در سال ۱۳۰۰ هـ . ق. (۱۸۸۳ میلادی)، قرارداد جدید را به اتفاق میرزا سعیدخان موتمنالملک وزیر خارجه امضا کرد، مدت آن قرارداد ۶ سال بود. در سال ۱۳۰۶ هـ . ق. (=۱۲۶۸-۱۲۶۷ هـ . ش. و ۱۸۸۹-۱۸۸۸ میلادی) قرارداد دوباره به مدت ده سال و به مبلغ شصتهزار تومان با «لیانازوف» تمدید شد و در سال ۱۳۱۱ هـ . ق.
(=۱۲۷۳-۱۲۷۲ هـ . ش. و ۱۸۹۴-۱۸۹۳ میلادی) میرزا علی اصغرخان امینالسلطان، آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه، اجازه شیلات را تا ده سال بعد تجدید کرد.
اکنون طمع امینالسلطان که چشم و گوشش از سفرهای اروپا باز شده بود و میهمانیها و خوشگذرانیهای پرخرج او در پارک اتابک و قیطریه هزینه زیادی بر شانهاش میگذاشت لیانازوف را به تکاپوهای شاه و وزیر پسندانهای وامیداشت. دیگر سخن از سی، پنجاه یا شصت هزار تومان بیقابلیت نبود. لیانازوف که دستش تا مرفق به خاویار و ماهی پرمنفعت ایران آغشته شده بود تعهد سپرد که سالی ۴۸۰ هزار فرانک طلای فرانسه، معادل ۲۴ هزار نیم امپریال روس، به دولت ایران تسلیم دارد.
خسرو معتضد، نویسنده کتاب تاریخی درباره تاریخ تجارت ایران علاوه بر اینکه مسائل کلی را بیان میکند، به جزئیات نیز پرداخته است. در این بخش از نوشته وی که درباره امتیازهای اخذشده از دولتهای ایران توسط روس است، به موضوع امتیاز راه انزلی تا رشت و قزوین اشاره شده است، پولیاکوف که از امتیازگیرندگان بزرگ از ایران بود، مخالفان و منتقدانی داشت که در این بخش از نوشته میخوانید.
ارسال نظر