تاریخ آمریکا -آمریکای نخستین-۱۱
دوران وحشت بانکداران
تا چند سال بعد، کار بانکداری در دست بانکهایی بود که با دولت قرارداد داشتند و بیش از حد لازم اسکناس چاپ میکردند کهاین موضوع باعث سردرگمیو دامن زدن به تورم میشد. بیش از پیش روشن بود که بانکهای دولتی قادر به تامین یک ارز معتبر نیستند.
عکس: جان تیلر دهمین رییس جمهور آمریکا
تا چند سال بعد، کار بانکداری در دست بانکهایی بود که با دولت قرارداد داشتند و بیش از حد لازم اسکناس چاپ میکردند کهاین موضوع باعث سردرگمیو دامن زدن به تورم میشد. بیش از پیش روشن بود که بانکهای دولتی قادر به تامین یک ارز معتبر نیستند. در سال ۱۸۱۶، دومین بانک ایالاتمتحده، شبیه اولی، با قراردادی بیست ساله شروع به کار کرد. از همان ابتدا، بانک دوم در میانایالات و سرزمینهای جدید محبوبیتی نداشت؛ مخصوصا به خاطر این که ایالت و بانکداران محلی از انحصارطلبی آن بر ارز و اعتبار کشور دل خوشی نداشتند و هم این که مردم کم درآمد معتقد بودند که حافظ منافع عده قلیلی از افراد ثروتمند است.
به طور کلی، بانک به خوبی اداره میشد و خدمات خوبی نیز ارائه میداد؛ اما جکسون، مانند دیگر جمهوریخواهان، به نهاد مالی اطمینانی نداشت. او که به عنوان مدافع حقوق مردم انتخاب شده بود، احساس کرد نیکولاس بیدل، رییس آریستوکرات بانک، هدفی ساده برای نشانه گیری بود. هنگامی که طرفداران بانک در کنگره پیشنهاد تمدید پیش از موعد قرار داد آن را کردند، جکسون با یک وتوی گزنده، انحصار و امتیازات ویژه آن را محکوم کرد. سعی در رد کردن وتو با شکست روبهرو شد.
در دور بعدی فعالیتهای انتخاباتی، موضوع بانک موجب یک دودستگی بنیادی شد. تجار و تولیدکنندگان تثبیت شده و نیز منافع مالی در ایجاد یک ارز معتبر بیتاثیر نبودند. بانکداران منطقهای و کارگزاران موفق درخواست وام بیشتر و نرخ بهره کمتر را داشتند. دیگر طبقات مقروض، مخصوصا کشاورزان، خواستهای مشابه داشتند. جکسون و حامیان او، بانک مرکزی را «دیو» میخواندند و در انتخابات به راحتی بر هنری کلی پیروز شدند.
رییس جمهور، پیروزی خود را به مثابه تفویض اختیار، برای از بین بردن بانک مرکزی، از سوی مردم تعبیر کرد. در سپتامبر ۱۸۳۳، دستور داد به سپردهگذاری دولت در بانک خاتمه داده شود و از پولی که در اختیار بانک بود به تدریج برداشت شود. دولت، سپردههای خود را در بانکهای منتخب ایالتی گذاشت که مخالفان آنها را «بانکهای دستآموز» میخواندند.
در طول سالهای بعد،ایالات متحده، با یک سیستم بانکداری نسبتا نامنظم سر کرد که توسعه به سمت غرب را با قروض کم بهره، تسهیل اما ملت را درگیر دورههایی از وحشت نمود. در مدت جنگ داخلی، ایالات متحده یک سیستم قرار دادهای ملی برای بانکهای محلی و منطقهای ترتیب داد و بازگشت به تاسیس بانک مرکزی فقط باایجاد سیستم بانکی فدرال در سال ۱۹۱۳ صورت گرفت.
ویگها، دموکراتها و هیچ ندانها
مخالفان سیاسی جکسون که اپوزیسیونی علیه او تشکیل داده بودند، متعاقبا در حزبی، به نام ویگها، با هم ائتلاف کردند؛ این واژه به معنای مخالفت با «حکومت سلطنتی» جکسون بود. بااین که آنها درست بعد از فعالیتهای انتخاباتی سال ۱۸۳۲ متشکل شدند، حل و فصل اختلافات شان و بر پا کردن تریبونی حدود ده سال طول کشید. از طریق جذابیت شخصیتی دولتمردان درخشان ویگ، هنری کلی و دانیل وبستر، بود کهاین حزب توانست روابطی محکم میان اعضای خود ایجاد کند. اما در انتخابات سال ۱۸۳۶، اعضای ویگ آن قدر با هم اتحاد نداشتند که بتوانند تحت رهبری یک فرد خواستههای خود را پیش برند. مارتین وان بورن، اهل نیویورک و معاون رییسجمهور در انتخابات پیروز شد.
یک بحران اقتصادی و شخصیت بسیار قدرتمند سلف او باعث شد تا شایستگیهای وان بورن عیان نشود. اقدامات همگانی او علاقه و شور و شوقی بر نمیانگیخت، زیرا ویژگیهای ضروری رهبری و استعداد ذاتی را که درجکسون دیده میشد، کم داشت. انتخابات سال ۱۸۴۰، در کشوری دستخوش سختیها و پایین بودن سطح درآمد - و نیز دموکراتهایی که حالت تدافعی به خود گرفته بودند - برگزار شد.
کاندیدای ویگ برای ریاست جمهوری ویلیام هنری هریسون، از اهالی اوهایو بود. او به خاطر قهرمانیهایش در پیکار با سرخپوستان و جنگ ۱۸۱۲، از محبوبیت زیادی برخوردار بود. او، مانند جکسون، نماینده غرب دموکرات بود. کاندیدای مقام معاونت او جان تیلر بود. یک ویرجینیایی که دیدگاههایش در مورد حقوق ایالات و تعرفههای پایین در جنوب طرفداران زیادی داشت. هریسون به پیروزی چشمگیری نایل شد.
یک ماه بعد از نطق افتتاحیهاش، هریسون ۶۸ ساله بدرود حیات گفت و تیلر به ریاستجمهوری رسید. عقاید تیلر، با عقاید کلی و وبستر که هنوز با نفوذترین دولتمردان کنگره بودند، به شدت فرق داشت. و در نتیجه میان رییس جمهور تازه و حزبی که او را انتخاب کرده بود، فاصله عمیقی افتاد. مهمترین اقدام مثبتی که در دوره ریاستجمهوری تیلر صورت گرفت این بود که اگر رییسجمهوری بدرود حیات میگفت، معاون او با در دست داشتن اختیارات تام جای او را گرفته و مابقی دوره ریاستجمهوری را سپری میکرد.
ارسال نظر