نامه استخدامی داور به اللهیار صالح

گروه تاریخ اقتصاد: علی اکبر داور پس از انحلال عدلیه سه گروه از اشخاص را به کار قضاوت در عدلیه جدید دعوت کرد. گروه اول فقیهان و تحصیلکردگان حوزه‌های علمی بودند مانند سیدنصرالله نقوی، محمد رضا وجدانی، سید محمد فاطمی، شیخ محمد عبده، حائری شاه‌ باغ. گروه دوم تحصیلکردگان حقوق از اروپا بودند مانند دکتر حسین مشرف نفیسی. گروه سوم تحصیلکردگان مدارس جدید ایران بودند مانند علی‌اصغر حکمت، حسین‌ نقوی، شمس‌الدین امیر علائی. از آن جمله اللهیار صالح بود که به دعوت داور به عدلیه‌ آمد و به مستنطقی اصفهان به آن شهر رفت. زندگی در آن شهر برای صالح با حقوقی که‌ دریافت می‌کرد دشوار شد، زیرا در آن وقت دارای دو فرزند بود و برای خانواده‌اش‌ زندگی در تهران که به آن انس گرفته بودند مطلوب‌تر و آسان تر بود. ظاهرا صالح ماجرای‌ خود را به داور می‌نویسد یا پیام می‌فرستد. داور که مرد کم‌نویسی بود به صالح نامه‌ای در دو صفحه می‌نویسد و جواب می‌خواهد. این نامه‌ گویای دو مطلب است یکی اینکه داور به صالح علاقه‌مندی بسیار داشته است، به حدی‌ که با وجود گرفتاری‌های متعدد سیاسی و وزارتی به خط خویش چنین نامه دلسوزانه‌ای‌ را که حاوی جزئیات مطلب است می‌گوید. دیگر اینکه داور چون به وجود عدلیه‌ای‌ معتقد بود که در آن باید اعضای درستکار باشند می‌کوشیده است زندگی قضات را به‌ هرگونه می‌تواند تامین کند که از کار نگریزند یا به نادرستی کشیده نشوند و اللهیار صالح را هم می‌خواسته است به هر طور می‌تواند نگاه دارد. صالح در عدلیه‌ می‌ماند، ولی به تهران منتقل می‌شود و مراتب بالاتری را در عدلیه طی می‌کند تا اینکه با داور به وزارت مالیه می‌رود و از همکاران نزدیک و مورد اعتماد او می‌شود.

۱۷ فروردین ۱۳۰۷

قربانت شوم نمی‌دانم می‌دانید که واقعا از جنابعالی خجلم یا نه؛ خیال کردم مثل‌ جنابعالی کسی را نگذارم از کارهای دولتی کنار بماند. نتیجه این باشد که باید صد و پنجاه تومان حقوق‌ بگیرند!

این را هم امیدوارم متوجه باشید که گناه از من نبوده و منتهای میل را دارم که به یک طریقی این ضرر جنابعالی را جبران بکنم. چون یک وقتی اظهار می‌کردید از رفتن به خارج امتناعی‌ ندارید پیشنهاد می‌کنم که در صورت موافقت، جنابعالی را به سمت مستنطق به شیراز بفرستم. نتیجه مادی این‌ تغییر محل ماموریت دو چیز است، یکی اینکه در خارج از محل اقامت ماموریت پیدا کرده‌اید و ضمن‌ حقوق ثابت می‌توانید کمک خرج بگیرید و البته صد و پنجاه تومان اضافه به جنابعالی داده می‌شود. دیگر اینکه بنابر اطلاعی که بنده دارم شیراز ارزانی است و از این حیث صد و هشتاد تومان حقوق در شیراز معادل دویست و پنجاه تومان حقوق در تهران می‌شود. ولی چون بیشتر این تغییر برای این است که‌ به جنابعالی زیاد ضرر نخورد، قبول آن بسته به خود جنابعالی است. باید هم راجع به ارزانی شیراز تحقیقات‌ عمیق‌تری به عمل بیاورید و هم در نظر بگیرید که شیراز شهر کوچک و بی‌سروصدایی است. اغلب‌ اشخاص معتاد به اوضاع تهران مایل نیستند آنجا بروند. در هر حال میل و انتظار دارم هرچه زودتر جواب برسد.یک محل دیگر هم هست که جرات نمی‌کنم بگویم و آن خوزستان است، در آنجا می‌توانم‌ مدعی‌العمومی بدایت را به جنابعالی بدهم، از حیث رتبه چون نمی‌توانم ترفیع بدهم همان رتبه شش‌ خواهد ماند و تفاوتی ندارید،ولی اولا می‌شود تفاوت حقوقی به عنوان کفالت داد، یعنی نصف حقوق رتبه شش و نصف حقوق رتبه هفت. اما این را خوش نمی‌دانم. چون کفالت تعریفی ندارد. آن هم برای‌ هجده تومان و به علاوه در اجرای این امر ممکن است اشکالی در مالیه پیدا شود.از اینکه گذشتیم دو تفاوت مادی مسلم دارید یکی ضمن به محل ماموریت خارج از محل اقامت و یکی ضمن برای بدی آب و هوا که مجموعا حقوق جنابعالی با اضافات دویست و ده تومان می‌شود. به علاوه ممکن است، ولی به طور قطع و یقین نمی‌گویم که به عنوان حمل و نقل و امثال ذلک ماهی چهل‌ تومان هم از محل اعتبار صدی دو خودمان یا اعتبار دولت باز به جنابعالی کمک شود. از حیث عنوان هم البته خوب است و در کار مدعی‌العمومی آنجا خوب می‌شود جلوه کرد.

گرچه دکتر نفیسی را کمپانی از بنده خواست و به عنوان مشاور حقوق کنترات خواهد کرد و ایشان‌ هم به همان هوای بد می‌سازند، ولی باید اقرار کنم که هوای آنجا خیلی بد است، اما قطعا حقوقی که کمپانی جنوب به دکتر نفیسی می‌دهد بیش از اینها است.باری- منتظر جواب جنابعالی هستم.

منبع: نشریه آینده