فشار بر اوپک

براساس گزارش مطبوعات اسرائیل و همچنین مندرجات اسناد سری و محرمانه لانه جاسوسی آمریکا در سال‌های پایانی دهه چهل و نیمه اول دهه پنجاه، ۷۵درصد نفت مصرفی اسرائیل یعنی حدود ۱۵۰هزار بشکه در روز به وسیله ایران تامین می‌شده است. دولت ایران از طریق نفت‌کش‌هایی با پرچم لیبریا نفت را به بندر اسرائیلی «ایلات» منتقل می‌کرد. چهره‌هایی مانند نیمرودی، ادموند روچیلد و دیگر افرادی که در روابط متقابل تهران و تل‌آویو فعال بودند، نقش موثری در حفظ و توسعه مناسبات پنهان حکومت شاه با اسرائیل داشته‌اند.

در چنین شرایطی تبلیغات ضد صهیونیستی محافل خبری و سیاسی ایران در جریان اجلاس اوپک در تهران و ۴ برابر شدن بهای نفت، بسیار مضحک می‌نمود. با این همه چهار برابر شدن قیمت نفت آن هم در عرض سه‌ماه، وحشت زیادی در کشورهای مصرف‌کننده نفت، اعم از کشورهای صنعتی و پیشرفته و ممالک جهان سوم به وجود آورد، زیرا در این تاریخ روزانه در حدود سی‌میلیون بشکه نفت در کشورهای عضو اوپک استخراج می‌شد که بیش از نود درصد آن به بازارهای غربی صادر می‌گردید. تولید نفت کشورهای غیر عضو اوپک (به استثنای شوروی و کشورهای کمونیست که نفت تولیدی آنها در کشورهای بلوک شرق مصرف می‌شد) در این تاریخ از پانزده‌میلیون بشکه در روز تجاوز نمی‌کرد که کمتر از نصف تولید روزانه اوپک بود. به این ترتیب بیش از شصت‌درصد انرژی مورد نیاز جهان از طرف کشورهای عضو اوپک تامین می‌گردید. مردم کشورهای واردکننده نفت در زمستان ۱۳۵۲ با سختی‌های زیادی روبه‌رو شدند که به مشکلات رفت و آمد و صف‌های طویل در برابر پمپ‌های بنزین و سردی خانه‌ها به علت کمبود مواد نفتی و صرفه‌جویی در مصرف گازوئیل دستگاه‌های حرارتی از آن جمله بود.

از سال ۱۳۵۳ کشورهای بزرگ صنعتی و کمپانی‌های نفتی غرب تلاش کردند تا از یکسو وحدت داخلی اوپک را در هم بشکنند و از جانب دیگر با تمهیدات اقتصادی خود زیان‌های ناشی از افزایش بهای نفت را تخفیف دهند. این تمهیدات بر سه اصل زیر استوار بود:

۱ـ افزایش تدریجی قیمت محصولات صنعتی و کالاهای آمریکایی و اروپایی که افزایش قیمت نفت را به تدریج خنثی می‌نمود. به طوری که کشورهای صادر کننده نفت در سال‌های آخر دهه ۱۹۷۰ مجبور می‌شدند کالاهای صنعتی و فرآورده‌های کشاورزی مورد نیاز خود را به چندین برابر قیمت قبل از افزایش قیمت نفت خریداری نمایند.

۲ـ صرفه‌جویی در مصرف نفت، از طریق استفاده بیشتر از منابع دیگر انرژی مانند نیروی اتمی و زغال سنگ و تبدیل اتومبیل‌ها و ماشین‌های پرمصرف به اتومبیل‌ها و وسائل کم مصرف.

۳ـ توجه به کشورهای دیگر دارای منابع نفتی که عضو اوپک نیستند مانند مکزیک و کمک به استحصال هر چه بیشتر نفت از این کشورها و همچنین سرمایه‌گذاری در منابع جدید نفتی مانند دریای شمال انگلیس که با افزایش قیمت نفت، صرف هزینه برای استحصال نفت از این منابع مقرون به صرفه بود.

با اتخاذ چنین تدابیری بود که سهم کشورهای عضو اوپک در بازارهای نفت تحت کنترل قرار گرفت.

اقدام دیگر دولت‌های غربی، سرازیر کردن سلاح‌ها و جنگ‌افزارهای تولیدی خود به کشورهای خاورمیانه با هدف جمع‌آوری دلارهای نفتی این کشورها بود. به موجب آمارهای موجود حدود ۴۰درصد از بودجه برنامه‌های ۵ ساله عمران پنجم (۱۳۵۷ـ ۱۳۵۲) ایران نصیب ارتش و خرید جنگ‌افزار شد.

در این مدت درآمدهای نفتی ایران از ۸/۴میلیارد دلار در ۱۳۵۲ به ۵/۱۸میلیارد دلار در ۱۳۵۳، ۹/۱۸میلیارد دلار در ۱۳۵۴، ۵/۲۰میلیارد دلار در ۱۳۵۵ و ۷/۲۰میلیارد دلار در ۱۳۵۶ رسیده بود.

واردات گسترده اسلحه در کشورهایی مانند ایران و عربستان، سبب باز گرداندن دلارهای نفتی به غرب گردید. علاوه بر این آمریکا در میان کشورهای غربی با توسعه عملیات اکتشافات و استخراج نفت در داخل تلاش کرد تا با اثرات اقدام اوپک به مقابله برخیزد.

از جمله اقدامات غربی‌ها به طور اعم و آمریکایی‌ها به طور اخص برای مبارزه با اوپک، نفوذ در این سازمان و ایجاد اختلافات سیاسی میان اعضا با هدف تاثیرگذاری بر تصمیمات اقتصادی آنها بود. این راهکار سبب شد تا سازمان کشورهای صادرکننده نفت ـ اوپک ـ نتواند طی سه دهه پس از پایان تحریم نفتی، منشا اقدام جدید و موثری علیه غرب شود.

منابع:

ـ پژوهه صهیونیست، مرکز مطالعات فلسطین.

ـ هفت خواهران نفتی، انتشارات امیرکبیر، آنتونی سمسون.

ـ نفت، تنها و آخرین شانس خاورمیانه، انتشارات امیرکبیر، نیکلاسرکیس، مترجم: دکتر ارسلان ثابت‌سعیدی.

ـ سقوط، مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی.