پهلوی اول -شاه، علم و اقتصاد -۳
دعوا با کنسرسیوم نفت
۲۸ /۱۱/ ۱۳۴۷ - کارهای آستان قدس رضوی را با نایبالتولیه، باقر پیرنیا رسیدگی کردم. بودجه سال آینده را ۴۰۰میلیون ریال بستم ... در آستانه مقدمه تحولات زیادی ایجاد کردهایم که از آن جمله است تعمیرات اساسی و نورافشانی به بقاع و گلدستهها، بعدها همه عمران دهات با برنامه وسیع که اثرات آن بعد ظاهر میشود ... نمایندگان کنسرسیوم نفت آمدند و وضع بسیار بدی پیش آمد وقتی گفتند تعهدات آینده را در هزار میلیون دلار نمیتوانند انجام دهند. ۲۹/ ۱۱ /۱۳۴۷ - ... عصری آرمین میر سفیر آمریکا به دیدنم آمد. از مذاکرات نفت زوریخ بسیار نگران بود. از این میترسید که اگر ایران اقدام یکجانبه کند، تمام ممالک خاورمیانه از ایران تقلید کنند. او گفت چیزی را که کنسرسیوم برای سال آینده میخواهد بدهد ۹۰۰میلیون دلار است که فقط ۵/۴درصد اضافه بر سالجاری است و این برای ایران صحیح نیست. خواهش کرد که مطلب او را به کسی نگویم.
۲/ ۱۲/ ۱۳۴۷ - ... از سفیر انگلیس شنیده بودم در مساله نفت به نفع ما تلگرافهای زیادی به وزارت خارجه انگلیس کرده است ... سفیر انگلیس حقانیت ادعای ما را دایر بر وصول عایدات بیشتر برای کشور تایید و تصدیق کرد ...
۳/ ۱۲/ ۱۳۴۷ - بعد از ظهر جلسه هیاتامنای بنیاد پهلوی بود که من ۱۰سال قبل پایهگذاری کردم و بیشتر املاک و دارایی ایشان جزو این موقوفه که موقوفه پهلوی نام دارد، قرار گرفت ... عایدات بنیاد صد میلیون تومان است که صرف امور اجتماعی میشود، از آن جمله سالانه ۵۰۰هزار دلار به دانشجویانی که در خارج تحصیل میکنند بورس تحصیلی داده میشود.
۵ /۱۲ /۱۳۴۷ ... امشب دکتر عالیخانی، وزیر اقتصاد که از اروپا برگشته است دیدنم آمد. مدتی صحبت کردیم. از نابسامانی وضع دولت و عدم ضوابط کارها گلهها داشت. قدری به او دلداری دادم. ولی میگفت استعفا میدهد ...
۶ /۱۲ /۱۳۴۷ - صبح اوبراین (O brien) رییس کنسرسیوم پیش من آمد. اظهار میداشت فوقالعاده نگران آینده است. به او گفتم از دو حالت خارج نیست، یا اوامر را اطاعت میکنید که نگرانی ندارد. یا اطاعت نمیکنید، آن وقت باید قطعا نگران باشید، زیرا اگر جنگ ما در بگیرد و موضوع ملی کردن بخشی از حوزه قرارداد پیش آید و این امر به سایر کشورهای خاورمیانه سرایت کند، ضرر شما هزارها میلیون دلار است. حرف مرا تصدیق کرد ولی من در دلم میترسیدم و میترسم که مبادا نتوانیم کمربندها را با وضع مالی فعلی سفتتر ببندیم. این را صریحا به شاه نوشتم.
ارسال نظر