چهره
مشهدی باقر بقال و دعوای مالیات
این روزها که موضوع مالیات بر ارزش افزوده هنوز در کانون توجه علاقهمندان به مسایل اقتصاد سیاسی قراردارد، چهره امروز این ستون را به مشهدی باقر بقال از وکلای دوره اول تهران (پس از مشروطیت) اختصاص میدهیم که در زمان مظفرالدین شاه به دلیل مخالفت با وضع یک مالیات جدید از تهران تبعید شد اختصاص میدهیم. این نوشته از موسسه مطالعات تاریخ ایران اخذ و فریده شریفی آن را نوشته است.مشهدی اکبر کدخدا از کدخدایان اصناف تهران بود که در زمان مظفرالدین شاه به دلیل مخالفت با وضع یک مالیات جدید، از تهران تبعید شد و چون به تهران بازگشت در اثر بیماری درگذشت. در این زمان وضع مالیاتی سخت آشفته و نامرتب شده بود و شاهزاده فرمانفرما وزیر تهران از مرحوم مستشارالملک پیشکار و منشی مخصوص خود جویای حال مشهدی اکبر کدخدا شد و چون از فوتش آگاه گردید دستور داد که مشهدی باقر پسر مشهدی اکبر را مقام کدخدایی اصناف تهران بخشند و این حکم را مرحوم مستشارالملک تحریر و شاهزاده فرمانفرما امضا میکند و با اعطای یک طاقه شال کشمیری او را به مسند کدخدایی اصناف مینشانند. پس از چندی که فرمانفرما برای جبران کسر بودجه درصدد برآمد برانگور مالیات جدیدی ببندد و چون اصناف تهران حاضر به قبول این مالیات نبودند بین فرمانفرما و مشهدی باقر اختلاف نظر حاصل و ارتباط تیره میشود. اصناف تهران جهت تظلم خواهی و رفع این مشکل به فکر چاره افتاده و در همان شب تمام سران اصناف تهران تحت لوای مشهدی باقر کدخدا الاغ سوار و قاطر سوار به طرف صاحبقرانیه، قصر ییلاقی مظفرالدینشاه رهسپار گردیدند و چون به کاخ رسیدند مظفرالدین شاه از دور که ازدحام را میبیند علت را جویا میشود، میگویند اصناف جهت تظلم خواهی آمدهاند. شاه دستور میدهد که اصناف، شب را در قصر به سربرده و صبح دو نماینده به حضور بفرستند. اصناف هم مشهدی باقر بقال و حاج کرمعلی کفاش را به عنوان نماینده انتخاب و روانه میکنند. مظفرالدین شاه فورا دستور میدهد دستخطی بدین مضمون برای فرمانفرما وزیر تهران صادر کنندو به دست نمایندگان اصناف بسپارند: «نمایندگان اصناف به ما متظلماند و شما باید به قسمت رفتار کنید که رضایت خاطر ملوکانه فراهم گردد.» فرمانفرما که از رفتن نمایندگان اصناف به صاحبقرانیه آگاه میشود صبح زود از تهران خارج میشود و به دیدن شاه میرود که در بین راه در کنار «باغ صبا» به نمایندگان اصناف که از نزد شاه مراجعت میکردند برخورد و مشهدی باقر بقال از فرصت استفاده و دستخط شاهی را تسلیم فرمانفرما میکند. فرمانفرما پس از خواندن دستخط با عصبانیت میگوید: «برگردیم و از این به بعد یا من باید حاکم باشم یا تو کدخدا» و مشهدی باقر بقال میگوید: «اینطور باشد اگرتوانستم تلافی میکنم.» و از این به بعد روابط بین وزیر تهران و کدخدا تیره میشود. پس از پیروزی انقلاب مشروطه به دلیل ارادتی که مشهدی باقر بقال به افرادی چون مرحوم احتشامالسلطنه، علامیر، سید عبدالله بهبهانی و مرحوم صنیعالدوله و آقای تقیزاده داشت وارد «انجمن اعتدالی» شده و از قبول دعوت حاجی محمد تقی بنکدار مبنی بر رفتن به سفارت انگلیس امتناع ورزیده و میگوید: به خانه بیگانه پای نمیگذارم. پس از چندی از طرف حاج مخبرالسلطنه هدایت ناظر انتخابات تهران اعتبار نامهای را دریافت کرده و مدت ۲۰ ماه به عنوان وکیل تهران در اولین دوره مجلس شورای ملی که در اتاق نظام عدلیه تشکیل میشد شرکت میکرد. در آن زمان معمول بود که علاوه بر وزیران، والیهای هر منطقه هم وارد مجلس میشدند و در جلسهای که مرحوم ناصرالملک قراگزلو به عنوان وزیر مالیه معرفی شده بود در مجلس بر علیه او اعتراضاتی به عمل آمد. شاهزاده فرمانفرما والی آذربایجان میشود و با ابهت و تکبر برای جلب نظر نمایندگان به مجلس میآید و مرحوم مشهدی باقر بقال وکیل آزادیخواه تهران موقع را جهت کشیدن انتقام مناسب دیده میگوید: «با آنکه در جلسههای قبل درباره وزارت مالیه آقای ناصرالملک... مخالفت شد،امروز شاهزاده فرمانفرما میخواهند با استجازه از مجلس به آذربایجان رفته تا آنجا را تیول خود سازد.» در اثر این اعتراض مجلس متشنج و فرمانفرما مجلس را ترک میکند.میگویند محمدعلی شاه مخالف سرسخت مشهدی باقر بقال بود و برای کسی که دل و زبان او را به حضورش بفرستد پانصد تومان جایزه تعیین کرده بود. تا جایی که بعد از بمباران مجلس و دستگیری آزادیخواهان... محمدعلی شاه باد به بروت انداخته و در موقع صرف ناهار میگوید: «آیا مشهدی باقر بقال (نماینده صنف بقال در مجلس) وکیل زورکی مجلس اجازه میدهد شاه مملکت ناهار را بخورد یا خیر» سپس قهقهه خنده را سرداد و در جایی دیگر گفته بود: «چرا باید من از مشهدی بقال... دستور بگیرم؟» پس از آنکه محمدعلی میرزا در پی عزل از سلطنت آماده خروج از ایران شد، حسین بیک تبریزی از مجاهدین آذربایجان فریاد زد:«دیدی بالاخره مشهدی باقر بقال اجازه نهار خوردن نمیدهد» و بالاخره مشهدی باقر بقال (کدخدا) در سال ۱۳۲۰ در سن ۷۱ سالگی درگذشت. در حالی که وصیت کرد یکی از فرزندانش خدمتگزار مجلس شود.
ارسال نظر