رز سفید مقاومت برای آزادی
گروه تاریخاقتصاد- روزهای پایانی فوریه سال ۱۹۴۲ بود، آلمانیها هنوز در جبههها پیروز بودند و ذره ذره از مواضع خود عقب نمینشستند. اروپا زیر گام سربازان نازی میلرزید و هر هجوم، قربانیان تازهای را به اردوگاهها میفرستاد، در آن وقت اما کسانی بودند که به چیزی بیش از پیروزی میاندیشیدند، آنها نگران چیزی بودند که گمان میکردند در میانه این منازعات از دست میرود و آن انسانیت و آزادی بود. بسیار دیدهایم ملت شکست خورده یا مسوولان کشتارهای دسته جمعی یا سربازانی که وقتی در جایگاه متهم مینشینند با انکار مسوولیت خود، آن را به مرجعی بالاتر نسبت داده و خود را ماموری معذور توصیف میکنند.
گروه تاریخاقتصاد- روزهای پایانی فوریه سال ۱۹۴۲ بود، آلمانیها هنوز در جبههها پیروز بودند و ذره ذره از مواضع خود عقب نمینشستند. اروپا زیر گام سربازان نازی میلرزید و هر هجوم، قربانیان تازهای را به اردوگاهها میفرستاد، در آن وقت اما کسانی بودند که به چیزی بیش از پیروزی میاندیشیدند، آنها نگران چیزی بودند که گمان میکردند در میانه این منازعات از دست میرود و آن انسانیت و آزادی بود. بسیار دیدهایم ملت شکست خورده یا مسوولان کشتارهای دسته جمعی یا سربازانی که وقتی در جایگاه متهم مینشینند با انکار مسوولیت خود، آن را به مرجعی بالاتر نسبت داده و خود را ماموری معذور توصیف میکنند. آنها خود را کارمند آشویتس، اردوگاههای کار اجباری در سیبری و کاتین یا سربازی که به ناچار وظیفهاش کشتن است میدانند و اینکه ناگزیر به عملی غیرانسانی بودهاند، گویی عنصر اختیار در زندگی آنها رخت بربسته و گناهان تنها متوجه یک مرجع بالاتر میشود. هانس و سوفی شل اما در روزگار خوش جنگ برای آلمانیها به مقاومت پرداختند و نهضت مقاومت منفی را به کمک دوستانشان پیش بردند. ساعت نه صبح بود که سه دانشجوی دانشگاه مونیخ به جرم خیانت به دادگاه فراخوانده شدند. محاکمه تا ساعت یک طول کشید و حکم هر سه نفر اعدام اعلام شد، ساعت پنج هر سه دانشجو مرده بودند. اما گروه رز سفید که این سه دانشجو عضو آن بودند، از کجا نام گرفته بود و چه فعالیتی میکرد؟ هسته اصلی این گره شامل هانس شل، ویلیگراف و کریستف پروب بود. در ابتدای سال ۱۹۴۲ این گروه از مردان جوان جنبش مقاومت ضد نازی خود را شروع کردند. آنها شعارهای ضدنازی خود را در قالب اعلامیهها منتشر کرده و گاه آن را بر در و دیوارهای شهر مینوشتند. آنها از مردم میخواستند به جنبش آنها بپیوندند و از همکاری با نازیها خودداری کنند. این اعلامیهها در تعداد زیاد به آدرس شهروندان آلمانی پست میشد، شیوه گزینش آدرسها نیز از طریق دفترچه تلفن بود که به شکل اتفاقی اعضا انتخاب میشدند. از معروفترین اعضای این گروه هانس و سوفی شل بودند که فیم «سوفی شل- روزهای آخر» نیز بر اساس زندگی او ساخته و نامزد دریافت جایزه اسکار شد. لیلو یکی از اعضای این گروه که بیوه یک سرباز کشته شده در جنگ دوم جهانی بود، درباره سوفی گفته است که او شبها از ترس در رختخواب برادرش میخوابید، هانس نیز دست کمی از او نداشت، با این همه سوفی و هانس به راه خود ادامه میدادند؛ چون آلمان را دوست داشتند. سوفی کار تهیه تمبرها را به عهده داشت و تلاش میکرد بدون اینکه سوءظنی برانگیزد تمبرهایی را در تعداد زیاد تهیه کند. روز ۱۸ فوریه بود که آن اتفاق افتاد و جنبش رز سفید را تکان داد. هانس و سوفی اعلامیهها را در کیف خود گذاشته بودند و میخواستند آن را در راهروی دانشگاه پخش کنند، کسی خبر ندارد که چرا آنها این کار را کردند و چرا سوفی در آخرین لحظه اقدام به پخش آنها در دستههای زیاد کرد. زنگ زده شد در حالیکه تعدادی از این اعلامیهها هنوز در کیف سوفی بود، دانشجویان اعلامیهها را در دست داشتند که سوفی دستهای از آنها را بر سر دانشجویان ریخت و خدمهای از اعضای گشتاپو صورت سوفی را تشخیص داد. ۱۸ فوریه بود که آنها بازداشت شدند و چهار روز بعد همگی به پای چوبه دار رفتند. آخرین کلامی که از زبان هانس جاری شد «زنده باد آزادی» بود. اشمورل دیگر عضو «رز سفید» تلاش کرد با پاسپورت جعلی فرار کند؛ اما او نیز توسط دوست سابقش شناسایی و اعدام شد. امروز در مونیخ یادبودهای فراوانی برای نهضت «رز سفید» میگیرند برای آنهایی که از کلام ساده مامور و معذور سر باز زدند و برای رسیدن به دنیای بهتر تلاش کردند.
ارسال نظر