پرسش از شما، پاسخ از وزیر
طرح تحول اقتصادی و در راس آن هدفمندکردن یارانهها درحالی اجرا میشود که مردم پرسشهای فراوانی برای اجرای این طرح دارند. در اینجا بخشی از پرسشهای افراد جامعه که از سوی وزیر اقتصاد، دکتر «شمسالدین حسینی» پاسخ داده شده است از نظرتان میگذرد. علت تورم در اقتصاد ایران چیست؟
اکثریت قریب به اتفاق اهل نظر میدانند منبع درآمدی دولت از مالیات اخذ نمیشود، بلکه به نفت متکی است این پول نفت، چون در ازای آن تولید صورت نمیگیرد ایجاد تورم میکند. عامل اصلی تورم در اقتصاد ایران این است که ساختار تامین درست نیست، بهرهوری پایین است تورم ایجاد میشود. در طرح تحول اقتصادی با افزایش بهرهوری و افزایش درآمد مالیاتی و کاهش اتکا به درآمد نفت، کاهش تورم و رشد اقتصادی بالاتر خواهیم داشت و با توجه به سهمیه و نظام حمایتی، توزیع عادلانه درآمد، تحقق بخشیدن به پیشرفت و به عدالت نزدیک شدن میباشد.
اگر امروز قیمت نفت ده دلار شود قطع نظر از کسری بودجه، توانایی پرداخت یارانه را دارید؟
بله، کسری بودجه مابهالتفاوت هزینهها و درآمدها است و بخش عمدهای از هزینهها همان یارانهها است.
سوال ما این است که روش پرداخت یارانه حتی در کسر بودجه به چه صورتی است؟
در هر قیمتی از نفت باشد، یارانه پرداخت میشود. در بحث هدفمند کردن یارانهها به دنبال اصلاح روش پرداخت یارانه هستیم. در تمام دنیا یکی از منابع پایدارسازی حمایت از انسانها و حمایتهای اجتماعی مالیاتی است که از مصرف انرژی بدست میآید ولی در کشور ما به گونهای است که نه تنها از مصرف انرژی و کربن مالیات نمیگیریم بلکه به مصرف آن یارانه هم پرداخت میکنیم. در طرح تحول ضمن این که به اصلاح قیمت حاملهای انرژی توجه کردهایم مالیات بر انرژی که در دنیا به عنوان «مالیات سبز» مطرح است و از آن به عنوان منبعی برای تامین اجتماعی استفاده میکنند، توجه داریم.
نگرانی مردم این است که افزایش یکباره قیمت، جوابگوی هزینههای جاری زندگی نیست. حتی با یارانهای که دولت در نظر گرفته است.
در شرایط فعلی در سالهای گذشته چه اتفاق افتاده است؟ مگر غیر از این است که همه ساله به طور متوسط تورم دو رقمی را داشتیم؟ آیا متناسب با مقدار تورم، توانستیم از اغنیا مالیات بگیریم و توانستیم از اقشار آسیبپذیر حمایت کنیم؟ غیر این است که تورم به نفع طبقات ثروتمند است و به ضرر اقشار پایین جامعه؟ آیا این آسیب در اقتصاد ایران وجود دارد یا نه؟ یکی از عوامل اصلی بیعدالتی توزیع نامتناسب درآمد، ثروت و تورم است. به این جهت، این سیاست دارد همان تورم را هدف قرار میدهد. اگر پنج سال تورم ۲۰ برابر باشد، انباشت تورم در پنج سال از صددرصد بیشتر است.
ما طی سالهای مختلف داریم تورم را تحمل میکنیم و درواقع یک غده چرکینی را با خود حمل میکنیم که این غده در حال عفونی کردن بدنه اقتصاد است و به دلیل درد، از بیرون آوردن غده ترس داریم.ولی از رنج طولانی مدتی که همراهان، است غافل شدیم. با توجه به آمار و اطلاعات و با توجه به ساختار و ترکیب گروههای مختلف درآمدی این جهش قیمت به چه میزان به هر گروه تاثیر میگذارد.
در این طرح پیشبینی کردیم حداقل به اندازه این جهش قیمت و اثر آن در هزینه طبقات آسیبپذیر و حتی ۷ دهک جامعه، آن را جبران کنیم. این پرداخت نقدی به این دلیل مطرح شده است. در واقع این دغدغهها زمانی معنی پیدا میکند که ببینیم این محاسبات و برآوردها پایه علمی دارد یا نه؟ ضمن این که الان به طور مثال دهک اول درآمدی یعنی آسیبپذیرترین قشر از لحاظ درآمدی فقط ۲ درصد از یارانه بنزین استفاده میکند ولی دهکهای بالا ۳۰ درصد از یارانه بنزین استفاده میکند. ما داریم کل یارانهها را هدفمند میکنیم، میگوییم به دهک بالای درآمدی در این مرحله یارانه تعلق نمیگیرد ولی به دهک پایین یارانه تعلق میگیرد. آن بحث برای زمانی است که فرض بر این باشد که توزیع یارانهها در همه دهکهای درآمدی یکسان است چون یکسان است ما به صورت یکسان این برنامه را تحمیل میکنیم و چون میزان کمتری به اقشار آسیبپذیر منتقل میکنیم به آنها فشار میآمد. در حالی که این طرح عکس آن است. این طرح میگوید دهکهای بالای درآمدی که تا امروز مشمول یارانه بودند دیگر مشمول یارانه نخواهند بود و دهکهای پایین درآمدی شامل یارانه میگردند. یک سری افراد دارای تمکن بوده و مسیر زندگیشان را طی میکنند و توانمندی اداره مسیر را دارند، اما خیلی از خانوادهها این توانایی را ندارند. پرداخت یارانه موجب ایحاد تحمیل تنبلی و رخوت در کار نمیشود؟ آمارگیری و خوداظهاری نشان داد که ما در قبال مردم پیشداوری میکنیم، چرا ۱۰ درصد داوطلبانه گفتهاند ما به یارانه نیاز نداریم؟ باید دید ما چه تلقی از مردم داریم؟ آیا طرحها و برنامههای داوطلبانه متعددی در جامعه نداریم؟ آیا چند صد سال موسسات خیریه در کشور نبوده است و عدهای داوطلبانه در خیریهها سرمایهگذاری میکنند و عدهای هم از این موسسات بهرهمند میشوند آیا در هر شهری که خیریه باز شد کار و فعالیت تعطیل شد؟ آیا مردم فعالیت خود را کنار میگذارند به خاطر این که یارانه پرداخت میشود! این پولی که به عنوان یارانه پرداخت میشود به قدری نیست که زندگی مردم را تامین کند. اگر بپذیریم کار و تلاش و خوداتکایی در جامعه ما یک ارزش است به لحاظ فرهنگی و انگیزش این نمیتواند شکل بگیرد. انتظار داریم روحانیون و اقشار فرهنگی جامعه دولت را در اجرای این طرح یاری کنند. کسانی که سعی دارند که اینگونه به جامعه به باورانند که یارانه باعث تنبلی جامعه و دست از کارکشیدن مردم میشود تلقی نادرست را میخواهند به خصیصه فرهنگی تبدیل کنند.
نسبت فاصله بین طبقه بالای جامعه و پایین جامعه باید چگونه باشد؟
آنچه که امروزه مطرح میشود این است که ۱۰ درصد بالای جامعه چند برابر ۱۰ درصد پایین جامعه درآمد دارد، امروزه به لحاظ تجربی به این نتیجه رسیدهاند که اگر این نسبت دو رقمی شود، نگرانکننده است، لذا در کشورهایی که به رشد پایدار و ثبات نسبی متغییرهای اجتماعی رسیدهاند، این نسبت تک رقمی است.
در بحث تحول اقتصادی چند شاخص باید بررسی شود؟
به طور خلاصه ۴ شاخص رشد اقتصادی، اشتغال، ثبات قیمتها و توزیع برابر درآمد باید ارزیابی شود.
منظور از هدفمند کردن یارانه چیست؟
ما یارانه پرداخت میکنیم که هر فرد به هر دلیل که در گردونه رشد قرار نگرفته است یا به میزان کافی از رشد بهرهمند نشده است دارای وضع بهتری شود، حال آیا به کسی که به لحاظ درآمدی ثروتمندتر است باید یارانه بیشتر پرداخت کنیم یا به کسی که فقیرتر است؟ دلیل این اتفاق، روش پرداخت یارانه است. وقتی ما یارانه را به قیمت مرتبط میکنیم و این حمایت را از طریق قیمت انجام میدهیم، نتیجهاش یارانهای است که به برق، بنزین و گازوئیل میدهیم و هر فردی که بیشتر مصرف کند، از این یارانه بیشتر بهرهمند میشود. به تبع طبقات مرفه جامعه از این یارانه بیشتر بهرهمند میشوند وقتی یارانه تابعی از مصرف و مصرف تابعی از درآمد باشد، در نتیجه یارانه تابعی از درآمد خواهد بود. پس هر کسی درآمد بیشتری داشته باشد بیشتر از یارانه استفاده میکند که این در جهت عدالت و کارایی نیست.
نقش مالیات بر یارانه چگونه است؟
مالیات، روی دیگر یارانه است اولین کارکرد مالیات، منبع تامین درآمد برای دولت است کارکرد دوم مالیات توزیع ثروت و درآمد در جامعه میباشد و کارکرد سوم مالیات ایجاد انضباط و جلوگیری از اسراف است اما نظام مالیاتی ما در این زمینه موفق عمل نکرد و ما توفیقی نداشتهایم، ما در بهترین حالت توانستهایم کمتر از ۵۰ درصد بودجه جاری کشور را از طریق مالیات تامین کنیم.
در کشورهای مشابه کشور ما، پایه مالیاتی حداقل ۲۰ درصد است ولی در کشور ما این پایه کمتر از ۸ درصد GDP تولید ناخالص داخلی است که این دریافت بسیار کم است.
منابعی که از اصلاحات در محورهای اساسی لایحه هدفمند کردن یارانهها بدست میآید در چه راهی هزینه میشود؟
منابعی که از این اصلاح بدست میآید، باید از بودجه جاری جدا شود و یک صندوق خاصی برای آن تشکیل گردد و منابعی که از این محل حاصل میشود بایستی مصرف رفاه و توانمندسازی و توسعه پایدار انسانی شود. به عبارتی زمینه برای تشکیل یک صندوق توسعه حاصل شود.
طرح تحول اقتصادی چگونه آغاز شد؟
با آسیبشناسی اقتصاد ایران:
ـ تورم یک رقمی نرخ پایداری در اقتصاد ایران نداشته است و چند دهه است که کشور از تورم دو رقمی در رنج است.
ـ رشد اقتصادی و تولید درآمد و ثروت که از مولفههای رفاه اقتصادی کشور است پایدار نیست.
ـ نرخ بیکاری به طور غالب حدود یک دهه دو رقمی بوده است.لذا با این بیماری مزمن، اقتصادکشور نیاز به رژیم درمانی مناسب دارد و طرح تحول اقتصادی به عنوان رژیم درمانی این اقتصاد است.
هدف طرح تحول اقتصادی چیست؟
با توجه به اینکه سند چشمانداز بیست ساله به تایید مقام معظم رهبری رسیده و توسط ایشان ابلاغ شده و دارای تصویر آرمانی و اهداف بلندمدت مشخصی است که اقتصاد ایران را بر محور عدالت و دور از فساد و تبعیض معرفی میکند، طرح تحول اقتصادی نیز همین اهداف را دنبال میکند.
چارچوب کلی طرح تحول اقتصادی چیست؟
چارچوب کلی این طرح سیاستهای اصل ۴۴ است که هم موضوعهای نهادی و هم جهتگیریهایی اقتصادی ماننند: رشد تولید و ثروت، افزایش بهرهوری و رقابتمندی، سرمایهگذاری، صرفهجویی، کاهش بار مالی دولت و توزیع عادلانه منابع و درآمد، همچنین نقش نهادهایی مانند، دولتی، تعاونی، خصوصی مشخص شده است.
طرح تحول اقتصادی براساس چه روشی تدوین شده است؟
این طرح یک برنامه اصلاح ساختاری است و در روشهای اصلاح ساختار دو روش مطرح است، روش برنامهریزی جامعکه باید اقتصاد در همه ابعاد، دیده شود و حداقل در یکصد کشور دنیا تجربه شده است و از توفیقی کافی برخوردار نبوده است چرا که برای حل تمامی ابعاد و موضوعهای اقتصاد، باید همه امکانات و اطلاعات را در اختیار داشت و بدیهی است که همه امکانات در اختیار هیچ کشوری نیست لذا به همین لحاظ روش فنی برنامهریزی متحول شده و هم اکنون تکیه بر موضوعهای مهم و کلیدی دارد که موتور حرکت اقتصاد تلقی میشود و حوزههای دیگر را حرکت میدهد، لذا به همین دلیل به لحاظ فنی در طرح تحول اقتصادی روش برنامهریزی براساس موضوعات کلیدی انتخاب شد و هفت محور با موضوعهای یارانه، مالیات، گمرک، بانک، ارزشگذاری پول ملی، توزیع کالا و خدمات و بهرهوری به عنوان موضوعهای کلیدی انتخاب شد.
چرا یارانهها باید هدفمند شوند؟
ـ یک سوم تولید ملی کشور در قالب یارانه پرداخت میشود، اما سوال این است که یارانه پرداخت شده در توزیع عادلانه درآمد به چه میزان موثر بوده است؟ زمانی که یارانه هدفمند توزیع نشود پاسخ منفی است و گروههای با درآمد بالا که بیشتر مصرف میکنند، یارانه بیشتری را به خود اختصاص میدهند، بنابراین توزیع یارانه به صورت کنونی فلسفه وجودی خود را از دست داده است و گروههای با درآمد بالااز یارانه بیشتر بهرهمند میشوند و یارانه به گروههای محروم، اختصاص نمییابد و این موضوع منطبق با عدالت نیست.
در برنامه چهارم توسعه نیز بر هدفمند کردن یارانهها تاکید شده است و طرح تحول اقتصادی رویکردی به موضوعهای کلیدی برای تحقق این اهداف دارد.
در برنامه پنجم توسعه نیز موضوعهای کلیدی طرح تحول اقتصادی محورهای بخش اقتصادی خواهد بود.
ارسال نظر