به کودکانمان بیاموزیم مثبت فکر کنند

مثبت فکر کردن به همان اندازه که در زندگی بزرگسالان نقش اساسی دارد برای کودکان نیز امری مهم محسوب می شود. اکنون قصد داریم شما را با ۳ تکنیک برتر فرزند داری آشنا کنیم که از طریق آن ها قادر خواهید بود نیروی مثبت اندیشی را در کودکتان به وجود آورید. بسیاری از این تکنیک ها و پندها دو منظوره هستند؛ یعنی علاوه بر این که کودکان را با نیروی مثبت اندیشی آشنا می‌کند، در آن ها ایجاد اعتماد به نفس نیز می کند. به کودکانمان یاد بدهیم که نگرش ماست

که دنیای ما را می‌سازد

کودکان اغلب فکر می‌کنند اتفاقات جهان اطرافشان مستقل از آن ها اتفاق می افتد. با کسب تجربه و بصیرت است که به تدریج در می‌یابیم دنیای ما بر اساس راهی که انتخاب می کنیم شکل می‌گیرد. دفعه بعدی که کودک شما با مشکلی مواجه می شود سعی کنید به وی یادآور شوید که تعبیرش از مشکل پیش آمده تنها یکی از تعبیرهای ممکن است و نه واقعیت محض.

به طور مثال اگر کودکتان به دلیل رفتار ناخوشایند همکلاسی اش ناراحت است، تعبیر و برداشت وی از رفتار دوستش را کشف کنید. چرا او فکر می ‌کند که رفتار همکلاسی اش ناخوشایند و غیر دوستانه است؟ در واقع چیزی که باعث ناراحتی کودک می شود تعبیر و تفسیر خود او از ماجراست.

کودکان را با قانون علت و معلول آشنا کنیم

حتی بسیاری از بزرگترها نیز درک نمی‌کنند که نیروی مثبت اندیشی بستگی به ارتباط بین عقاید و احساسات دارد؛ بنابراین جای تعجب نیست اگر بگوییم کودکان نیز توانایی درک این ارتباط را ندارند.

یکی از روش های مناسب برای این که به کودکانمان بیاموزیم عقاید آن ها معمولاً ریشه در تفکرات مثبت یا منفی آن ها دارد یاد دادن قانون علت و معلول به آن‌هاست. دانستن این که هر عملی عکس‌العمل مشابهی دارد، روش موثری جهت واداشتن کودکان به فکر کردن درباره رفتارهایشان است.

به کودکان خود بیاموزیم که مرکز توجه و تمرکز آن‌ها آینده آن‌ها را رقم می‌زند

کودکان از سنین پایین نیروی منفی اندیشی را تجربه می‌کنند. آن ها می‌توانند در اثر تصورات و تخیلات خودشان شدیداً ناراحت و یا خشمگین شوند. در نتیجه‌ی توهمات و تصوارت جادویی خود گاه بسیار پیشرفت می‌کنند و موفق می‌شوند، گاه شکست خورده و مایوس می‌شوند.

بسیار دشوار است یک کودک سه ساله را که از تاریکی می‌هراسد متقاعد کنیم که می‌تواند افکار منفی خود را با تمرکز بر افکار مثبت از بین ببرد، این در حالی است که کودکان بزرگ‌تر افکار بازتری دارند. به کودکانتان یاد دهید که انسان موفق کسی نیست که از شر افکار منفی فرار کند؛ بلکه کسی موفق است که یاد بگیرد فقط بر افکار مثبت تمرکز کند.