رفتارشناسی سهامداران حقیقی و حقوقی در ۶ بازه زمانی نشان میدهد
موجسواری سفتهبازان در ارتفاع کم
گروه بورس- سلیمان کرمی: شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال جاری نوساناتی را در بازه ۷۰ و کف ۶۱ هزار واحدی تجربه کرده است. در این شرایط، «دنیای اقتصاد» به بررسی رفتار معاملهگران بازار در دورههای مختلف رونق و رکود بازار در این مدت پرداخته است. این بررسی برای دو گروه از سهام بازار، با بیشترین و کمترین ارزش بازار انجام شده است. انعکاس نوسانات قیمتی نمادهای با ارزش بالا را میتوان در حرکت شاخص کل مشاهده کرد. این درحالی است که نمادهای کوچکتر اثر محسوسی را بر نوسانات شاخص کل نداشتهاند.
گروه بورس- سلیمان کرمی: شاخص کل بورس تهران از ابتدای سال جاری نوساناتی را در بازه ۷۰ و کف ۶۱ هزار واحدی تجربه کرده است. در این شرایط، «دنیای اقتصاد» به بررسی رفتار معاملهگران بازار در دورههای مختلف رونق و رکود بازار در این مدت پرداخته است. این بررسی برای دو گروه از سهام بازار، با بیشترین و کمترین ارزش بازار انجام شده است. انعکاس نوسانات قیمتی نمادهای با ارزش بالا را میتوان در حرکت شاخص کل مشاهده کرد. این درحالی است که نمادهای کوچکتر اثر محسوسی را بر نوسانات شاخص کل نداشتهاند. بر این اساس، علاوه بر ۳۰ نماد با بیشترین ارزش بازار در بورس تهران، حجم و ارزش معاملات و تغییرات قیمتی ۳۰ نماد با کمترین ارزش بازار نیز مورد بررسی قرار گرفته است. معاملهگران بازار شامل دو دسته حقیقیها و حقوقیها میشوند.
معاملهگران خرد یا حقیقیها سرمایه بسیار کمتری را نسبت به حقوقیها دارا هستند، با این حال، هجوم تعداد زیادی از معاملهگران عاملی برای جهش قیمتی سهام در دوران رونق محسوب میشود. سهام با ارزش بالاتر در ادوار رونق بیشترین توجه را به خود جلب کرده است (مشارکت بیش از ۷۰ درصدی حقیقیها در دوران رونق). در حالی که نمادهای کوچکتر رشد قیمتی بسیار کمتری را به نسبت نمادهای بزرگ تجربه کردهاند. حقوقیهای بازار که معمولا در سطوح پایین قیمتی اقدام کردهاند، در این دوران بیشتر در نقش فروشنده ظاهر میشوند. در حالی که در مواجهه با دوران رکودی، حقیقیها تا ۷۰ درصد حجم فروش را به خود اختصاص دادهاند. در ماههای اخیر و پس از حصول توافق هستهای کمرنگ شدن حضور معاملهگران حقیقی در سمت خرید کاملا مشخص است. در حالی که در دوران رکود، رشد بیش از ۲۰۰ درصدی مشارکت فعالان حقوقی در سمت خرید نسبت به دوران رونق بازار سهام مشاهد میشود. در نقطه مقابل، ارزش بازار کم نمادهای کوچک تر مانع از فعالیت زیاد سهامداران حقوقی میشود. بر این اساس، معاملات سهام این نمادها بهطور معمول کاملا در دستان حقیقیها قرار دارد. در این میان، نکته قابل توجه در این نمادها رشد بیش از ۱۶۳ درصدی معاملات در دوران رکودی پس از توافق هستهای است.
دوران رونق
رشد قیمت سهام همزمان با انتشار بیانیه لوزان، همچنین، در بازه یک ماهه قبل از توافق هستهای (۲۳ تیر) بهعنوان دوران رونق نسبی بازار محسوب میشود. بررسی معاملات نمادهای بزرگ حاکی از خرید بیش از ۷۱ درصدی حقیقیها در دوره اول و همچنین خرید ۷۷ درصدی این دسته از معاملهگران در مرحله دوم رونق است. از سوی دیگر، معاملهگران حقوقی بیشتر در نقش فروشنده حضور داشتهاند. بر این اساس، مشارکت ۵۰ درصدی حقوقیها را در سمت عرضه شاهد هستیم. این فعالان، خرید سهام در زمان رکود را در دستور کار خود قرار دادهاند. در نتیجه، جهش قیمتی در سهام موجب افزایش عرضه از سوی این دسته از معاملهگران به دنبال شناسایی سود در پایان دوران رکود و شروع روند صعودی بازار میشود. این موضوع برای نمادهای بزرگ کاملا مشهود است. ارزش بازار کم نمادهای کوچکتر اما مانع از جولان حقوقیها در معاملات این سهام میشود. این موضوع باعث شده عمده معاملات این نمادها در اختیار حقیقیها باشد. رشد نمادهای کوچکتر در دوران رونق بازار نسبت به نمادهای بزرگ بسیار کمتر است. در این میان، جلب توجه نمادهای بزرگتر مانع از خودنمایی سهام با ارزش بازار کمتر میشود. از ابتدای فروردین تا پایان معاملات روز ۱۹ فروردین، همزمان با شیوع ابهامات درخصوص بیانیه لوزان و شروع ریزش قیمتها در بازار سهام، بهطور میانگین رشد ۲/ ۲ درصدی قیمت نمادهای کوچکتر بازار مشاهده میشود. در حالی که رشد بیش از ۶/ ۱۵ درصدی میانگین قیمت سهام با ارزش بازار بیشتر به چشم میخورد. این موضوع در دوره دوم رونق سال ۹۴، بازه زمانی یک ماه قبل از توافق هسته ای، نیز مشاهده میشود؛ رشد بیش از ۱۱ درصدی میانگین قیمتی بزرگان بازار، در مقابل رشد ۴/ ۳ درصدی نمادهای کوچکتر.
استراتژی سهامداران در دوران کسادی
در نقطه مقابل دوران رونق بازار دوران رکودی و بعضا فرسایشی قیمت سهام وجود دارد. نزول شاخص کل پس از تخلیه شوک بیانیه لوزان و در ادامه تشدید روند نزولی قیمتها اولین دوره رکودی سال ۹۴ شناخته میشود. با وجود حصول توافق هستهای در روز ۲۳ تیر، رکود صنایع داخلی و همچنین ریزش قیمت جهانی کالاها به قیمت سهام فشار وارد کرد. در نتیجه، با وجود خوشبینیهای موجود نسبت به گشایشهای بینالمللی رکود موجود مانع از انعکاس خوشبینیها به قیمت سهام شد. از ابتدای پاییز، همراه با رسیدن شاخص به کف ۶۱ هزار واحدی، بار دیگر کاهش نوسانات شاخص را رقم زد. پس از آن امیدواریها درخصوص اجرایی شدن برجام به رشد دماسنج بازار تا سطح ۶۳ هزار واحدی کمک کرد، با این حال، تداوم فشار عوامل منفی مانع از رشد ادامهدار شاخص شد. در هفتههای اخیر نیز، خوشبینی نسبت به خروج از رکود کنونی با رفع تحریمهای بینالمللی در تقابل با شرایط رکودی حال حاضر صنایع داخلی بازه نوسانات شاخص را به شدت کاهش داده است. عرضه اولیه شرکت پتروشیمی مبین و تغییر مالکیت بیش از ۵۷۱ میلیون سهم از حقوقی به حقیقیها باعث شده که آمارهای به دست آمده مشارکت بیش از ۶۴ درصدی حقیقیها در سمت خرید نمادهای بزرگ، در بازه زمانی ۱۹ فروردین تا ۲۰ اردیبهشت و با وجود ریزش ۱۱ درصدی شاخص کل را نشان دهد. این در حالی است که این گروه از معاملهگران در این مدت ۷۲ درصد از ارزش معاملات فروش را به خود اختصاص دادهاند. در دیگر دوران رکودی شاهد کاهش فعالیت این دسته از معاملهگران در سمت خرید و افزایش فشار عرضه از سوی این معاملهگران را شاهد هستیم. از سوی دیگر، خریداران کلان بازار با شناسایی کف قیمتی در دوران رکود بازار و انتظار برای رشد قیمتی، در ادامه خرید سهام را در دستور کار خود قرار میدهند. به این ترتیب، تا بیش از ۶۰ درصد حجم معاملات خرید نمادهای بزرگ تر در دوران رکودی به حقوقیهای بازار اختصاص دارد. نکته قابل توجه در ماههای اخیر و از پایان شهریور تاکنون همراه مشارکت ۶۹ درصدی حقوقیها در سمت خرید، ۵۸ درصد از فروش سهام را نیز این گروه از معاملهگران به خود اختصاص دادهاند.
خودنمایی نمادهای کوچک در بازار رکودی
رکود فرسایشی بازار سهام را از روزهای پس از حصول توافق هستهای شاهد بودیم. ریزش قیمتهای جهانی در اواسط تابستان و همچنین تشدید رکود در صنایع داخلی رکود موجود را عمیقتر ساخت. به نظر میرسد این موضوع باعث شد تا حدودی حقیقیها از انتخاب رفتار منطقی در سهام دور شوند. در نتیجه، سهامداران خرد به منظور کاهش زیان خود در دوران قبل فعالیت خود را در نمادهای کوچک تر افزایش دادند. در این میان، در بازه زمانی ۲۳ تیر تا پایان شهریور با وجود ریزش ۱۰ درصدی شاخص کل، بهطور میانگین رشد ۲۳ درصدی قیمت این سهام را شاهد هستیم. در ماههای اخیر، «دنیای اقتصاد» به «موج سواری حقیقیها در بازار رکودی» اشاره کرده بود. این رفتار را کاملا در نمادهای زیرمجموعه گروه قندی شاهد بودیم. با وجود شفافسازیهای انجام شده از سوی مدیران این شرکتها درخصوص عدم تغییر با اهمیت سود در این شرکت ها، اما افزایش فعالیت نوسانگیران بهعنوان عاملی برای رشد قیمتی این نمادها بوده است. در این مدت رشد بیش از ۱۶۰ درصدی مشارکت حقیقیها در سمت خرید را شاهد هستیم. در حالی که با شفافسازی به تدریج تخلیه حباب قیمتی این نمادها صورت گرفته است.
ارسال نظر