دنیای اقتصاد: رکود عمیق در بورس، ماه‌های زیادی است که شرایط نامطلوبی برای سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی به وجود آورده است. در این بین پرس‌و‌جو از افرادی که وقت خود را در تالار شیشه‌ای می‌گذرانند، حاکی از آن است که دلایلی از قبیل اجرای عملی برجام و عزم دولت درخصوص رونق اقتصادی، از مواردی است که امید ماندن در این بازار را میان سرمایه‌گذاران همچنان حفظ کرده است. «دنیای اقتصاد» در این گزارش با طرح پرسش‌نامه‌ای به بررسی جزئیات و چشم‌انداز بورس تهران پرداخته است. جامعه آماری این نظرسنجی که با طرح ۸ سوال در میان ۴۰ سهامدار خُرد و ۳۰ کارشناس بازار سهام انجام شده حاوی نکات قابل‌توجهی است که از آن جمله می‌توان به اجماع‌نظر شرکت‌کنندگان درخصوص روند کم‌نوسان تا پایان سال و کاهش بدبینی به روند نزولی در مقایسه با نظرسنجی پیشین اشاره کرد. همچنین خوش‌بینی اغلب افراد دو گروه به بسته خروج از رکود دولت، پیش‌بینی سودآوری بسیاری از گروه‌های مهم از جمله مالی و دارو در یک‌سال آینده، اضافه شدن بازار مسکن به بازار پول به‌عنوان رقبای بازار سهام، ریسک‌پذیری پایین سرمایه‌گذاران و فعالیت‌های غیرکارشناسی و نوسان‌گیری میان معامله‌گران خُرد بورس از دیگر نتایج مهم این نظرسنجی محسوب می‌شوند.


گروه بورس- مهرنوش سلوکی:
از آغاز رکود عمیق در بازار سهام بیش از 22 ماه می‌گذرد. در این بین تالار شیشه‌ای روزها است در انتظار سیگنالی برای بازگشت رونق است. گشت‌و‌گذار در میان افرادی که وقت خود را در تالار بورس می‌گذرانند حاکی از این است که امید به تصمیمات جدید اقتصادی دولت و اجرای عملی برجام در ماه‌های آینده دلایل اصلی باقی ماندن آنها در این بازار است. «دنیای اقتصاد» در این گزارش و با طرح پرسش نامه‌ای به بررسی جزئیات این روزهای بازار می‌پردازد. جامعه آماری این نظرسنجی که با طرح 8 سوال در میان 40 سهامدار خرد و 30 کارشناس بازار سهام بیان شده حاوی نکات قابل توجهی است. نخستین موضوع آن است که مشابه نظرسنجی پیشین (28 شهریور) همچنان عمده فعالان بازار، روندی کم نوسان را تا پایان پیش‌بینی کرده‌اند، اما مساله قابل توجه آن است که سهم افرادی که روند نزولی را تا پایان سال پیش‌بینی کرده‌اند؛ کاهش یافته و این نشان می‌دهد انتظار پایان ریزش بیشتر در بورس، به تفکری عمومی‌تر میان فعالان بازار سهام تبدیل شده است. دومین نکته این نظرسنجی آن است که از نگاه کارشناسان، مهم‌ترین عامل اثرگذار بر بورس، سیاست‌های ضدرکودی اخیر دولت است که بر خوش‌بینی فعالان نسبت به بسته رونق دولت تاکید دارد. از سوی دیگر، به عقیده کارشناسان، گروه‌های مالی، دارو و حمل و نقل بیشترین شانس را برای سودآوری بیشتر در یک سال آینده دارند و قابل توجه آنکه، خودرویی‌ها که از نگاه سهامداران خُرد، بیشترین احتمال بهبود سودآوری را دارند، از نظر کارشناسان شانس به مراتب کمتری برای رونق دارند. درخصوص بازارهای موازی، هرچند بازار پول همچنان رقیب اصلی بورس از نگاه فعالان شناخته می‌شود؛ اما برخلاف سهامداران خُرد، بسیاری از کارشناسان، بازار مسکن را رقیبی جدی برای بورس شناسایی کرده‌اند. همچنین، اختصاص بخش کمی (کمتر از 25 درصد) از سرمایه افراد به بورس نیز بیانگر ریسک‌پذیری پایین سرمایه‌‌گذاران در شرایط کنونی است. از سوی دیگر، 13 درصد از سهامداران خُرد به پیشنهاد دوستان خرید و فروش می‌کنند که امری نگران‌کننده است و حدود 18 درصد آنها نیز، صرفا با تکیه به تحلیل‌های تکنیکال معامله می‌کنند که امری غیرکارشناسانه محسوب می‌شود.



براساس این نظرسنجی، کارشناسان احساس خوش بینی بیشتری نسبت به آینده بازار سهام تا پایان سال دارند، اما نکته قابل توجه در پاسخ‌ها مانند نظر سنجی قبلی «دنیای اقتصاد»، توافق بیش از نیمی از افراد این دو گروه بر روند کم نوسان نماگر شاخص کل تا پایان سال است. همچنین کمرنگ شدن نگاه نزولی تا پایان سال، مخصوصا در میان سهامداران خرد نسبت به نظر‌سنجی قبلی (از 30درصد به 15درصد) از نکات دیگری است که این روند افزایش خوش‌بینی میان معامله‌گران بازار را نسبت به قبل نشان می‌دهد.



دکتر سعید اسلامی‌بیدگلی، کارشناس ارشد بازار سهام درخصوص انتخاب روند صعودی بازار سهام می‌گوید: بازار سهام در این روزها وارد فاز جدیدی از تحولات اقتصادی شده است که می‌تواند خوش‌بینی‌های بسیاری را برای سهامداران به وجود آورد. در این بین تلاش دولت برای خروج از رکود و رونق در صنایع مختلف در کنار زمزمه‌های اجرای عملی برجام می‌تواند باعث روند صعودی شود که شاید در بازه‌های زمانی مختلف با نوسانات کمی نیز همراه باشد.

محسن عباسی، کارشناس بازار سرمایه دو دلیل را درخصوص انتخاب روند نزولی بیان می‌کند؛ اولین مساله قیمت نفت است که فعلا چشم انداز آن صعودی نیست و هر از گاهی یک موسسه معتبر بین‌المللی از احتمال نزول قیمتی مجدد آن هم سخن می‌گوید. مساله دوم عمیق بودن بحران در بخش تولید است که علاوه بر کاهش مقدار و قیمت فروش محصولات و زیانده شدن صنایع بزرگ و کوچک مشکلات ساختاری و بلند‌مدت‌تری را نیز باعث خواهد شد.

بهنام بهزاد‌فر، تحلیلگری که نظرش به رای حداکثر آرا نزدیک است گزینه روند کم نوسان را انتخاب کرده است. وی در این زمینه می‌گوید: عملکرد دولت و ایجاد آرامش در سیاست‌های اقتصادی مانند تورم و ارز این پیش‌بینی را قوت می‌بخشد که بورس نیز جدا از این سیاست‌ها نبوده و رفتاری مشابه را دنبال می‌گیرد.



آینده بازار سهام از دید بسیاری از کارشناسان شرکت‌کننده دراین نظر‌سنجی در گرو اجرای سیاست‌های ضد رکودی از سوی دولت است که این امر نشان از خوش‌بینی بیشتر کارشناسان به تصمیمات دولت در سطح اقتصاد کلان دارد، با این وجود طبق آمار دریافتی، معامله‌گران تالار مهم‌ترین‌ پارامتر موثر بر روند بازار را اجرای عملی برجام و لغو تحریم‌های هسته‌ای می‌دانند. این موضوع شاید بخش مربوط به عدم اطمینان سهامداران خرد به سیاست‌های دولت یا شاید بی‌توجهی آنها به اثر این عامل باشد.



احسان حاجی، تحلیلگر بازار سهام دلیل انتخاب گزینه یک و لغو تحریم‌های هسته‌ای را این‌طور بیان می‌کند: لغو تحریم‌های هسته‌ای و بازگشایی‌های اقتصادی در زمینه‌های مختلف این خوش‌بینی را در صنایع مختلف به وجود می‌آورد که می‌توانند روند روبه رشدی را در آینده داشته باشند. همچنین گشایش‌های هسته‌ای در مراودات تجاری نیز می‌تواند تا حدودی رونق از دست رفته را به صنایع بازگرداند.

مازیار فتحی، کارشناس بازار با انتخاب گزینه سیاست‌های ضد رکودی دولت نظر خود را به نظرات عمده کارشناسان نزدیک کرده است. وی در این زمینه می‌گوید: در صورت اجرایی شدن صحیح سیاست ضدرکودی دولت و دریافت بازخورد مناسب و ایجاد تغییرات لازم در آن همراه با سنجش مداوم محیط اقتصادی، این برنامه با رویکرد تحریک تقاضا می‌تواند سریع‌ترین اثر را در خروج از رکود در برخی صنایع مانند خودرو، فلزات، سیمان و ساختمان داشته باشد که سهم این گروه‌ها در بازار سرمایه چشمگیر است.

سلمان نصیرزاده، کارشناس بازار سهام می‌گوید: قیمت کالاهای جهانی اثرگذارترین عامل در روند بازار تا پایان سال است. وی در توضیح انتخاب این گزینه می‌گوید: شاهد آن هستیم که اقتصاد داخلی ایران به نفت وابسته شده است و سیاست‌های اتخاذی نیز به این مهم بستگی دارد. از این‌رو افزایش قیمت جهانی به‌خصوص نفت به‌عنوان یکی از دو بعد مهم محرک اقتصاد داخلی می‌تواند دست دولت را برای اجرای سیاست‌های ضد رکودی بازبگذارد و بورس نیز با توجه به آنکه بیش از نیمی از آن به‌طور مستقیم به قیمت جهانی کالاها وابسته است تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.



بررسی رفتار گروه‌های بورسی همواره در میان تحلیلگران و همچنین بازیگران حقیقی طرفداران بسیاری داشته است. حال با اجرای عملی برجام و همچنین تحولات در بخش‌های مختلف اقتصادی کشور بسیاری از این گروه‌ها تحت تاثیر گمانه‌زنی‌های متعددی درخصوص سودآوری قرار گرفته‌اند. در این میان نتیجه پرسش «دنیای اقتصاد» از کارشناسان حاکی از این است که گروه‌های «مالی» و «دارویی» با فاصله بیشتر و بعد از آن حمل و نقل و پتروشیمی بالاترین پتانسیل برای رشد در یک سال آینده را دارند. این در حالی است که سهامداران خرد همچنان اقبال بیشتر را برای گروه خودرو و صنایع وابسته به آن می‌دانند که این نظر در بین کارشناسان با استقبال خوبی همراه نبوده است.



بهنام بهزاد‌فر، در زمینه انتخاب صنعت دارو می‌گوید: در گروه دارو پتانسیلی نهفته است که در بقیه گروه‌ها احساس نمی‌شود. بازگشایی ال سی مستقیما به این شرکت‌ها مربوط است. از سوی دیگر تثبیت نرخ دلار که جزو سیاست‌های اقتصادی آینده دولت هست نیز به نفع این گروه به شمار می‌رود. همچنین دارویی‌ها حتی از کاهش نفت و مشتقات نفتی هم سود می‌برند و مهم تر از همه اینکه با رفع تحریم‌ها می‌توانند از معضل وام‌ها و هزینه‌های مالی خود را برهانند.

سلمان نصیرزاده، نیز درخصوص گروه‌های انتخابی خود می‌گوید: اگر اعتقاد داشته باشیم در سال آینده تحریم‌های اقتصادی برداشته خواهد شد؛ صنایعی که در سال‌های اخیر متاثر از آن بوده‌اند بیشترین سودآوری را خواهند داشت که از آن جمله گروه مالی و پتروشیمی و حمل و نقل (البته خودرو را نیز می‌توان در این لیست گنجاند اما این گروه سال‌ها مشکل سودآوری دارد و از بعد قیمت سهام می‌تواند بازار را تحریک کند) را می‌توان بیان کرد. گروه دارو نیز با توجه به ماهیتش در بلندمدت سودآور است و اگر به افزایش قیمت‌های جهانی اعتقاد داشته باشیم پتروشیمی پالایشگاهی و فلزی- معدنی مورد توجه قرار می‌گیرند.



این روزها گسترش مطبوعات و شبکه‌های ارتباطی، راه‌های گوناگونی در زمینه کسب اخبار بازار سهام و تحلیل‌های کارشناسی به وجود آورده است. در همین زمینه بسیاری از سهامداران خرد یا نوپای بازار سهام برای خرید و انتخاب سهم‌های گوناگون نیاز به دریافت اطلاعات و حتی مشاوره کارشناسی دارند. حال در نظرسنجی «دنیای اقتصاد» این سوال به میان آمد که خرید و فروش سهام برای کارشناسان و همچنین معامله‌گران تالار با کدام مرجع اطلاعاتی صورت می‌گیرد. اما نکته نگران‌کننده‌ای که در این پاسخ‌ها دیده می‌شود استفاده 13درصدی از پیشنهاد دوستان در میان سهامداران حقیقی برای خرید و فروش است که می‌تواند مرجعی با دانش کافی نباشد. از سوی دیگر وجود 35درصد تحلیل شخصی با فرض صحیح بودن آن آمار برجسته‌ای است که این فرضیه را به وجود می‌آورد که بازار در سطح خرد نیز با حضور تحلیلگران همراه است.



امیر‌رضا کاهدی، کارشناس ارشد بازار سهام مقالات تحلیلی را بهترین مرجع برای معامله در بازار می‌داند و در این زمینه می‌گوید: به نظر می‌رسد که چرخش عظیمی در پارادایم‌های اقتصادی- سیاسی ایران و منطقه رقم خورده است و آنچه پیش رو داریم به زمان قبل از تحریم یا حتی دوره چهل سال قبل هیچ شباهتی نداشته باشد. به این جهت و به منظور تشخیص روند آتی نیازمند مطالعه دقیق وقایع و تحلیل آنها هستیم. همچنین انتشار تحلیل‌های کم‌کیفیت یا بی‌کیفیت در چند سال اخیر نیز باعث شده که بسیاری از خوانندگان از استفاده از این مقالات دلسر د شده و کمتر به این مقوله توجه کنند.

آمار کدهای سهامداری در چند سال اخیر حاکی از آن است که این بازار توجه ‌سرمایه‌گذاران زیادی را به خود جلب کرده است. با این وجود و با تمام جذابیت‌های سرمایه‌گذاری در بورس، بسیاری از ‌سرمایه‌گذاران تاب ریسک‌های قابل توجه در این بازار را نیاورده و به بازار‌های دیگر کوچ کرده‌اند. دراین نظر‌سنجی دیده می‌شود برخلاف انتظارات مبنی بر افزایش جذابیت بازار سهام با حصول توافق جامع هسته‌ای، کماکان اکثر شرکت‌کنندگان تنها حاضر به انتقال کمتر از 25درصد از سرمایه خود به این بازار هستند که این نشان از ریسک پذیری پایین ‌سرمایه‌گذاران در این بازار دارد.



سلمان نصیرزاده می‌گوید: ورود سرمایه به بازار پر ریسکی چون بورس به نوع و جنس ریسک‌های آن در مقطع حاضر وابسته است. در حقیقت در شرایط فعلی اقتصاد که بورس آینه آن است شاهد رفع نشدن ریسک بنیادین و پایه‌ای نظیر تحریم، افت شدید قیمت‌های جهانی، رکود وسیع در سطح صنایع در آنها هستیم.
از این رو با آنکه اعتقاد دارم برخی از قیمت‌ها به سطح پایینی تنزل کرده، اما همچنان سیگنال قطعی برای ورود بخش اصلی سرمایه مهیا نشده و منتظر نشانه‌های قطعی‌تری باید باشیم.

بهنام بهزاد فر با انتخاب گزینه سه می‌گوید: سهامداری در بورس در دو سال گذشته ضعیف بوده است. در ۲۱ ماه گذشته بورس ۳۰ درصد زیان داده وجالب اینکه بانک ۴۰ درصد سود خالص بدون ریسک ارائه داده است. در نتیجه به نظر می‌رسد در حال حاضر گزینه بدتری برای بورس وجود ندارد و شاید در ماه‌های آتی شاهد شرایط بهتر باشیم.

مهدی افضلیانفر، کارشناس بازار سهام با انتخاب گزینه ۲۵تا۵۰ درصد می‌گوید: ریسک‌های موجود در بازار سهام در حال کاهش است. با این وجود این کاهش بیشتر در حوزه ریسک‌های سیاسی است؛ ولی عملا در حوزه ریسک‌هایی که دولت در بدنه صنایع ایجاد کرده شاهد کاهش چشمگیری نیستیم و عمدتا هم صحبت از کاهش ریسک است و به‌صورت عملی چیزی را شاهد نبوده‌ایم.


بازارهای موازی در ایران تحت تاثیر سیاست‌های دولت در زمان‌های مختلف،همواره رقابت تنگاتنگی با یکدیگر داشته‌اند. در این بین و در پاسخ به سوال «دنیای‌اقتصاد»، حدود نیمی از شرکت‌کننده‌های دو گروه در نگاهی مشترک بازار پول(سپرده‌های بانکی) را رقیب اصلی بازار سهام در آینده بیان کرده‌اند، اما در میان پاسخ‌های دریافتی نکته برجسته، دید ویژه کارشناسان به بازار مسکن به‌عنوان رقیب بازار سهام است که این گزینه در میان سهامداران خرد با توجه چندانی همراه نبوده است.



حسین خزلی‌خرازی، در توضیح این انتخاب می‌گوید: به‌دلیل واقعیت‌های موجود در شبکه بانکی و با وجود اینکه نرخ سپرده‌های قانونی در حدود 3 واحد درصد کاهش می‌یابد همچنان این بازار رقیب بورس تهران است. با این حال با توجه به تقاضای شدیدی که برای پول وجود دارد نرخ سود واقعی سپرده‌ها کاهش چندانی را تجربه نمی‌کنند و در نتیجه بازار پول همچنان نسبت به بورس جذابیت بالاتری خواهد داشت.

محمد مهدی عشریه، کارشناس بازار نیز با انتخاب گزینه سکه این‌طور توضیح می‌دهد: علت اصلی ریزش اونس طلای جهانی در چند سال اخیر، انتظار افزایش نرخ بهره از سمت فدرال رزرو بود که این امر در بلند‌مدت باعث افت شدید ارزش اونس از حوالی ۱۹۰۰ دلار به ۱۱۰۰ دلار شد. با این وجود در جلسه اخیر فدرال رزرو هم خبری از افزایش نرخ بهره نبود و می‌توان گفت که اگر قرار بر افزایش این مولفه نیز باشد، فلز زرد کاهش قیمت خود را پیشخور کرده و آماده رشد قیمتی خواهد بود.

الهام خلیلی، دیگر کارشناس بازار سهام با انتخاب گزینه مسکن می‌گوید: باتوجه به بسته سیاستی دولت مبنی بر خروج از رکود یکی از صنایعی که دولت سعی دارد در آن رونق ایجاد کند گروه مسکن و بخش ساخت و ساز در کشور است. اگر دولت بتواند برنامه‌های خود را عملی کند،در بلند‌مدت می‌توانیم شاهد افزایش تقاضا در این بخش نیز باشیم که رونق در این بخش می‌تواند تهدیدی برای سرمایه‌های قرار گرفته در بازار‌های دیگر به‌خصوص بازار سهام باشد.


در تمام دنیا تحلیل‌های کارشناسی بازار‌های مختلف به دو دسته فاندامنتال (بنیادی) و تکنیکال تقسیم می‌شود. پاسخ به سوال این نظر‌سنجی نشان می‌دهد که بیش از نیمی از کارشناسان علاقه به استفاده از تحلیل‌هایی دارند که ترکیبی از تکنیکال و بنیادی است. در این بین نکته‌ای که حائز اهمیت است عدم اعتقاد به تحلیل‌های تکنیکالی میان این دسته از سهامداران است.



مازیار فتحی، کارشناس بازار سهام با انتخاب گزینه یک که رای حدود 37 درصد دیگر تحلیلگران است، می‌گوید: تحلیل تکنیکال عموما در بازاری عملکرد بهتری دارد که از عمق بسیار مناسب برخوردار و حجم معاملات آنقدر بالا باشد که دستکاری قیمتی صرفا با ورود نقدینگی به آسانی حاصل نمی‌شود. علاوه بر این پایه و اساس تحلیل تکنیکال بر مبنای داده‌های تاریخی است و گذشته در صورتی می‌تواند مبنای آینده قرار داده شود که نوسانات شرایط کلی اقتصاد کشور در یک دامنه محدود باشد، با این حال در کشور ما به علت نوسان شدید در پارامترهای کلان اقتصادی مانند رشد اقتصادی، تولید ناخالص، نرخ تورم، تغییرات شدید ارز و... اقتصاد کشور و صنایع و بالطبع در واحد کوچک‌تر شرکت‌ها دچار تغییرات زیادی می‌شوند.

بهنام بهزاد‌فر نیز در توضیح انتخاب گزینه سه می‌گوید: تحلیل بنیادی و تکنیکال در کنار هم به تحلیلگر بینشی می‌دهند تا با آرامش خاطر سرمایه‌گذاری کند. تحلیل بنیادی، وضعیت بلند‌مدت شرکت‌ها را به تحلیلگر نشان می‌دهد اما بینش کوتاه‌مدت تحلیل تکنیکال قابل اتکا‌تر است. در نتیجه این دو در کنار هم می‌توانند سهامدار را به سود برسانند. این موضوع در بورس ما به‌خصوص در دو سال گذشته بارها اثبات شده است.


یکی از جملاتی که همواره درخصوص بازار سهام بیان می‌شود «دماسنج اقتصادی کشور» است. بر همین اساس «دنیای اقتصاد» در این نظر‌سنجی با طرح پرسشی درخصوص میزان بازتاب اقتصاد کشور در بورس نظرات کارشناسان را مورد بررسی قرار می‌دهد. در پاسخ به این سوال اجماع نیمی از کارشناسان درخصوص تطابق شرایط اقتصادی با روند تالار شیشه‌ای از نکات قابل توجه است.



مهدی افضلیان، در این خصوص گزینه 2 را انتخاب می‌کند و می‌گوید: بازار سرمایه به‌عنوان دماسنج اقتصادی کشور به حساب می‌آید و عموما هم نسخه‌هایی که برای بازار سرمایه پیچیده می‌شود باید در جهت حمایت از صنایع باشد تا با افزایش عملکرد موجب رشد اقتصادی کشور شود. در حال حاضر چیزی برخلاف این موضوع را شاهد هستیم و عملا سیاست‌های اتخاذ شده نه‌تنها کمکی به بهبود نمی‌کند بلکه حرکتی در جهت تضعیف است، به‌عنوان مثال محدودیت‌های صادراتی، عوارض گمرکی، نرخ ارز و... همه و همه گویی در جهت تضاد با حرکت رو به جلوی صنایع است، پس اینکه بگوییم بازار سرمایه دماسنج اقتصادی کشور است اندکی اغراق است و باید آن را نشان‌دهنده بخشی از اقتصاد به حساب آورد.

نصیر‌زاده، اما در حال حاضر هیچ ارتباطی بین اقتصاد و بازار سهام نمی‌بیند. وی در این زمینه می‌گوید: شاید در سال‌های 92-91 که بورس به دلیل افزایش نرخ ارز، مطرح شدن ارزش جایگزینی صنایع و تورم رشد داشت می‌شد گفت که نماینده اقتصاد بود. زیرا در آن مقطع آن رخدادها خود عامل ضربه‌زننده‌ای در بلند‌مدت به بدنه ضعیف شده اقتصاد داخلی بود اما حداقل در شرایط حاضر می‌توان گفت فضای بورس ایران نشات گرفته از فضای اقتصادی-سیاسی حاکم است، از این رو اگر مولفه‌های اقتصادی سیاسی در جهت رونق تغییر کنند بورس نیز اعتماد از دست رفته خود را بازیابی خواهد کرد و بهبود می‌یابد.