یادداشت
طرح جامع مالیاتی
سیستم مالیاتستانی در ایران فرآیندی پیچیده، سلیقهای و نامتقارن است به طوری که مودیان از دستگاه مالیاتستانی ناراضی و دستگاه مالیاتستانی نیز از مودیان به دلیل پرداخت نکردن به موقع ناخشنود.
غلامحسین دوانی*
سیستم مالیاتستانی در ایران فرآیندی پیچیده، سلیقهای و نامتقارن است به طوری که مودیان از دستگاه مالیاتستانی ناراضی و دستگاه مالیاتستانی نیز از مودیان به دلیل پرداخت نکردن به موقع ناخشنود. به همین علت به استناد مفاد برنامه چهارم مقرر شده بود سازمان امور مالیاتی از طریق برقراری نظام جامع مالیاتی و استقرار یک سیستم فراگیر و یکپارچه نسبت به مالیاتستانی اقدام کند. در همین راستا در سال ۱۳۸۴ سازمان امور مالیاتی از طریق شرکت سدید و با مشارکت موسسه خدمات مشاورهای دیلویت کانادا نسبت به مطالعه فاز اول برقراری سیستم یکپارچه مالیاتی اقدام کرد که حاصل آن در قالب یک پروژه موفق تسلیم سازمان مالیاتی شد. سازمان امور مالیاتی طی چند سال اخیر کوششهای متعددی را برای یافتن مجری و طراح نظام مالیاتی و همچنین ناظر طرح به عمل آورده که نتیجه آن انجام مناقصه بینالمللی برای انتخاب طراح نظام یکپارچه بود که شرکت بول فرانسه با مشارکت یک شرکت ایرانی برنده مناقصه شدند و بهرغم مشارکت نکردن موسسات مشاورهای بینالمللی به عنوان ناظر اجرای طرح یادشده، طرح جامع مالیاتی در حال انجام است که امید است حاصل این پروژه بتواند در اجرای نظاممند کردن فرآیند مالیاتستانی به دور از سلیقهها از یک طرف و حذف رابطه مودی- مامور مالیاتی از طرف دیگر، موفق شود. بدون شک شهروندان ایرانی همچون همه شهروندان دیگر کشورها چنانچه فواید نظام مالیاتی را به صورت روزمره در قالب توسعه اقتصادی کشور ملاحظه کنند در خوداظهاری مالیاتی پیشقدم خواهند شد. واقعیت آن است که ظرفیت مالیاتدهی کشور بسیار بیشتر از آن است که در عمل ارائه میشود، اما بخشهای وسیعی از اقتصاد کشور شامل اقتصاد پنهان، اقتصاد زیرزمینی و نهادهای مالیاتگریز تحت عناوین مختلف از پرداخت مالیات حقه خودداری میکنند و در عمل بار مالیاتی کشور تنها بر عهده اشخاص خاصی (حقیقی و حقوقی) قرار گرفته که فشار مالیاتی مضاعفی را متحمل میشوند به طور مثال پیمانکاران و مهندسان مشاور که بیشتر طرف قرارداد سازمانهای دولتی قرار دارند قبل از دریافت هرگونه وجهی بابت صورتحسابها یا صورت وضعیتها پنج درصد به عنوان علیالحساب مالیات پرداخت میکنند اما در عمل مورد بیمهری دستگاه مالیاتستانی قرار دارند به طوری که پس از اجرای اصلاحیه مورخ ۲۷/۱۱/۱۳۸۰ این بنگاههای خدماتی در پایان سال طلبکار مالیاتی میشوند که در خوشحالتترین وضعیت قادر به دریافت مازاد پرداختی نمیشوند و در حالت بدتر، ماموران مالیاتی با اجرای روش برگشت هزینهها، آنچنان هزینههای پروژه را برگشت میدهند تا مالیات علیالحساب معادل مالیات عملکرد آنان شود. متاسفانه بسیاری کارفرمایان دولتی بهرغم کسر مالیات تکلیفی از پرداخت آن به سازمان مالیاتی خودداری و در نتیجه پیمانکاران و مشاوران باید برای تسویه حساب مالیاتی یا اخذ مفاصا حساب مالیاتی، دوباره مالیات دیگری را پرداخت کنند. زیرا قادر به ارائه فیش مالیات مکسوره از سوی کارفرمایان نیستند. نمونه دیگر موضوع پرداخت نکردن سه درصد مالیات بر ارزش افزوده توسط بیشتر نهادها و دستگاههای دولتی به تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمت است که این اشخاص ناچار میشوند در پایان هر دوره مالیاتی یا پایان سال خود پرداخت مالیات بر ارزش افزوده و جریمه دیر پرداخت را متقبل شوند! در چنین حالتی مودی مالیاتی نه تنها تمایلی به اجرای روش خوداظهاری نشان نمیدهد، بلکه کوشش میکند با فرار مالیاتی خود را از مصیبت آتی نجات دهد! راهکار مقابله با این شیوه نادرست که بار مالیاتی سنگینی را متوجه تولیدکنندگان واقعی و پیمانکاران و مشاوران میکند جز در پیادهسازی مکانیزه سیستمهای جامع و یکپارچه مالیاتی نیست زیرا در صورت احراز کسر مالیاتی که از طریق مکانیزاسیون قابل پیگیری است، دستگاه مالیاتستانی میتواند اقدامات قانونی بر علیه کارفرمایانی که مالیات مکسوره را پرداخت نمیکنند به عمل آورد و مودی مالیاتی نیز از بلاتکلیفی و پرداخت مالیات مضاعف رها میشود. بدیهی است دستگاه مالیاتستانی در اجرای عدالت مالیاتی و یکسانسازی مالیات باید با مالیاتگریزان و نهادها و اشخاصی که خود را معاف از مالیات میدانند برخورد جدی کند، زیرا نمیتوان حتی طبق قانون اشخاصی را از اجرای قانون معاف و دیگران را مکلف به اجرا و تنبیه مالی کرد. در مورد نهادهای حمایتی خاص نیز همچون همه جای دنیا شیوه «جمعی- خرجی» باید اعمال کرد به این طریق که این نهادها همچون سایرین مالیات خود را پرداخت و در پایان سال بودجه یا هر دوره ادواری، معادل مالیاتی پرداختی در وجه آنان کارسازی و مسترد شود. با اعمال این روش شفافسازی مالی و مالیاتی توامان صورت گرفته و ظرفیت واقعی مالیاتی نیز که در حال حاضر ناروشن است مشخص و تبیین میشود. بیتردید سازمان مالیاتی باید کوشش کند از طریق فرهنگسازی مالیاتی و تعامل با انجمنهای صنفی، کارفرمایی و جلسات توجیهی فرآیند مالیاتستانی را از شیوه «وصول به هر طریق ممکن» به شیوه «خوداظهاری واقعی» تغییر دهد که این امر در جهان پیشرفته تنها از طریق اجرای نظام جامع و یکپارچه مالیاتی از طریق مکانیزاسیون صورت پذیرفته و تجربه جهانی در این ارتباط میتواند راهنمای خوبی برای دستاندرکاران مالیاتی باشد.
* حسابدار رسمی
ارسال نظر