مثلث صعود بورس علی محمدی/ دنیای‌اقتصاد

به‌ نظر می‌رسد اکنون آنچه برای بورس تهران بیشتر اهمیت دارد، انتظارات از آینده اقتصاد و بر اساس متغیرهای فاندامنتال است. از آغاز روند صعودی بورس ( دوم آبان‌ماه) صدرنشینی بازار نیز با بیشترین رشد قیمت متعلق به نمادهای بزرگ بوده است.

شاخص کل طی این مدت حدود ۲۹درصد و شاخص هموزن نیز در حدود ۱۵.۵درصد بازدهی مثبت را به ثبت رساندند که به‌روشنی نشان می‌دهد متقاضیان سهام، ریسک خرید سهام کوچک و متوسط بازار را به جان نخریدند.

مقایسه وضعیت فعلی بازار سهام با دوره‌های پیشین رونق نسبت به سال ۹۹ نشان می‌دهد بورس تهران «پتانسیل صعود بیشتر» را دارد.

از سوی دیگر، در بررسی متغیرهای کلان بورس، مانند نسبت ارزش بازار سهام به نقدینگی، ارزش دلاری بازار و نسبت قیمت به درآمد متوسط بازار، می‌توان نشانه‌های مثبت دیگری را جست‌وجو کرد.

با‌این‌حال، ریسک‌های مهمی، از جمله احتمال ناپایداری در وضعیت سیاست خارجی کشور و نگرانی‌های سیاسی از بازگشت ترامپ و تنش‌های منطقه‌ای، همچنان پیش روی سرمایه‌گذاران قرار دارند و می‌توانند ضربه‌گیر رفتارهای هیجانی بورس‌بازان شوند.

 

تردیدهای رونق

بر اساس آنچه کارشناسان بازار سرمایه مطرح می‌کنند، به نظر می‌رسد بازار سهام در نقطه رونق خود قرار دارد. برای این منظور می‌توان به سه نکته توجه کرد؛ نخست آنکه رشد شاخص سهام در مقایسه با دوره‌های رونق قبلی سطح پایینی دارد. به عبارت دقیق‌‌تر، بازدهی حدود 29درصدی از ابتدای سال بورس نسبت به دوره‌های پیشین که حداقل بالای ۳۰درصد بوده است، نشان از آن دارد که پتانسیل رشد وجود دارد.

موضوع دوم ارزش معاملات بالاست. ورود پول قدرتمند نیز می‌تواند بر سرعت رشد بورس بیفزاید. اهالی بازار سرمایه پس از طی یک روند شارپ توسط نماگر اصلی بورس و درگیری آن با مقاومت داینامیک 2.8میلیون واحد، حالا انتظار دارند بخشی از تقاضای بازار به سمت سهام متوسط و کوچک بازار که نماینده آنها شاخص هموزن است، هدایت شود.

به نظر کارشناسان بازار سرمایه، تا زمانی که شاخص هموزن نیز همانند شاخص کل قله تاریخی خود را فتح نکرده و از آن عبور نکند، نمی‌توان روند صعودی فعلی را پایدار توصیف کرد.

در هفته‌های گذشته سناریوهای مختلفی در خصوص تحت‌تاثیر قرار گرفتن بورس بعد از تحولات جدید کاخ سفید در اول بهمن‌ماه (زمان حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید) مطرح شد که بار روانی منفی بر استراتژی معامله‌گران خواهد داشت.

بررسی‌های «دنیای ‌اقتصاد» از داد‌و‌ستد‌های چند ماه نخست سال جاری، حکایت از آن دارد که اگرچه ریسک‌های سیاسی توانسته به انتظارات تورمی جهت دهد، با‌این‌حال آنچه به نوسان بیشتر قیمت‌ها منجر شد و خروج پول حدود 28هزار میلیارد تومانی از بورس در ۷ماه ۱۴۰۳ را رقم زد، برخی سیاستگذاری‌های اقتصادی، از جمله نرخ بهره بالا، نرخ دلار دستوری، ناترازی انرژی و قطعی برق صنایع در تابستان، تعدد تغییرات در دستورالعمل‌ها و مصوبات موثر بر صنایع و اخذ تصمیمات خلق‌الساعه، شکاف قابل‌توجه میان نرخ‌های رسمی و بازار آزاد و توزیع رانت از محل نرخ‌های ارز چندگانه، در کنار عدم همسویی میان سیاست‌های اقتصادی و ایجاد سردرگمی در فعالان اقتصادی با ارائه سیگنال‌های متناقض و مواردی از این دست بود که در سال‌ها و ماه‌های اخیر به شکل تحریم داخلی بروز کرده‌اند؛ به‌طوری‌که ریشه آن در داخل و میان قوانین  و ساختارهای معیوب نهفته است.

یکی از حوزه‌هایی که ضعف مدیریت در آن بسیار به چشم می‌خورد بازارهای مالی کشور است که از ابتدای سال تاکنون بارها قربانی قیمت‌گذاری دستوری شده‌اند‌. این مساله اگرچه خود را در قالب نوسان قیمت در بازارهای ذی‌نفع نشان داده، با‌این‌حال تمامی سهامداران شرکت‌ها را نیز تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

در بررسی این وضعیت حتی اگر منکر این قضیه باشیم که فروکش ریسک‌های سیاسی نقش مهمی در رشد بیش از ۴۱درصدی بورس طی ۲۰ ماه گذشته ایفا کرده، بدون شک نمی‌توانیم تغییر مسیر یک‌باره برخی قوانین در هفته‌های اخیر و در مواردی همچون حذف دلار نیما و تک‌نرخی کردن ارز، اخبار مثبت در جهت خصوصی‌سازی دو خودروساز بزرگ کشور، و برخی اخبار پیرامون کاهش نرخ بهره را نادیده بگیریم.

وضعیت فوق نشان می‌دهد در طول دو ماه اخیر مسوولان بازار سرمایه و بسیاری از دست‌اندرکاران اقتصاد کشور بر آن بوده‌اند تا با تقویت اخبار مثبت، به حمایت از قیمت سهام بپردازند. در آذرماه و همزمان با تغییر مسیر برخی سیاستگذاری‌ها، حجم ورود نقدینگی سرمایه‌گذاران خرد به این بازار به حدی بوده که در عمل بازی از دست سایر بازارها خارج شده است و آنها توانایی رقابت با این بازار را نداشته‌اند.

بررسی‌های آماری نشان می‌دهد بورس تهران در آخرین ماه پاییز گوی سبقت را با کسب بازدهی 19درصدی از دیگر بازارهای سرمایه‌گذاری کشور ربود. دلار آزاد و سکه به‌ترتیب با بازدهی 10.51 و 4.01درصدی در آذرماه همراه بوده‌اند.  

بر اساس اظهارات کارشناسان بازار سرمایه، مهم‌ترین متغیر اثرگذار بر رشد بورس، نرخ ارز است که ماهیت آن از حالت دستوری و نیمایی خارج شده و به سمت توافقی شدن حرکت کرده است. با توجه به سیاست‌ها و تصمیماتی که بازارساز در بازار ارز اتخاذ کرده، برای سرمایه‌گذاران و فعالان مسجل شده که دولت و تیم اقتصادی به وعده‌‌‌‌‌‌های خود مبنی‌بر حذف ارز نیمایی عمل کرده‌اند. در اثبات این ادعا می‌توان گفت بعد از تغییر نرخ دلار موثر شرکت‌ها، بازار بلافاصله در صف خرید قفل بود؛ اگرچه به‌تدریج صفوف خرید در بازار عرضه شد و این موضوع به ‌ثبت ارزش معاملات بالا در بازار منتهی شد.

 

مختصات رشد قدرتمند بورس

محمد غفوری copy

مروری بر معاملات هفته‌های اخیر نشان می‌دهد اگر فعالیت بازار سرمایه در روزهای پیش رو با مفروضات قبلی تداوم یابد، بازگشت این بازار به روند صعودی پرسرعت گذشته طبیعی خواهد بود. اما این امر مستلزم سه اتفاق مهم است. به عبارتی اگر نخواهیم در روزهای آتی ریزش بازار را شاهد باشیم و خروج پول حقیقی مستمر را سناریویی سوخته بدانیم، چه راهکارهایی وجود دارد تا سناریوی صعود پرقدرت بورس را تحقق ببخشد؟

در همین رابطه محمد غفوری، کارشناس بازار سرمایه، اظهار کرد: برای تقویت و رشد پایدار بازار سه راه وجود دارد. سرمایه‌گذارانی که سهام بزرگ و شاخص‌ساز داشتند از آغاز روند صعودی بازار توانستند بازدهی مطلوبی را کسب کنند. به این ترتیب ممکن است برخی گمان کنند که تاریخ انقضای رشد بورس فرارسیده است. این در حالی است که با نگاهی به وضعیت دلاری بازار در‌می‌یابیم که رشد اصلی بازار مذکور هنوز آغاز نشده است. این موضوع بیانگر آن است که پول به‌مرور وارد تالار شیشه‌ای سهام خواهد شد. البته این امر مستلزم استراحت شاخص است. همان‌طور که روز گذشته نیز مشاهده کردیم، نمادهای بزرگ متوقف شدند اما نمادهای کوچک با تقاضای موثر روبه‌رو شدند. در این میان ذکر این نکته ضرورت دارد که مهم‌ترین شرط صعود پایدار بورس به مختصات سیاستگذاری‌ها باز‌می‌گردد. در این مقطع هرگونه تصمیم خلق‌الساعه ورق بورس را به سمت خروج پول بر‌می‌گرداند.

به بیانی دیگر پدرسالاری دولت و سیاست‌های مبهم باید در این بازار به پایان برسد و محدودیت‌های قیمت هم در بهای مواد اولیه و هم کالای نهایی برداشته شود. این مساله به‌راحتی می‌تواند صنایعی را که سال‌هاست درگیر قیمت‌گذاری دستوری هستند، به‌یک‌باره از زیان سنگین به سود برساند. نمونه مبرهن آن خودرو است. اجرای اصل ۴۴به معنای واقعی آن می‌تواند سرنوشت این گروه را تغییر دهد.

به گفته محمد غفوری، بازار سرمایه در وضعیت حساسی به سر می‌برد. معامله‌گران دائما در حال رصد رفتار سیاستگذار هستند. هر سیگنال منفی در این خصوص به‌سرعت می‌تواند ریزش بورس و خروج گسترده پول را رقم بزند. در روندهای صعودی، سیاستگذار بورسی با تداوم عرضه‌های اولیه می‌تواند به مدد بازار بشتابد. هر سیاستی که منجر به افزایش ورود سرمایه‌گذار شود بازار را به سمت سطوح بالاتر هدایت می‌کند. به همین دلیل است که تصمیمات مبهم به مثابه شوکی عمل می‌کنند که به فرار سرمایه از بازار منتج می‌شود.

پس از چهار سال انتظار برای صعود بورس پرواضح است که این بازار متاثر از اخبار گوناگون تغییر مسیر می‌دهد. به نظر می‌رسد تداوم اخبار مثبت سیگنال قوی به سرمایه‌گذاران برای ورود به بازار مخابره می‌کند. در هفته‌های گذشته نیز آنچه بیش از هر عاملی ورود پول به سمت بازار را رقم زد، اخبار مثبت اقتصادی بود. اخبار مثبت پیرامون گروه‌های لیدر بازار، همچون تجدید‌ارزیابی شرکت‌ها و واگذاری خودروسازان، باعث می‌شود «پول به صورت چرخشی» بین صنایع نوسان کند؛ عاملی که عدم خروج سرمایه از بازار را رقم خواهد زد. تجربه رشد بازار در دوره اخیر حاکی از وابستگی شدید بازار به اخبار مثبت است.

این کارشناس بازار سرمایه در ادامه به نقش مهم دلار در تداوم روند صعودی بورس اشاره کرد و گفت: افزایش نرخ دلار توافقی در زمره سیاست‌های اثرگذار بر رشد بازار در کوتاه‌مدت محسوب می‌شود. البته باید متذکر شویم که مثلث صعود بورس در صورتی می‌تواند عرض‌اندام کند که میانگین ارزش معاملات بازار سرمایه در بالای محدوده 15هزار میلیارد تومان تثبیت شود. بنابراین قرارگرفتن این سنجه آماری صرفا در برخی روزها نمی‌تواند نتیجه مطلوبی به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی تا حدود زیادی از نگرانی‌های اهالی بازار سرمایه نسبت به ریزش ناگهانی بورس کاسته می‌شود.