سرمایهگذاری تخصصی در صندوقهای سرمایهگذاری
بهطور کلی صندوقهای سرمایهگذاری را میتوان به روشهای مختلف طبقهبندی کرد که شامل طبقهبندی بر مبنای کلاس دارایی سرمایهگذاری شده و تخصیص دارایی، طبقهبندی بر مبنای نحوه مدیریت صندوق (فعالانه/منفعلانه)، طبقهبندی بر مبنای بنیان باز یا بنیان بستهبودن صندوق (امکان صدور یا ابطال توسط سرمایهگذاران یا محدودبودن این امکان به Authorized partnerها یا همان بازارگردان)، طبقهبندی بر مبنای استراتژی سرمایهگذاری صندوق (بخشی، اهرمی، فروش استقراضی، با تمرکز بر ابزارهای مشتقه و...)، طبقهبندی بر مبنای موقعیت جغرافیایی صندوق (تمرکز بر بازارهای درحالتوسعه یا...) و بسیاری معیارهای دیگر میشود. برخی از دلایل مهم توسعه قابلتوجه بخش سرمایهگذاری غیرمستقیم و انواع صندوقهای سرمایهگذاری در بازار سهام تهران در سالهای اخیر را میتوان کارمزد بسیار پایین معاملات، وجود رکن بازارگردان و نقدشوندگی بهتر و آسانتر، پیادهسازی استراتژیهای متنوع و موثر توسط مدیران صندوق و عملکرد فراتر از متوسط بازار، سهولت در سرمایهگذاری و امکان دسترسی به سبدی متنوع و بهینهتنها با خرید واحدهای یک صندوق با حداقل هزینه، نبود وقفههای معاملاتی، امکان توثیق یونیتها و دریافت وام و موارد متعدد دیگری عنوان کرد.
البته لازم به ذکر است که پیادهسازی صحیح استراتژی سرمایهگذاری در صندوقها و تشکیل سبدی بهینه و مناسب از انواع مختلف صندوقها پیچیدگیها و ظرافتهای خاص خود را دارد که در ادامه به برخی موارد که بهعنوان مدیر یک صندوق در صندوق یا Fund of Funds باید به آن توجه کرد، اشاره خواهیم داشت. همانطور که میدانیم دو وجه مهم بحث مدیریت سرمایهگذاری عبارتند از: تحلیل سرمایهگذاری و تشکیل پرتفوی که درخصوص وجه اول یعنی تحلیل سرمایهگذاری در رابطه با صندوقها باید به موارد خاصی توجه کرد. در مرحله اول پس از تهیه دقیق و با جزئیات بیانیه سیاست سرمایهگذاری یا همان IPS و مشخصشدن نحوه تخصیص استراتژیک داراییها باید صندوقها را در ابتدا از حیث مواردی نظیر سایز صندوق مدنظر و میزان دارایی تحتمدیریت، عملکرد تاریخی صندوق (بازده در دورههای مختلف بهویژه دوران رکود بازار)، نوع صندوق از لحاظ صدور و ابطالیبودن یا قابلمعاملهبودن در بورس و موارد دیگر غربالگری کرد.
پس از مشخصشدن خروجیهای اولیه فیلتر و غربالگری انجامشده به مرحله دوم یعنی گزینش از میان صندوقهای مدنظر میرسیم. در این مرحله باید از ریزترین جزئیات نظیر رزومه و سوابق مدیران صندوقها تا معیارهای ارزیابی عملکرد و تحلیلهای کوانت بپردازیم. از نکات مثبتی که میتوان در رزومه مدیران صندوق که در ایران معمولا متشکل از یک تیم ۳نفره است جستوجو کرد، میتوان به مواردی نظیر وجود مدارک معتبر حوزه مالی نظیر سطوح مختلف گواهینامه CFA، CFP، CPA و مدارک داخلی سازمان بورس اشاره کرد. همچنین سوابق اجرایی مدیران صندوق و تحصیلات آنها نیز میتواند موردتوجه قرار بگیرد. البته وجود چنین مدارکی صرفا مزیت محسوب شده و الزاما بهمعنای توانایی خوب مدیر صندوق در کسب بازدهی نخواهد بود زیرا یک تحلیلگر خوب الزاما یک مدیر سبد خوب نیست اما عکس این موضوع همیشه برقرار است؛ یعنی یک مدیر سبد خوب الزاما یک تحلیلگر خوب نیز خواهد بود.
از دیگر موارد پراهمیت که میتواند سیگنال خوبی را از وضعیت عملکرد صندوق و مدیریت آن بدهد روند تغییرات میزان دارایی تحتمدیریت یا Assets under management صندوق است که بهطور کلی روند نزولی در میزان خالص ارزش داراییهای صندوق میتواند بیانگر وجود مشکلات بنیادین در نحوه مدیریت و بازاریابی صندوق باشد که البته در برخی موارد کاهش Aum صندوقها در اثر رکود کلیت بازار و بهصورت سیستماتیک رخ میدهد. نحوه عملکرد بازارگردانی صندوق نیز مورد بسیار مهمی است که بهویژه درخصوصETFها باید مورد بررسی قرارگیرد، بهطوریکه صندوقی که بهطور متوسط مینیموم اختلاف قیمت بازار واحدها از ناو ابطال را دارند، مقبولیت بیشتری خواهند داشت و همچنین نحوه مداخله، میزان Bid-ask spread، سفارش چینی و حجم معاملات بازارگردان و پیروی از مفاد قرارداد بازارگردانی قابلتوجه هستند.
همچنین این موضوع اهمیت بالایی در میزان سهولت در ورود و خروج صندوق و همچنین مارکت ایمپکت معاملات دارد. مواردی مثل اختلاف ناو ابطال از ارزش آماری واحدها نیز بهویژه درخصوص صندوقهای با درآمدثابت باید موردتوجه قرارگیرد و صندوقهایی که ذخیره منفی داشته و قیمت آماری واحدها از قیمت ابطال اختلاف منفی زیادی دارد بیشتر در معرض Run on the fund و تحمیل زیان به سرمایهگذاران خود هستند و ریسک بالاتری دارند. در کنار موارد اشارهشده فوق میتوان مواردی مثل میانگین موزون ضریب قیمت به سود آیندهنگر سبد سرمایهگذاری صندوق، نحوه وزندهی به اوراقبهادار، ترکیب داراییها و تحرکات مدیر صندوق و... را مورد بررسی قرار داد. بعد از انجام بررسیهای فوق به مسائل ریاضی و ارزیابی عملکرد بر مبنای معیارهای بازده تعدیلشده بر اساس ریسک و... میرسیم که در این بخش نیز میتوان از معیارهای زیادی که در علم مالی وجود دارد استفاده کرد.
چند نمونه از این معیارها که میتواند بهشدت کاربردی باشد عبارتند از: معیار شارپ (برای پرتفوهایی که تنوع کمتری داشته و دارای ریسک غیرسیستماتیک هستند)، معیار ترینر (برای پرتفوهایی که متنوع بوده و ریسک کل معادل با ریسک سیستماتیک یا بتا است)، معیار سورتینو (بهویژه برای سرمایهگذاران ریسکگریزتر و کسانی که نوسانات منفی تاثیر بالایی روی آنها میگذارد)، معیار مودیلیانی(مودیلیانی یا M۲ ؛بازده تعدیلشده بر مبنای ریسک)، ضریب آلفای جنسن (بازده مازاد کسبشده در مقایسه با بازده موردانتظار تئوریک)، ضریب بتا (نشاندهنده سطح ریسک سیستماتیک صندوق و شیب خط رگرسیون بازده بازار و بازده صندوق)، ارزش در معرض خطر با ضرایب اطمینان مختلف، ماکزیمم دراو داون و... استفاده کرد که جهت جلوگیری از طولانیشدن مطلب از اشاره با جزئیات خودداری میکنم.
پس از انجام مراحل فوق که تنها خلاصهای کوتاه از پروسه مدیریت یک FoF بوده و گزینش چند صندوق ایدهآل از میان صدها گزینه در دسترس، میتوان به موضوع تشکیل و بهینهسازی پرتفوی پرداخت بهطوری که سبد تشکیلشده بیشترین بازده را به ازای هر واحد ریسک فراهم ساخته و وزن اوراقبهادار در داخل سبد بهدرستی تنظیم شوند که بهطور مثال معیار شارپ یا ترینر ماکزیموم شود، پرتفوی بهینه در نقطه مماسشدن خط تخصیص دارایی یا CAL با مرز کارآیی یا Efficient frontier قرارگرفته و در عینحال محدودیتهای مدل نظیر حداقلدرصد قابلتخصیص به هر صندوق لحاظ شود که البته کاملا طبیعی است که پرتفوی گفتهشده الزاما کاملا مطابق با اصول تئوری پرتفوی مدرن هری مارکوویتز نخواهد بود، اما تلاش خواهیم کرد تا اولا پرتفوی روی نقاط غیربهینه نباشد و ثانیا به نقطه بهینه نزدیکترین شود. مطلب فوق تنها خلاصهای از آنچه که برای انجام یک سرمایهگذاری تخصصی و موفق بر روی صندوقهای سرمایهگذاری باید صورت بگیرد است و عمق مطالب بیشتر از موارد اشاره شدهاست، اما با رعایت نکات فوق میتوان به سرمایهگذاری غیرمستقیم ایدهآل بر رویETFها نزدیکتر شد.