اساسا استفاده از این قبیل ابزارهای کنترلی در زمان وقوع یک حادثه و رخداد و شوک‌های اثرگذار برای یک دوره کوتاه دو یا سه‌روزه ممکن است به‌منظور جلوگیری از نوسان شدید قیمتی با دید حمایت از سرمایه‌گذاران مفید باشد، اما تداوم آن برای یک بازه زمانی بیش از یک هفته نشان‌دهنده بلاتکلیفی و ابهامات غیر‌قابل پیش‌بینی است که در نهاد سیاستگذاری بازار سرمایه‌ بروز می‌کند و در نهایت منجر به دلسردی و تداوم صف‌های فروش و خروج دائمی برخی سرمایه‌گذاران حقیقی خواهد شد.

در واقع فعالان بازار سرمایه با پذیرش سطحی از ریسک در مقابل بازدهی موردانتظار، سهام خود را انتخاب می‌کنند و در صورت زیان و رسیدن به حد ضرر در اولین اقدام از سهم موردنظر خارج‌شده و با نقدینگی حاصل از فروش سهم نسبت به اقدام آتی خود تصمیم‌گیری خواهند کرد؛ این نقدشوندگی و ورود و خروج آسان از سهام، یکی از جذابیت‌های اصلی بازارسرمایه در مقابل سایر بازارهای رقیب است که متاسفانه با کاهش دامنه‌نوسان و محدود‌شدن معاملات و ماندن در پشت صف‌های فروش طولانی، این جذابیت بازارسرمایه از بین خواهد رفت و در نهایت منجر به خروج سرمایه‌گذاران حقیقی و عدم‌بازگشت مجدد آنها به فضای بازارسرمایه خواهد شد.

ارزش تحلیلی هر سهم نشان‌دهنده بهترین نقاط ورود و خروج در هر سهم است و این سطوح قیمتی درصورت عدم‌دستکاری بازار، همیشه برای سرمایه‌گذاران جذابیت‌های خود را برای کسب بازدهی خواهد داشت و بعضا در ریزش‌های شدید و رسیدن به کف‌های قیمتی تحلیلی با نسبت‌های تحلیلی ارزنده، همیشه برای سرمایه‌گذاران به‌خصوص شرکت‌های سرمایه‌گذاری که با دید بلندمدت نسبت به خرید سهام مبادرت می‌ورزند، حائزاهمیت و جذاب خواهد بود و در صورت برقراری یک فضای معاملاتی بدون چالش نظارتی و کنترلی می‌تواند برخی از ریزش‌های قیمتی برای خیلی از سرمایه‌گذاران، به‌عنوان نقاط قیمتی جذاب برای سرمایه‌گذاری باشد.

بنابراین اقدامات کنترلی و ایجاد محدودیت دامنه‌نوسان در بازه زمانی کوتاه‌مدت نهایتا سه‌روزه در صورت حفظ منافع سهامداران حقیقی می‌تواند مفید باشد، اما استفاده از این ابزار در بلندمدت برای کلیه بازار به‌مثابه یک تنبیه و عذاب بی‌پایان جلوه گر خواهد شد؛ از این‌رو پیشنهاد می‌شود با نگاه ابهام‌زدایی و افزایش امنیت سرمایه‌گذاری از این ابزارها استفاده شود.