از طرفی شاخص‌کل هموزن با وجود اینکه در این میان دو روز کمی مثبت را هم تجربه‌کرده، اما حدودا پابه‌‌‌‌‌پای شاخص‌کل ریخته و این موضوع نشانگر کلیت کاهشی بازار سرمایه ایران است. اما چه اتفاقی پای بازار را به این رکود فرسایشی و روزهای متوالی منفی باز کرده‌است؟ همان‌طور که بارها مطرح‌شده، ارز دونرخی به‌عنوان متهم ردیف اول این وضعیت است، ‌‌‌‌‌ اختلاف نرخ دلار در سامانه نیما و بازار آزاد که نزدیک به ۵۰‌درصد است بیشترین ضربه را به شرکت‌های بورسی و مخصوصا صادرات‌محورها زده وکلیت بازار را تحت‌تاثیر قرار داده‌است. علاوه‌بر این نرخ بالای بهره و موضوع تبصره‌مالیاتی قانون بودجه ‌نیز همچنان از جمله مهم‌ترین دردسرهای بورس تهران است. انتشار اوراق اخزا به‌منظور تسویه‌حساب با پیمانکاران طلبکار از دولت نیز فشار مضاعفی بر بازار وارد کرده و حجمی از نقدینگی در حال‌حاضر ناچیز بازار را بلعیده است. تحلیلگران بورسی وضعیت بازار را در ۱۰روز ریزش مرور کرده و از آینده مبهم تالار شیشه‌ای می‌گویند.

چرا جذابیت بورس از دست رفت؟

ابراهیم سماوی copy

ابراهیم سماوی، ‌‌‌‌‌تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به اینکه روز گذشته دهمین روزی بود که شاخص‌کل بورس و اوراق‌بهادار ریزشی بود، گفت: درحالی‌که خیلی از فعالان بازار به محدوده حمایتی 2.2‌میلیون‌واحدی دل بسته‌بودند اما متاسفانه شاخص‌کل این سنگر حمایتی را نیز از دست داد. برای اینکه ببینیم آیا این محدوده واقعا ازدست رفته یا نه، باید منتظر تثبیت قیمتی زیر محدوده 2.2‌میلیون واحد باشیم اما آنچه که از نمودارهای قیمتی به‌صورت کلی برآورد می‌شود این است که شاخص‌کل دو محدوده حمایتی دومیلیون و 155‌هزار و دومیلیون و 100‌هزار واحد را در پیش دارد که بعید به‌نظر می‌رسد بازار در محدوده پایین‌تر از 2.1‌میلیون واحد معامله شود. وی ادامه داد: در مورد دلایل ریزش‌های ادامه‌دار بازار سرمایه ابتدا باید به انتشار اوراق اخزا در روزهای اخیر اشاره کرد. عموم مخاطبان انتشار اوراق اخزا پیمانکاران هستند و با توجه به اینکه پیمانکاران نیاز به نقدشوندگی دارند، بنابراین احتمال عرضه اخزا در بازار ثانویه وجود دارد و با توجه به فشار فروشی که این اوراق می‌تواند داشته‌باشد، نرخ اسپرد یعنی تفاوت قیمتی نرخی که اوراق با آن معامله می‌شود و نرخی که در سررسید ‌قرار است تسویه شود، افزایش پیدا می‌کند و به‌نوعی نرخ بازده بدون‌ریسک افزایشی می‌شود و این موضوع در کنار نرخ بازده بدون‌ریسکی که صندوق‌ها -بالای 30‌درصد- پرداخت می‌کنند، مزید بر علت شده و باعث می‌شود جذابیت بازار سرمایه کمتر شود.سماوی گفت: مورد بعدی این بود که با توجه به تحرکات ارز در اسفند و فروردین بسیاری از فعالان بازار سرمایه انتظار داشتند تعدیل‌هایی در نرخ نیما رخ دهد که متاسفانه این‌گونه نشد و درحالی‌که مالیات شرکت‌ها افزایش‌یافته و هزینه عملیات آنها همگام با تورم، بالا رفته و درآمد بسیاری از شرکت‌های کامودیتی‌محور که از منظر ارزش بازار وزن زیادی در بازار سرمایه دارند، متاسفانه به همان نسبت افزایش پیدا نکرده و با این روند حاشیه سود آنها در سال‌جاری کاهشی خواهد شد و این موضوع هم منجر به کمرنگ‌شدن جذابیت بسیاری از سهام شده‌است. این تحلیلگر بورسی با اشاره به اتفاق‌هایی که روز گذشته در صحن علنی مجلس افتاد، گفت: شاهد بودیم که در صحن علنی مجلس به بند‌(س) تبصره‌6 قانون بودجه‌1403 پرداخته‌شد. طبق این بند ‌مقرر شده‌بود شرکت‌هایی که از شرکت‌های زیرمجموعه خود سود تقسیمی دریافت می‌کنند، اگر این مقدار بیش از 500‌میلیارد‌تومان باشد به آنها مالیات اختصاص می‌یابد. هرچند در متن این بند ‌ابهاماتی وجود داشت اما با حساب بدوی حدود 70همت از سود خالص بسیاری از شرکت‌ها تحت‌تاثیر این بند ‌قرار می‌گرفت اما خوشبختانه دیروز مقرر شد این سقف تا 750‌میلیارد‌تومان افزایش پیدا کند. البته کلیات موردتایید قرارگرفت و هنوز توافقی بر سر جزئیات این تبصره ‌نشده‌است اما این موضوع می‌تواند مخصوصا بر شرکت‌هایی که سود تقسیمی بالایی دریافت می‌کنند، اثر بگذارد اما اثر آن به حدی نیست که بازار را در ادامه سبزرنگ کند.

بورس در راه سقوط به دره

خبری زاد copy

محمد خبری‌زاد، تحلیلگر بازار سرمایه نیز درخصوص تجربه 10روز منفی متوالی در بورس گفت: خیلی از نمادها در حال‌حاضر به سطوح حمایتی رسیده‌اند و اگر در این سطوح حمایت نشوند شاخص یک پله دیگر پایین خواهد رفت. شاخص روز گذشته محدوده 2.2‌میلیون‌واحدی را از دست داد و جای شکی نیست که اگر دو سه سهم بزرگ بازار حمایت نمی‌شدند، در این مدت خیلی بیشتر از اینها ریزش رخ می‌داد و از همین‌رو نمی‌توان شاخص‌کل را ملاک قرار داد. وضعیت کلی بازار به‌شدت بد است و همچنان منفی است و شرایط برای خیلی از سهامداران اذیت‌کننده شده و بخشی از فعالان را فراری داده‌است. وی ادامه داد: علاوه‌بر اینکه مواردی مانند نرخ دلار نیما و نرخ بهره همچنان حل نشده‌است، از طرفی شاهد تخصیص اوراق اسناد خزانه دولتی به پیمانکاران طلبکار از دولت بودیم که همین اوراق باعث می‌شود نرخ تامین مالی در بازار سرمایه از سطوح 33‌درصد که سقف تاریخی است به 36‌درصد هم برسد و این اخطار بزرگی برای دولت است؛ چراکه نهایتا دود این مساله به چشم دولت خواهد رفت، چراکه اوراق دولتی دیگر با نرخ‌های 28‌درصد -که هفته پیش‌فروش نرفتند- به سختی قابل‌فروش خواهند بود. این تحلیلگر افزود: اتفاق دیگری که افتاده افت روزانه ارزش معاملات است، در کنار آن تعداد کدهای مشارکت‌کننده در بازار نیز به‌شدت افت پیدا کرده و با این وضعیت تا پایان سال ‌چیزی از بورس و بازار سرمایه باقی نخواهد ماند و به‌نظر هم نمی‌رسد هیچ حمایتی از سوی بدنه اقتصادی دولت از بازار شود. تمام سیاست‌ها علیه بازار سرمایه است و متاسفانه این سیاست‌ها شاید در ابتدا فقط برای بازار سرمایه اذیت‌کننده باشد اما در بلندمدت مطمئنا بر اقتصاد کشور اثرات منفی خواهد گذاشت و شرکت‌ها را به سمت نابودی می‌کشاند.خبری‌زاد خاطرنشان کرد: در مورد طرح معافیت مالیاتی چند بند‌ خیلی ضربه‌زننده در این تبصره ‌وجود داشت که اصلاح آنها تصویب‌شده و باید به کمیسیون برود و باید دید چه اتفاقی برای آن می‌افتد. باید توجه داشت که اصلاح این تبصره ‌گرچه باری را از دوش بازار سرمایه ‌برخواهد داشت، اما مشکلات اصلی جای دیگری است و حتی با حذف این خطر تازه به نقطه صفر می‌رسیم و اصلاح این تبصره‌ اتفاقی در راستای رشد بازار نیست. این سیاست‌ها در قبال بازار سرمایه راهگشا نخواهد بود و روند بازار را به سمت دره‌ای می‌برد که درآوردن این ماشین از ته این دره ناممکن خواهد بود.